حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

مظلومیت چادر در برنامه های تلویزیونی و سینمایی

حجاب از ضروریات دین اسلام است و فرهنگ جامعه ایرانی از زمان‌های گذشته چادر را به عنوان پوشش برتر برای زنان و دختران انتخاب کرده است به‌گونه‌ای که چادر تبدیل به بخشی از فرهنگ جامعه ایرانی شده است.‏

چادر یا همان حجاب برتر زن مسلمان ایرانی این روزها ملعبه دست بازیگران و مجریان تلویزیونی شده است تا هر روز از آن نمادی حقیر بسازند، از پوشش زنان بی سواد و بدبخت سریال‌ها گرفته تا بازیچه و دستاویزی برای عشوه‌ها و کرشمه‌های مجری‌ها.چادر زن مسلمان ایرانی این روزها در موطن خود هم غریب افتاده است، غربتی نه در میان مردم بلکه در بین مسئولان.چادر در میان مردم همچنان نماد وقار، حیا و عفت زن مسلمان ایرانی است اما برخی غفلت‌های مسئولان،
زمینه ساز بعضی بی حرمتی‌ها به این حجاب برتر شده است.مسائلی که امروز ما در حوزه فرهنگ با آن دست به گریبان هستیم ریشه در سالهای گذشته دارد که به دلیل بی توجهی به هشدار های رهبر معظم انقلاب امروز شاهد وضعیت نامناسبی در حوزه پوشش هستیم.

  ادامه مطلب ...

از ترویج حجاب برتر غفلت نشود


رسانه های داخلی ما به جای آنکه در شرایط جنگ نرم که جامعه ما امروز با آن مواجه است در راستای حفظ فرهنگ ملی و اسلامی عمل کنند به عنوان کمکی رسانه های بیگانه عمل می کنند.تضعیف فرهنگ حجاب یکی از اهداف اصلی رسانه های غربی است که متاسفانه برخی رسانه های داخلی نه تنها فعالیتی در جهت ترویج حجاب در جامعه ندارند بلکه حجاب را دستخوش تحولات خاصی کرده اند.هم‌اکنون نه تنها در صدا و سیما بلکه در جامعه شاهد تخریب چادر هستیم.‌برخی از بازیگران و مجریان با عملکرد خود در بیرون از فضای کاری خود ضربه های سختی به فرهنگ حجاب وارد می کنند.استفاده از پوشش چادر زمانی که احساس می‌شود فرد داوطلبانه این نوع پوشش را انتخاب کرده است، ارزش پیدا می‌کند اما اگر در رسانه ملی برخی از زنان مجری یا بازیگر با چادر حضور پیدا کنند ولی در خارج از محیط کار چادر را کنار بگذارند، این رفتار عوارض زیادی به دنبال دارد.صدا و سیما و تهیه کنندگان فیلم های سینمایی و مراجع ناظر باید از عواملی استفاده کنند که واقعاً به پوشش چادر اعتقاد دارند و تنها از این طریق می‌توان تأثیرگذاری بیشتری روی جامعه داشت و دختران را به سمت چادر جذب کرد.متأسفانه در فرهنگ عمومی جامعه از افراد متدین و پایبند به سنت‌های مذهبی تصویر منفی ارائه شده و از افرادی که به ارزش‌های دینی پایبند نیستند، تصویر مترقی‌ و امروزی‌ ارائه می‌‌شود.این در حالی است که یکی از وظایف جدی رسانه ها بخصوص رسانه های فراگیر ترویج حجاب و از جمله چادر به عنوان حجاب برتر است.متاسفانه این اتفاق رخ نمی دهد و حتی عکس آن عمل می شود.مقام معظم رهبری در این باره فرمودند:‏

‏"هر وقت این نظر را می‌گوییم اضافه می‌کنیم که چادر حجاب پوشنده‌تری است. نمی‌خواهم بگویم که پوشش غیر چادر حجاب نیست؛ نه. اما شما وقتی از اوجی ترویج می‌کنید، می‌توانید مطمئن باشید که سطوح مختلفِ آن را در جامعه ترویج کرده‌اید. یعنی وقتی از چادر ترویج می‌کنید، اصل حجاب را به بهترین وجهی ترویج کرده‌اید. اگر چادر را از حجابی که باید ترویج کرد حذف کنید، مطمئناً بخشی از رعایت حجاب را از دایره‌ ترویج خود خارج کرده‌اید. این دیگر برو برگرد ندارد و مطلبی روشن و منطقی است. لذا ما اصرار داریم و مقیّدیم که در رادیو و تلویزیون، حجابِ چادر ترویج شود. "

(مقام معظم رهبری23/12/1373)

این موضوع که بازیگر در فیلم نمی‌تواند به طور صحیح حجاب چادر را روی سرش نگه دارد، بدآموزی را به همراه دارد و موجب تصنعی شدن بازی او می‌شود و بیننده متوجه می‌شود که این بازیگر از اهالی حجاب نیست. در جامعه تعداد زنان باحجاب و موفق در صحنه‌های اجتماعی کم نیست،بسیاری از شخصیت‌های تراز اول اجتماعی پوشش چادر را انتخاب کرده‌اند اما متأسفانه در سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی از زنان چادری به عنوان قشر مستضعف یا افرادی که مرتکب جرم شده‌اند، استفاده می‌شود و در این فیلم‌ها چادر به شکل نامقدس نمایش داده می‌شود همچنین برنامه‌ای تهیه نکرده‌ایم تا زنان محجبه و موفق را به جامعه معرفی کرده و به مردم نشان دهیم که بسیاری از زنان با حجاب کامل حضور موفقی در صحنه‌های اجتماعی دارند تا تجربیات خود را به خانواده‌های ایرانی منتقل کنند.چرا باید زنان بازیگر به یک چهره و الگو برای جامعه زنان معرفی شوند و از برخی از آنها که هیچ اعتقادی به آموزه‌های دینی و ملی ندارند، به عنوان بانوی ایرانی یاد شود؛ در حالی که بسیاری از زنان موفق و محجبه در جامعه وجود دارند که می‌توانند به عنوان الگو به جامعه معرفی شوند.‏

فیلم‌ مبتذل عامل کاهش سن بلوغ


فیلم های غیراخلاقی و دارای صحنه های ناپسند در کنار تغذیه نامناسب، باعث تحریکات جنسی شده و سن بلوغ دختران و پسران را 3 تا 5 سال کاهش می دهد.سن بلوغ با توجه به رشد جسمی و عقلی تعیین می شود.

بلوغ جسمی ظهور علائم عبور از دوران کودکی و ورود به دنیای زنانه یا مردانه است که برای دختران و پسران دارای نشانه های معین و مشخصی است.دورگه شدن صدا، بزرگ شدن بینی، ظهور جوش های زیر پوستی در صورت و رشد اعضای بدن از علائم بلوغ جسمی است.

این سن برای دختران 9 سال و برای پسران 15 سال، مرز بلوغ شرعی تعیین شده که از این سن به بعد انجام وظایف دینی به هر دو جنس واجب می شود.بلوغ عقلی و اجتماعی فرایندی متفاوت با بلوغ جنسی است و 80 درصد از دختران و پسران بین 10 تا 15 سال بعد از بلوغ جنسی وارد بلوغ عقلی و اجتماعی می شوند.

متاسفانه مصرف غذاهای پرانرژی و چرب مخصوصا فست فودها باعث فعالیت هورمون های جنسی شده و سن بلوغ را به شدت کاهش می دهد.

والدین ضمن برنامه ریزی های تربیتی و قرار دادن ورزش و فعالیت های جسمی در برنامه های روزانه فرزندان، باید مراقب رفتارهای آنها در ارتباط با تماشای فیلم ها و یا ورود به سایت ها باشند و اجازه ندهند آنها از فعالیت هایی که باعث بالا رفتن هیجان های روحی و جنسی می شود، استفاده کنند.‏

تاثیر شبکه های ماهواره ای در گسترش بدحجابی


یکی از اصلی ترین دلایل گسترش بدحجابی در کشور را باید در تلاش شبانه روزی شبکه های ماهواره ای جستجو کنیم که به شدت در پی ترویج سبک زندگی غربی هستند که در آن حجاب هیچ جایگاهی ندارد .

امروز رسانه های غرب درصدد هستند نوع جدیدی از زندگی را در جامعه رواج دهند که شاید بتوان شاخص حرکت این پویش اجتماعی را در مسئله پوشش کندو کاو کرد.

ا گسترش مدرنیته در جوامع وماهواره‌ها به عنوان نماد رسانه‌ای جامعه مدرن، جایگاه خاصی در میان سایر رسانه‌ها پیدا کرده اند.

ماهواره که محصول جامعه مدرن است، امروزه گستره وسیعی از جهان را تحت سلطه قرار داده است و هم اکنون رد پای ماهواره‌ها حتی در میان عشایر و چادر نشینان کشور ما نیز به چشم می‌خورد.

وجود ماهواره‌ها در منازل پیامدهای بسیاری را در پی دارد که قسمتی از این پیامدها مربوط به آسیب‌های اجتماعی این پدیده در سطح جامعه است.

شبکه‌های ماهواره‌ای یا فارسی زبان هستند و از سوی ایرانیان خارج از کشور و با توسل به دولت‌های بیگانه تاسیس شده‌اند و یا شبکه‌های بین‌المللی سایر کشورهای جهان هستند.

شبکه‌های فارسی که در سال‌های اخیر رشد روزافزونی داشته‌اند، مدت‌ها است با انتخاب سریال‌هایی خاص بر پایه موضوعاتی چون روابط
بی بند و بارانه و بی توجهی به تعهد خانوادگی، در قالب‌های فریبنده سعی در رسوخ در خانواده‌های ایرانی داشته‌اند.

  ادامه مطلب ...

تهاجم فرهنگی در فضای مجازی


تهاجم فرهنگی همه جانبه از سوی غرب برای تاثیرگذاری در جوامع هدف وجوامع مذهبی هر روز ابعاد تازه‌ای پیدا می‌کند، به گونه ای که از سوی دستگاه فرهنگی - سیاسی غرب ایده‌های جدید برای ایجاد انحراف جای شیوه‌های قدیمی را می‌گیرد و نو به نو بر موجهای بحران‌آفرین غیر اخلاقی افزوده می‌شود.این درحالی است که این موجها هر روز با ابزاری جدیدتر به کشورهای هدف مخابره می‌شود تا تاثیرگذاری آنها بیشتر باشد؛ یک روز با شبکه‌های غیر اخلاقی ماهواره‌ها، یک روز با هالیوود و این بار با سایتهای مستهجن؛ سایتهای مستهجنی که محتوای آنها با زبان کشور مورد هدف است.‏فضای مجازی یکی از ابزار های کارآمد در جنگ نرم دشمن علیه جوانان و نوجوانان و خانواده های ما است که نقش موثری در شکل دهی به شخصیت،هویت و منش رفتاری آنان دارد.فضای مجازی این امکان را به عاملان تهاجم فرهنگی داده است تا فرهنگ لاابالی گری،بی بندو باری و انواع بیماری های روحی و روانی را به جامعه تزریق کند.امروز جامعه ما از این ناحیه ضربات سختی را متحمل شده و برخی از نوجوانان و جوانان ما به دلیل بهره مندی از سایت های ضد اخلاقی در فضای مجازی دچار ناهنجاری های اخلاقی و رفتاری شده اند که برای جامعه مضرات و ناهنجاری های بسیاری را به همراه خواهد داشت.‏

 
ادامه مطلب ...

حجاب ارزشی که در سینما کم ارزش شده است


یکی از نشانه های پیشرفت هر جامعه ای حضور موفق و تاثیرگذار زنان آن جامعه در شکل گیری جریان های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و علمی است. زنان ایران به عنوان مدیران فرهنگی خانواده ها-هسته های تشکیل دهنده جامعه- که در نهادینه کردن ارزش های ملی و دینی در ذهن اعضای خانواده، به خصوص فرزندان نقش موثری دارند با حضور در عرصه های مختلف فرهنگی و هنری می توانند نقش فزاینده ای در انتقال و نهادینه کردن این ارزش ها داشته باشند. حال در نظر بگیرید که این نقش با حضور فرامرزی زنان بازیگر در عرصه سینما و تلویزیون و ورود آنها به حریم خانواده ها تا چه اندازه می تواند تاثیرگذار و قوی تر باشد.
بازیگران با هنرنمایی خود به خلق شخصیت هایی می پردازند که نه تنها در قاب چشمان بینندگان جان می گیرند و ساعتی؛ اوقات فراغت آنها را پر می کنند، بلکه با افکار و آرزوهای مخاطبان چنان آویخته می شوند که همذات پنداری آنها را برمی انگیزند. علاوه بر این، تجربه اعمال و رفتار بازیگران بر رفتار و یا حتی در فازی کوچک تر الگوبرداری از تکیه کلام های آنها برای بخشی از مخاطبان که ما از آنها به عنوان نسل سوم یا نسل نوجوان و جویای تجربه یاد می کنیم، مخاطره آمیز است. این خطرها می تواند شکسته شدن حریم زبان و کلام یا رد کردن چراغ قرمزهای رفتاری و هنجارشکنی های اجتماعی و... باشد.
در دنیای رسانه؛ ظهور شبکه های اجتماعی و تنوع رسانه ای، کثرت برنامه های مختلف تولیدی را در پی داشته است. رسانه های جمعی چون تلویزیون و سینما و شبکه های ماهواره ای که علاوه بر رسالت آموزشی، جنبه سرگرمی دارند، طیف های مختلف مخاطبان از زن و مرد، کودک و نوجوان و دختر و پسر را با موقعیت های شغلی و اجتماعی گوناگون در برمی گیرد. مخاطبانی که هر کدام می توانند به گونه ای خاص از محتوای برنامه ها تاثیر بگیرند! تا جایی که باز خورد آن برای نسل جوان مضامینی چون تقلید و تلقین با القای ذهنی به جای قهرمان داستان بودن را در پی خواهد داشت. یکی از نمادهای این تقلید و یا به عبارتی تاثیرپذیری را می توان در نحوه آرایش و پوشش و حتی ارتباط گیری های ساده انگارانه بین دختر و پسر و فرار دختران از منزل و روابط عاطفی غیرمتعارف در فیلم ها دانست؛ به طوری که قبح این مطلب برای برخی جوان ها شکسته شده و از بی حجابی و آرایش های مبتذل و بستن شال ها به صورت های مختلف به تقلید از بازیگران محبوب خود به عنوان نوعی تشخص و امروزی بودن یاد کرده و در اکثر مواقع با خانواده های خود و آموزه های آنها برخورد فکری و عملی می کنند. به طوری که اکنون شاهد بسیاری از هنجارشکنی های پوششی و آرایشی از سوی برخی دختران و پسران جوان به تقلید از بازیگران هستیم. گویی تهاجم فرهنگی اینک خواسته یا ناخواسته از سوی متولیان و بازوان هدایت فرهنگی جامعه به واسطه ابر رسانه هایی مانند سینما و تلویزیون صورت می گیرد. نمونه آن پوشش و نوع آرایش های زنان بازیگر فیلم سینمایی «زنان مریخی و مردان ونوسی» است.
این تراژدی با زبانی تلخ به ما گوشزد می کند که مسئولان و متولیان امور فرهنگی باید در هدایت رسانه های تصویری و دقت در الگوهای رفتاری بازیگران به عنوان بازوی های محرک مسائل فرهنگی و توجه به نقش اثربخش تولیدات رسانه ای بر ذهن کودکان و نوجوانان، از مرحله نویسندگی که اسکله داستان که بار محتوایی آن را بر دوش می کشد تا مرحله کارگردانی و انتخاب بازیگر و عرضه نهایی فیلم یا سریال که مخاطب در مسیر داستان قرار می گیرد؛ دقت بیشتری داشته باشند.
از طرف دیگر بازیگران باید بپذیرند که در جامعه نقش الگویی دارند و بیشتر جوانان از آنها الگوپذیری می کنند و این امر اجتناب ناپذیر است، از این رو بی توجهی آنها به مسائل ارزشی و هنجارشکنی های فرهنگی و اجتماعی، نقطه مقابل برنامه های فرهنگی با رویکرد حجاب و عفاف در جامعه است.
به طور قطع با وجود این تعارض علمی و فکری، هرگز نمی توان از برنامه های تبلیغی و معرفتی، امید تاثیرگذاری بر ذهن جوانان و نهادینه کردن ارزش های معنوی و ایرانی را در جامعه داشت.
همچنین دوگانگی شخصیتی برخی زنان بازیگر در حضور ارزشی خود در نقش های سینمایی و یا تلویزیونی و بازی کردن رل زن محجبه و معتقد با حضور واقعی آنها با پوششی نامناسب در سطح جامعه؛ جوانان و به خصوص دختران جوان را دچار نوعی سردرگرمی در انتخاب الگوی رفتاری و پوششی کرده است. آنها در نهایت الگوی واقعی را می پذیرند که نقش نیست و کارگردانی جز خود بازیگر ندارد و رفتار و کردارش منوط بر تم داستانی نیست، و این همان واقعیت رفتاری و پوششی زن بازیگر در مجامع عمومی است.
واقعیتی که حتی در جریان تقدیر از سریال های ارزشی از سوی برخی زنان بازیگر پوشیده نمی شود!! این یعنی به ابتذال کشیدن سینما ، تلویزیون و هنری که باید متعالی باشد.