حضرت موسی(علیهالسلام) آنقدر بر پوشیدگی خود محافظت میکرد که مردم میپنداشتند وی بیماری جسمانی دارد.
زمانی که بحث از حجاب و عفاف در جامعه ما میشود تمام فکرها به سوی زنان و دختران کشیده میشود و گویی این بحث با جنسیت زن ارتباط مستقیم و غیرقابل انکار دارد در صورتی که در این موضوع نباید بحث را جنسیتی مطرح کرد؛ حجاب یک مفهوم مشترک دو جنسی بین زن و مرد است که فقط مصداقهایش فرق میکند. اسلام به مسئله عفاف زن اهمیت می دهد؛ اما عفاف، مخصوص زنان نیست؛ مردان هم باید عفیف باشند.
در مورد حجاب آقایان بحثی که مطرح است بحث تقلید از فرهنگ غربی در استفاده از پوشش است و عملا حجاب آقایان شاید با توجه به مشخصههای تعریف شده در نگاه اول مشکلی نداشته باشد اما بنا به ادعای کارشناسان استفاده از لباسهای زننده، استفاده از لوازم آرایشی، بلند کردن مو توسط مردان از مصادیق بدحجابی به حساب میآیند .
عفاف و حجاب از نتایج و مظاهر ایمان و تقوی است بنابراین برای تقویت آن باید در درجه اول به تحکیم ایمان و تقویت باورهای دینی افراد جامعه که در حکم روح و ریشه اخلاق و رفتار آنان است، توجه شود ،در توسعه فرهنگ عفاف و حجاب، لازم است به تحکیم ارزشها و مفاهیم اخلاقی خاصی از قبیل شرم و حیا و آزرم و غیرت که با عفاف و حجاب رابطه نزدیک و بیواسطه دارند و خود از ثمرات ایمان و تقوی محسوب میشوند و نیز به آموزش احکام شرعی مربوط به عفاف و حجاب و آموزش صحیح رفتار زن و مرد با یکدیگر در جامعه و خانواده توجه کافی مبذول شود.
تا چندسال پیش آرایشگاههای مردانه کارشان کوتاهکردن مو یا تراشیدن سروصورت بود. برای کوتاهی هم یک یا نهایتا دو، سهمدلی روی بورس بود و طبق همان الگو موی سر همه کوتاه میشد اما امروز دیگر این سالنها مانند قدیم فعالیتشان محدود نیست. انواع مدلهای مو اعم از مدلهایی برای موهای کوتاه و میزامپیلی موهای بلند در تمام آرایشگاههای مردانه بهروزشده باب شده است و دیگر به کمترسالنی میتوان لقب سلمانی داد.
همه این خدماترسانیها در کنار اقناع مشتری اما نیمنگاهی هم به جیب آنها دارد. یعنی هرچه خدمات بیشتر، هزینه بالاتر و این البته از سوی مشتریان هم پذیرفته شده است. هزینههای پیرایش برای جوانان امروز جزو هزینههای ثابت و قابلتوجه ماهانه شده است.
امّا مهم تر از حفاظت ظاهری، حفاظت باطنی چشم است، زیرا بوسیله این عضو حساس، دیدن صورت می گیرد، که این دیدن یا نگاه گاه فاسد است و گاهی هم سالم می باشد.
امیر المؤمنین علی(علیهالسلام) میفرماید: «آنکس که دیده بپوشد، کمتر تأسف میخورد و از هلاکت نیز ایمن میگردد.»[1]
فرمایش مولا نشانگر این است که انسان باید نگاهش را از مواردی که موجب فساد می شود، بپوشاند تا هلاک نشود.
در دین مبین اسلام از مهمترین مواردی که برای دوری از گناه به مردان و زنان توصیه شده است، دوری از گناه و نگاه نکردن به نامحرم است.[2]
امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: «تیر نگاه [حرام] مسموم است و از کمان شیطان پرتاب میشود. چه بسیار نگاه کوتاه که حسرت طولانى به بار آورده است.»[3]
اگر کسی واقعا ایمنی باطنی چشمانش را می خواهد باید از نگاه به نامحرم و حرام، چشم پوشی کند تا از شر شیطان و مشکلاتش دور شود.
امّا فردی که نمی تواند جلوی نگاه حرام خود را بگیرد و به اصطلاح، عادت بر چشم چرانی دارد، حتما دچار بیماری روحی و روانی خواهد شد.
از نظر کلیه روانشناسان چشم چرانی یک نوع انحراف قلمداد می شود. این انحراف هرگاه در کسی به وجود آید قابل توقف نخواهد بود و هر لحظه بر میزان آن افزوده خواهد شد.
یک فرد چشم چران هرگز با چند ساعت چشم چرانی نمودن قانع نمی شود و این حالت کم کم در او یک حالت وحشیانه و حیوانی خاصی بوجود می آورد و رفته رفته او را به یک بیماری انحراف روانی دیگر به نام (evojuerism)مبتلا می سازد.
در این حال بیمار از تماشای بدن عریان و ... لذت می برد و این مرحله مقدمه ی ایجاد سادیسم* است.[4]
در کلامی امام علی (علیهالسلام) برای آرامش روحی و روانی افراد اینگونه فرمودند:
«النَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ وَ کَمْ مِنْ نَظْرَةٍ أَوْرَثَتْ حَسْرَةً طَوِیلَةً» (کسى که چشم خود را فرو بندد، دل خویش را راحت کرده و آسایش داده است).[5]
------------------------------------
پینوشت:
[1]. «مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ قَلَّ أَسَفُهُ وَ أَمِنَ تَلَفَه»؛ تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، محقق و مصحح: رجائی، سید مهدی، ص 663، دار الکتاب الإسلامی، قم، چاپ دوم، 1410ق.
[2]. قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ ﴿۳۰﴾ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ ... ﴿۳۱﴾ قرآن کریم سوره نور
[3]. «النَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ وَ کَمْ مِنْ نَظْرَةٍ أَوْرَثَتْ حَسْرَةً طَوِیلَةً»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 559، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق
[4]. محمدباقر راستگو،برای چشمهایت ص34، برهان تهران
[5]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، محقق و مصحح: رجائی، سید مهدی، ص 663، دار الکتاب الإسلامی، قم، چاپ دوم، 1410ق.
* سادیسم عبارت است از علاقه به آزار رساندن دیگران به صورت جسمی، روانی و جنسی، طوری که این آزار رساندن موجب لذت و آرامش فرد آزاررسان شود.
یکی از کلمات و موضوعاتی که قرآن کریم بسیار روی آن تاکید دارد و آن را مهم می داند مسئله جهاد در راه خدا است.
مثل سوره بقره آیه 218 که می فرماید:
«ان الذین آمنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله اولئک یرجون رحمت الله و الله غفور رحیم»
ترجمه: کسانی که ایمان آورده اند
و آنان که مهاجرت کرده اند و در راه خدا جهاد نموده اند،به رحمت خدا امید
می دارند و خدا آمرزنده و مهربان است.
طبق روایات و مضمون آیات جهاد متوجه می شویم که جهاد 2 نوع است
جهاد اکبر (پیکار و مبارزه با نفس خویش)
جهاد اصغر (پیکار و مبارزه با دشمن اسلام)
مهمترین جهادی که مورد تاکید اسلام است جهاد اکبر و همان جهاد با نفس است.
برای داشتن حجاب و عفاف انسان باید جهاد کرده و در راه خدا پیکار کند، تا بتواند از وسوسه های شیطان برای داشتن بی حجابی جلوگیری کند.
اگر هر فردی جهاد با نفس را دستور اولیه کار خودش انجام دهد، مطمئنا به سعادت و پیروزی خواهد رسید و می تواند به عفافی که مورد رضای خداوند متعال است برسد.
در همین مورد امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
لا فَضیلَةَ کالجِهادِ ، ولا جِهادَ کمُجاهَدَةِ اَلهَوی؛
فضیلتی چون جهاد نیست، و جهادی چون مبارزه با هوای نفس نیست.[1]
تذکر: جهاد با نفس برای داشتن حجاب و عفاف تنها برای زنان نیست بلکه مردان باید سردمدار این قافله جهادی باشند.
پی نوشت :
1- تحف العقول، ص 286
یک
واقعیت است که امروزه یکی از خلأ هایی که در دنیای غرب وجود دارد، مسئله ی
عشق واقعی و پیدا کردن آن است. اندیشمندان اروپایی زیاد به این نکته تاکید
کرده اند که « اولین قربانی آزادی و بی بند و باری امروز زنان و مردان،
شور و احساسات شدید و عشق عالی است.»
در
جهان امروز هرگز عشق هایی از نوع عشق های شرقی و باستانی مثل لیلی و
مجنون، خسرو و شیرین بوجود نمی آید. این داستان ها بیان کننده ی واقعیت های
اجتماعی است که در آن زمان ها و در کشور های شرقی وجود داشته است.
از
این داستان ها می توان فهمید که زن بر اثر دور نگه داشتن خود از دسترسی
آسان مردان، پایه های خود را تا کجا بالا برده است! قطعا درک زن از این
حقیقت که دور بودن باعث شیفتگی بیشتر نسبت به او می شود؛ در تمایل او به
پوشش بدن خود و مخفی کردن خود به صورت یک راز، تاثیر فراوان داشته است. [1]
لمبروزو
روانشناس معروف ایتالیایی، در این مورد سخن زیبایی دارد. او می گوید: «
بدون شک منشأ حجب و حیای زن را در عشق و علاقه می توان یافت؛ چه اینکه زن
وقتی مرد را به خویش علاقه مند و خود را نسبت به او متمایل دید، منظور اصلی
خودنمایی و جلوه گری از بین می رود و چون توسعه محیط اجتماعی زن، فقط به
منظور تمرکز تمایلات درونی او به شخص واحد است، پس در نتیجه، هنگامی که در
این راه توفیق یافت؛ دیگر احتیاجی به آلات فریبنده و مصنوعی نخواهد داشت.
چنانچه مشاهده می شود، زنانی که به شوهر و فرزندان خود علاقه مند هستند،
بکلی از این عالم دور هستند. و اگر زنی دیده شود که راه دیگری را پیش گرفته
است، فقط به این جهت است که پاسخ احساسات درونی خویش را نزد همسر خود
نیافته اند؛ زیرا وقتی که زن علاقه مند گردید، دیگر حاضر به جلب توجه
دیگران نخواهد بود.»[2]
منابع:
[1]. اقتباس از مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 19 ص 414
[2]. کتاب: روح زن، جینا لمبروزو، ص 44 و 45