حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

شبکه های ماهواره ای در تسخیر تولیدات نمایشی ایران


رئیس رسانه ملی گفت: بسیاری از شبکه های ماهواره ای در تسخیر تولیدات نمایشی جمهوری اسلامی بوده که این نمایانگر علاقه فارسی زبانان به محصولات فرهنگی ایرانی است.

مهندس عزت اله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما جمهوری اسلامی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران گفت: بدون تردید وجود شبکه های متعدد و مفیدی که توان برآورده کردن نیازهای مردم به ویژه نسل جوان را مرتفع کند نقش بسیار پررنگی در این زمینه خواهد داشت.وی افزود: با افزایش ارتقای سطح کیفی تولیدات رسانه های داخلی می توان از گرایش برخی جوانان به سمت کالاهای فرهنگی غربی که به هر حال سلامت آنها به مراتب پایین تر و به طور یقین مضر هستند جلوگیری کرد.

ضرغامی در خصوص فراوانی شبکه های ماهواره‌‌ای که از نظر مطالب علمی در سطح بسیار پایینی هستند اظهار داشت: من معتقدم فراوانی شبکه ها خیلی تعیین کننده نیست، بلکه ممکن است دو هزار شبکه در فضای ایران قابل دریافت باشد اما خیلی از افرادی که از ماهواره استفاده می کنند شاید شبکه های خاصی از آن را که بسیار مخرب باشد استفاده کنند که با افزایش شبکه های داخلی و تا پایان سال و ارتقای آنها از نظر سطح کیفی آنها مجموعه ای از نیازهای مردم را برآورده کنیم.وی با اشاره به اینکه بسیاری از شبکه های ماهواره ای از محصولات فرهنگی کشور ما استفاده می کنند تاکید کرد: بسیاری از شبکه های ماهواره ای در تسخیر تولیدات نمایشی جمهوری اسلامی است که بدین صورت که شبکه ها، بسیاری از سریال های پخش شده از شبکه های سراسری ما را با سرعت تمام گرفته و از شبکه های خود نمایش می دهند.رئیس سازمان صدا و سیما با بیان اینکه مخاطب فارسی زبان در سراسر دنیا پراکنده و علاقمند به برنامه های ایرانی هستند؛ افزود: شبکه های جام جم به محض اینکه سریال ها و برنامه های مورد علاقه مخاطبان از شبکه های سراسری پخش شد آنها را به صورت زیرنویس انگلیسی درآورده و در اختیار ایرانیان مقیم خارج از کشور قرار می دهند زیرا دیگر فرصت فاصله انداختن از نظر زمانی بین برنامه ها وجود ندارد چون رسانه های غربی به سرعت آنها را ضبط و با کیفیت پایین تری آنها را پخش می کنند.وی در ادامه عنوان کرد: با فراهم کردن بستری مساعد برای ارتقای محصولات فرهنگی داخلی خود نیازهای نسل جدید را برطرف می کنیم.ضرغامی در ادامه از افتتاح شبکه سراسری "شما" و آغاز به کار این شبکه بیان کرد: در این شبکه تولیدات مراکز استان ها به خوبی نمایش داده شده که مخاطبان با استفاده از مبدل دیجیتال می تواند از برنامه های این شبکه دیدن کنند.وی خاطر نشان کرد: تاکنون 14 شبکه به صورت دیجیتال قابل دریافت بوده که تا پایان سال نیز افزایش خواهد یافت و از این به بعد دریافت شبکه های جدید فقط از طریق کارکرد دیجیتالی امکان پذیر است.

رسالت

رسانه و تغییر الگوی حجاب

جامعه شناسان همواره برای تحلیل و یا توصیف یک پدیده اجتماعی بیش از آنکه به دنبال علت باشند در پی علل هستند. در واقع یک آسیب اجتماعی مولود چندین مولفه است که در هم ادغام شده و یک حرکت اجتماعی را سبب می گردد .از این‌روست که برای تحلیل پدیده های اجتماعی غالبا دیدی اورگانیک بر مسائل حاکم است و مفسران هر پدیده را در کالبد و ساخت آن مورد فحص قرار می دهند.معضل " بدحجابی " در کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای تحلیل و واکاوی علل پیدایش ، رشد و گسترش آن در میان اقشار مختلف باید این پدیده را در چارچوبی جامع دید و به ساخت های اجتماعی آن توجه کرد. با این حال یکی از جامعه شناسان معتقدند یکی از اصلی ترین دلایل گسترش بدحجابی در کشور ما ورود الگوهای غربی از طریق رسانه ها به فضای اجتماعی کشور است . در واقع نقش رسانه‌ها را نمی‌توان در دنیای جدید نادیده گرفت.امروزه رسانه‌ها جایگاه ویژه‌ای در تکوین و گسترش فرهنگ و اندیشه در میان جوامع دارند و آنان هستند که می‌توانند با همگن‌سازی Homogenization سلیقه‌ها، خواست‌ها و انتظارات افراد جامعه را شکل بخشند و به وفاق و همبستگی جامعه کمک کنند.رسانه‌ها می‌توانند با آگاه سازی افراد راه را برای تکوین ساخت‌های شخصیتی افراد پدید آورند. صاحب نظران در حوزه رسانه ای معتقدند رسانه‌ها با بسط و گسترش مفهوم منش ملی، شخصیت نمایی و شخصیت استاندارد شده به الگو سازی برای رفتار جوامع می‌پردازند. طی چند ساله اخیر به خوبی مشخص شده است که بخشی از پروژه جنگ نرم غرب علیه نظام جمهوری اسلامی بر دوش رسانه‌های تصویری و شبکه‌های ماهواره ای فارسی زبان گذاشته شده است. در واقع در راهبرد جدید غرب برای مقابله با انقلاب اسلامی مهمترین مولفه‌ها تغییر ارزش‌ها و باورهای دینی ایرانیان استحاله فرهنگی و از هم پاشاندن کانون خانواده است . بی شک با از بین رفتن هویت اجتماعی ایرانی اسلامی سایر ارزش‌های غربی همچون لذت محوری، سود انگاری، اومانیسم و... به طور خودکار در میان جامعه رواج پیدا می‌کند و نتیجه این امر چیزی نیست جز تغییر در علایق و سلایق عموم مردم که باعث تغییر در پایگاه‌های اجتماعی گروه‌های سیاسی و بروز طبقات جدید اجتماعی می‌شود و درآخر نیزتنازعات سیاسی برای نیل به لیبرال دموکراسی در کشور هدف آغاز می‌گردد.

بنیادی ترین تعریف از جنگ رسانه‌ای استفاده از رسانه‌ها برای تضعیف کشور هدف است. جنگ رسانه ای یکی از برجسته ترین جنبه‌های جنگ نرم و جنگ‌های جدید بین المللی است. اگرچه جنگ رسانه ای عمدتا به هنگام جنگ‌های نظامی کاربرد بیشتری پیدا می‌کند اما این به مفهوم آن نیست که در سایر مواقع جنگ رسانه‌ای در جریان نبوده و یا مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. به هر حال باید گفت رشد و نمو شبکه‌های فارسی زبان که از سوی معاندین انقلاب اسلامی هدایت و راهبری می‌شود نشان از آن دارد که غرب به دنبال استحاله فرهنگ ایرانی از طریق قابلیت‌های رسانه‌ای است.الگوهایی که در این فیلم‌ها معرفی می‌شوند کاملاً با فرهنگ ایرانی و اسلامی کشورمان تفاوت‌های بسیاری دارند روابط آزادانه زن و مرد، خیانت زن و شوهر به یکدیگر و بی بندو باری تنها تعدادی از موضوعاتی است که هر شب ذهن و افکار خانواده ایرانی را هدف قرار می‌دهند.این شیوه که تحت عنوان جنگ نرم فرهنگی دشمن در کشور شناخته می‌شود بدون به کارگیری خشونت و با فراهم کردن شرایط مناسب پیروزی را به دشمن هدیه می‌دهد؛ چنانچه دشمنان یک ملت با جنگ نرم بتوانند در باورها و اعتقادات ملتی رسوخ کرده و با ایجاد شک و تردید،‌آن باورها و اعتقادات را مخدوش و متزلزل کنند، زمینه‌ها و بسترهای لازم برای هدف بعدی یعنی ایجاد تغییر در چگونگی فکر کردن و اندیشیدن در حوزه‌های گوناگون فراهم می‌شود بنابراین هدف عمده در جنگ نرم ایجاد تغییر در افکار جامعه است.مخاطبان مورد هدف شبکه‌های فارسی زبان ماهواره‌ای خانواده‌ها، مادران و زنان جامعه ایرانی هستند در برنامه‌های این شبکه‌ها روابط آزاد زن و مرد به نمایش گذاشته می‌شود که به نوعی الگوی زندگی غربی را در میان خانواده‌های ایرانی رواج می‌دهند، ‌سریال‌های به ظاهر جذاب این شبکه‌ها مفاهیم عمیق دینی را دستخوش آسیب قرار داده و ضمن ترویج و قباحت زدایی ارتباطات نامشروع با نامحرمان و حتی محارم، مخاطب جوان را در انجام اعمال خلاف شرع حمایت و ترغیب می‌کنند.این شبکه‌ها با پخش برنامه‌های سرگرم کننده و هیجان انگیز علاوه بر اینکه انگ سیاسی بودن را از خود برمی‌دارند و حساسیت مخاطب را نسبت به شبکه پایین می‌آورند، در قالب برنامه‌های به ظاهر معمولی،‌ فرهنگ و سبک زندگی غربی مورد نظر خود را در بیننده ایجاد می‌کنند.زنان و مردانی که این برنامه‌ها را تماشا می‌کنند نخست نسبت به محکمات دینی و اعتقادی خود، سست می‌شوند و به تبع آن پرداختن به امور سطحی و مبتذل، ‌آنها را از معنویت و تفکر دور می‌سازد و بر این اساس به اهداف خود که دین زدایی از جامعه اسلامی است تا حدودی نایل شده‌اند اما کار به اینجا ختم نمی‌شود آنها با تعدد و تنوع برنامه‌ها سعی دارند تا تغییرات ایجاد شده در اذهان را تثبیت کرده و به شخصیت افراد تسری دهند،‌ مخاطبان این برنامه‌ها اگر در ابتدا فقط در ذهن و فکر خود همراه با این شبکه‌ها بودند به مرور زمان در عمل و رفتار نیز آن را عینیت بخشیده و همرنگ این جماعت می‌شوند.

منبع: روزنامه رسالت

سینما در رابطه با حجاب به جامعه الگوهای غلطی می دهد


یک کارگردان سینمای ایران گفت: نیاز اجتماعی این است که سینما در مورد حجاب به جامعه زنان الگو ارائه دهد، در حالی که این امر به شیوه غلطی انجام می پذیرد.

حبیب الله بهمنی در گفتگو با خبرگزاری سینمای ایران در مورد حجاب در سینما افزود: مسئله حجاب و سینما مسئله پیچیده ای است. از یک طرف نقش سینما و تلویزیون نقش الگو دهنده به جامعه است که
می تواند بر روی جامعه تاثیر بگذارد و از سوی دیگر کار سینما واقعه نمایی است و اگر مخاطب بخواهد از فیلمی تاثیری بپذیرد، بایستی اول آن را باور نماید.

وی ادامه داد: نسبت بین مخاطب و سینما نسبت غیر قابل انکاری است و نمی توانیم چشممان را به این نیاز ببندیم. به عنوان مثال وقتی مخاطب می بیند قهرمان زنی که حجاب زیبنده اش است، در سینما بد حجاب نشان داده می شود، اولین قدمی است که از باور قصه های سینما دور می شود.

وی اضافه کرد: حجابی که ما در سینما در حال حاضر مشاهده می کنیم، درگیر مسائلی است در حالی که باید حجاب را به طور کلی و به عنوان یک قانون رعایت کنیم.

بهمنی تصریح کرد: نیاز اجتماعی ما این است که سینما در مورد حجاب به جامعه زنان الگو بدهد اما ما به شیوه غلطی این کار را انجام می دهیم، به گونه ای که واقعیت اجتماعی ما با فیلمهایمان فاصله زیادی دارند.

نقش رسانه در انتخاب پوشش و تروبج فرهنگ حجاب در جامعه


گفتگو با ژیلا صادقی با موضوع پوشش در رسانه ملی

ضرورت ارایه الگوی مناسب پوشش به جوانان موضوعی مبهم و قابل بحث در جامعه است . قرار گرفتن در آستانه روز حجاب و عفاف باعث شد این امر به سوژه ای تبدیل شود تا در یک بعد از ظهر گرم تابستان سراغ ژیلا صادقی یکی از مجریان تلویزیون برویم و گپی در باره نقش رسانه و اجرا کنندگان برنامه های  مختلف در انتخاب پوشش و تروبج فرهنگ حجاب در جامعه با وی بزنیم.

ژیلاصادقی چه تعریفی از پوشش مناسب دارد؟

از نظر من پوششی مناسب است که ایرانی باشد, با شخصیت فرد, اعتقادات دینی و هنجارهای اجتماعی ما همخوانی داشته باشد , واژه ای که ریشه آن را  می توان کلمه حجاب دانست , این امر گویای اهمیت رعایت معیارهای عرفی , اجتماعی و دینی در انتخاب یک لباس از سوی افراد است.

شما یا هر یک از همکارانتان به عنوان یک مجری و فردی که به واسطه قرار داشتن در آن سوی تلویزیون برای مردم شناخته شده است , می توانید الگویی برای افراد جامعه به ویژه  جوانان در زمینه های  رفتاری و پوششی باشید , بر این اساس رعایت هنجارهای عرفی و اجتماعی از سوی شما تاثیر مستقیمی  بر رفتار افراد خواهد داشت , حال می توان پرسید این امر به چه میزان می تواند در ترویج حجاب  نقش مثبتی داشته باشد؟

سوال شما را دوست داشتم به خاطر واژه «الگوـ , البته شاید کمی حمل بر خود ستایی باشدکه من بگویم می توانم الگو باشم برای دختر جوان یا بانوان ایرانی , اما نمی توان منکر این نکته نیز شد  که من و همکارانم در جایگاهی قرار داریم که رفتار و برخوردهای ما خواسته و ناخواسته به عنوان مدلی قابل تقلید ازسوی مخاطبان در نظر گرفته می شود , و می تواند نقش زیادی در آنچه شما از آن به عنوان فرهنگ عفاف و حجاب یاد می کنید  داشته باشد. به عنوان مثال می توان به برنامه « خانه مهر ـ اشاره کرد  که در آن بحث حجاب و عفاف مطرح بود , در این برنامه برای اطلاع رسانی و افزایش آگاهی مخاطبان مجریان خواسته شد شرایطی را فراهم آوردند که دختران جوان ما قادر باشند نمونه درستی را برای حجاب خود انتخاب کنند . بر این اساس من و همکارانم ابعاد روانشناختی این قضیه را بررسی کردیم که بازخورد خوبی نیز داشت؛ چرا که وقتی یک دختر جوان الگویی پوششی درستی می یابد به طور حتم درگیر الگوی های غلطی که در جامعه وجود دارد نخواهد شد .

یادم می آید من برای داشتن اجرایی موفق و تاثیر گذاری مثبت بر مخاطبان زمان زیادی در اینباره فکر کردم , از سوی  دیگر احساس مسئولیت باعث در این رابطه بیشتر مطالعه کنم . در ابتدا سعی کردم این مسئله را با باورهای خود عجین کنم که چه پذیرشی از چنین مقوله ای دارم . اینکه دین من از حجاب چه تعریفی دارد. دیگر اینکه قانون نیز برای من بر اساس عرف , رسم و دین به عنوان یک زن مسلمان ایرانی چه جایگاهی را تعیین کرده است .

 
ادامه مطلب ...

عفاف در رسانه


 

مناسبت این هفته عفاف و حجاب است. یکشنبه 21 تیرماه را روز عفاف و حجاب نامگذاری نموده اند که این توجه ویژه به خودی خود جای تقدیر دارد. نگرش درست به مقوله حجاب و عفاف البته بحث مهمتری است که می بایست در ادامه این توجه، امید آن را از سیاستگذاران و دست اندرکاران فرهنگی جامعه داشته باشیم. سخن گفتن از مسئله حجاب در رسانه نیازمند شرایط و اقتضائات خاص خود است و بحث مفید و وافی به مقصود در این باره در این مختصر نمی گنجد. اما در خصوص عفاف که شکلی کلی تر دارد و طبعاً ورود به حیطه بحث در باب آن متوقف بر نخست اسلام شناسی و سپس تبیین درست احکام این دین مبین در بستر زمان و مکان نیست، می توان بدون مقدمه چینی مفصل و با تکیه بر مفروضات پیشین مخاطب در خصوص آن اقدام به بحث و نظر نمود.

   امروزه در لیبرال ترین کشورهای دنیا نیز اعتقاد والتزام به عفاف امری است مسلم و اختلاف در میان جوامع مختلف تنها بر سر حد و مرز این مسئله است. به طور خاص در عالم هنر نیز به روشنی می توان آثار این نگرش عمومی و جهانی را مشاهده نمود. سینما از ابتدای شکل گیری، همراه با نظارت ارگان های مسئول بر حفظ عفاف و اخلاق بوده و هم اکنون نیز این نظارت ادامه دارد. به طور مثال در هالیوود که بزرگترین و پرآوازه ترین صنعت سینمایی دنیاست همین امروز نیز شاهد اعمال سانسور و یا درجه بندی فیلم ها و تفکیک کاربردی سینماها برای نمایش آثار تولیدی هستیم. شبکه های تلویزیونی نیز از این قاعده مستثنی نیستند و به هر شکل ممکن این نظارت اخلاقی بر عملکرد آنها وجود دارد. این امر، عدم امکان انکار اعتقاد جهانی به عفاف را گوشزد می کند و نیز این مهم را که اختلاف نه در اصل مسئله که در حدود و قیود آن است.  در واقع انکار لزوم حفظ عفاف تنها می تواند به عنوان نگرشی که به دلیل مخالفت با خواست عموم امکان تحقق اجرایی ندارد فرض و مدنظر گرفته شود که این فرض نیز در جهان دموکراسی خواه و اکثریت مدار امروز ثمره چندانی در تدوین سیاست های اخلاقی جوامع ندارد؛ مگر آنکه دموکراسی و مردمسالاری نه آرمان و هدف، که نقاب و فریب باشند؛ و نمونه این تزویر شوم نیز در دنیا کم نیست.

  ادامه مطلب ...

هجمه رسانه ای غرب

طی سالهای اخیر مباحث زیادی در خصوص شبکه های ماهواره ای ساخته‌و پرداخته دست غرب برای ایرانیان و تاثیرگذاری مخرب آن بر روی افکار کودکان و نوجوانان مطرح شده است.به عنوان مثال شبکه «فارسی وان» متعلق به فردی به نام «رابرت مرداک» امپراتور رسانه ای است که یک یهودی استرالیایی و چهارمین مرد ثروتمند آسیاست، به نقش پر رنگ خود و مجموعه رسانه ای‌اش در امور دیگر کشورها افتخار می کند .مرداک عملکرد شبکه خبری فاکس نیوز و سایر رسانه های تحت تملک خود در تحریک و تشویق دولت ایالات متحده و اقناع افکار عمومی برای حمله به عراق را بسیار خوب و موثر ارزیابی می کند.بنابر این تفکری که جنگ طلبی و دخالت مستقیم نظامی در امور سایر کشورهای جهان از سوی قدرتهای سلطه گر را توجیه نموده و مورد تشویق قرار می دهد مولد برنامه های شبکه های مخرب فارسی زبان است.رژیم صهیونیستی،ایالات متحده آمریکا و برخی کشورهای اروپایی سعی داشته اند فرهنگ مهاجم را به صورتی تزئین شده وارد زندگی و مناسبات روزمره سایر مردم دنیا نمایند. بدیهی است جامعه ای اسلامی که فرهنگ اسلامی و پویایی این دین مبین در زیرساخت ها و متن آن جاری می باشد همواره از سوی فرهنگ مهاجم مورد هجمه قرار می گیرد. این مسئله امری اجتناب ناپذیر است. به عبارت دیگر نمی توان وجود ضد فرهنگ مهاجم و کلیت آن را نادیده گرفت،بلکه باید با این تهاجم فرهنگی به مبارزه پرداخت .

آنچه مسلم است اینکه دشمنان ایران اسلامی همچنان نسبت به پخش و رواج چنین برنامه های مبتذلی اصرار می ورزند و همچنان در این مسیر حرکت خواهند کرد.از این حیث نباید روی تنظیم رفتار رسانه های دشمنان خود کوچکترین حسابی باز کنیم.تنها راه مقابله با این تهاجم آشکار فرهنگی تقویت و اثبات قدرت رسانه ای کشورمان است.در این خصوص ظرفیتهای زیادی در کشورمان وجود دارد که هنوز به صورت بالقوه باقی مانده است.همچنین صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز بسیاری از توانایی ها و امکانات خود را جهت ارائه الگوهای جذاب ولی سالم زندگی به نوجوانان به کار نگرفته است.بدیهی است که در این خصوص باید همه نهادهای فرهنگی کشور با یکدیگر همکاری نموده و به دور از هر گونه موازی کاری و ضمن تقسیم مشخص وظایف و اهداف،به مقابله جدی باا این تحرکات وقیحانه ضدفرهنگی دشمن برخیزند. ترویج خانواده‌های بی سامان و لجام گسیخته ، ترویج و عادی جلوه دادن خیانت
خانوادگی، بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین ، عادی جلوه دادن رابطه خارج از ازدواج ، هویت زدایی از مفهوم خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی مستقل و موثر، عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران، تعصب زدایی از کانون خانواده و ترویج بی تفاوتی نسبت به حریم خانواده، ترویج مفهوم زندگی با دیگران به جای ازدواج ، ترویج فمینیسم و کمرنگ کردن نقش مرد ، مخدوش کردن رابطه فرزندان در خانواده ، ترویج خشونت در جوانان و نوجوانان از طریق پخش موزیک ویدئوهای خاص ، پی ریزی و ایجاد آمادگی ذهنی تفکر شیطان پرستی در نوجوانان و جوانان از موضوعات شبکه های تازه تاسیس غربی است . این شبکه ها انواع ناهنجاری ها و مناسبات نامشروع فردی و اجتماعی را بر ذهن نوجوانان تحمیل می کنند.اساسا نوجوانان و کودکان سخت ترین ضربه را از مشاهده چنین
شبکه هایی متحمل می شوند.در این میان متاسفانه برخی خانواده ها نسبت به این موضوع توجه کافی نداشته و ترجیح می دهند مانعی برای فرزندان خود در این خصوص ایجاد نکنند.غافل از آنکه مضرات بعدی و آتی مشاهده این برنامه ها گریبانگیر خانواده ها نیز خواهد شد.ترویج بی اخلاقی در قالب
برنامه‌های مهیج بدترین سمی است که می تواند وارد ذهن انسان شود.در این خصوص پیام اصلی یک فیلم در لابه لای هیجان کاذب ناشی از آن ظاهرا محو می شود اما عملاآثار خود را در درون فرد و رفتارهای آتی وی نشان می دهد.این تاثیرپذیری خطرناک با استناد به بسیاری از تکنیکهای روانشناسی نیز قابل درک است.به هر حال عواقب و تبعات این تاثیرپذیری بسیار سخت و جبران ناپذیر خواهد بود.متاسفانه برخی از افراد جامعه تصور می کنند که فرهنگ مهاجم خود را در کنار فرهنگ اصیل بر افکار عمومی و نسل جوان عرضه می نماید؛ اما حقیقت امر این است که فرهنگ مهاجم و فرهنگ اصیل با یکدیگر جمع پذیر نیستند. این خصلت جمع ناپذیری میان فرهنگ ها موجب می شود تا فرهنگ مهاجم از ابتدا با هدف نابودی فرهنگ اصیل وارد جامعه شود. پس فرهنگ مهاجم به نسل جوان یک جامعه فرصت انتخاب و امکان تعقل در خصوص فرهنگ اصیل و غنی را نمی دهد بلکه با عقب مانده و غلط جلوه دادن فرهنگ غنی و اصیل سعی دارد خود را به عنوان جایگزین برای این فرهنگ در جامعه مطرح کند. از این روست که مقابله نکردن با فرهنگ مهاجم ضربه های سنگینی را بر بستر جامعه وارد می سازد.تنها مقوله ای که سبب شناختن فرهنگ مهاجم غرب می شود تقویت آگاهی های فردی و جمعی در جامعه است.در سایه همین آگاهی است که فرهنگ مهاجم دیگر
نمی‌تواند خود را برای مخاطبان و مخصوصا جوانان تزئین نماید .پس ناچارا با همان ماهیت پلید در مقابل چشمان بیدار افراد ظاهر می شود و مورد پذیرش نیز قرار نمی گیرد.از این حیث باید اصلی ترین راهبرد کشور ایجاد آگاهی فرهنگی در میان جوانان باشد.فرهنگ در معادلات هر جامعه ای نقش پایه و اساس را دارد و اگر این پایه و اساس آسیب پذیر باشد دیگر ابعاد و ارکان نظیر ارکان اقتصادی نیز به صورت مستقیم ضربه می خورد.مولدان ضدفرهنگهای غربی نسبت به اصالت ها، ریشه ها و بنیان ها و باورهایی که در میان یک ملت ریشه داشته و موجبات بیداری آنها را در مقابل بیگانه فراهم می آورد بسیار بدبین و حساس بوده و سعی دارند باخشکاندن اصالت ها و ریشه ها زمینه را جهت مسخ انسان ها و شکل دادن به آنها در قالب هایی ایستا فراهم آورند.این ایستایی و سکون دقیقا همان چیزی است که غرب می خواهد. در حالت سکون فرد بیشترین ضربه پذیری فکری را دارد . این همان خواسته دشمنان فرهنگی اسلام است.