حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

جامعه شناختی و بهداشت روانی حجاب


مسئله حجاب چیست که این چنین بحث از برانگیزترین مسائل روز شده است؟ آیا حجاب را فقط باید یک پوشش دید؟ چه تاثیری می‌تواند بر شخصیت زن بگذارد؟ یکی از صفات خداوند متعال، حکیم بودن است و حکیم بودن به معنای آن است که هیچ‌گاه کاری را بدون دلیل انجام نمی‌دهد و حکمی را بدون علت و دلیل پی‌ریزی نمی‌کند. پس اینکه این خواست خداوند است که زن حجاب داشته باشد یک مسئله عمیق است که باید به لایه‌های پنهانی و زیرین آن توجه کرد نه فقط به ظاهر آن. ‏

امام خمینی (ره) در صحیفه نور مطرح می‌کنند آنها که زن را می‌خواهند ملعبه مردان و ملعبه جدال‌های فاسد قرار بدهند خیانتکارند. زن‌ها نباید گول بخورند. زن‌ها گمان نکنند که این مقام زن است که باید بزک کرده بیرون برود یا سرباز و لخت. این مقام زن نیست، این عروسک‌بازی است نه زن. زن باید شجاع باشد، زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت بکند. زن آدم‌ساز است و مربی انسان. ‏

آری، امام بزرگوار چنین مقامی را برای زن قائل است که حجاب برای او مانع نیست بلک وسیله‌ای برای رشد معنوی اوست و باعث می‌شود از هجوم گناه‌ها آلوده و زهرآگین مردانی که در قلب‌هایشان بیماری است در امان بماند و این از نظر روانی برای خود زن لازم است. این‌گونه راحت‌تر و بهتر می‌تواند در جامعه حضور یابد و ما مشاهده می‌کنیم هم اکنون در جامعه اسلامی، حجاب نه تنها مانعی برای رشد زنان نبوده بلکه به رشد معنوی آنان کمک کرده است.‏

و باز امام بزرگوار در جای دیگری از صحیفه نور اشاره می‌کند که اسلام نمی‌خواهد زن به عنوان یک شیء و یک عروسک در دست ما باشد، اسلام می‌خواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسان جدی و کارآمد بسازد.‏

پس می بینیم که منظور امام(ره) این است که اگر اسلام برای زن، حجاب را قرار داده است نخواسته که از او و زیبایی او مثل یک عروسک استفاده شود. بلکه این فکر و رفتار اوست که ارزش دارد. حجاب زن باعث می شود او از شیء بودن رها شود و شخصیت منحصر به فرد به او بدهد.

این قضیه کاملا روشن است که بی حجابی و بدحجابی می تواند سمی مهلک برای جامعه انسانی باشد و انحرافات زیادی را ایجاد کند. علامه سید محمد حسین فضل الله در کتاب دنیای زن می گوید: “حجاب فضای روانی مناسبی را برای مقاومت در برابر تاثیر شرایطی که از خارج به انحراف دعوت می کند فراهم می سازد و در برابر این فضا به مرد و زن مصونیت درونی می دهد.” حجاب به زن می فهماند که باید خود را به عنوان یک انسان معرفی کند و جاذبه‌های زنانگی خود را از دیده‌ها پنهان سازد و در برابر به مرد
می فهماند که باید زن را به دید یک انسان بنگرد و بدن او را از نظر دور نگه دارد.‏

  ادامه مطلب ...

رعایت عفّت عمومی در کارهای اجتماعی


اهداف و آرمان های جامعه اسلامی به واسطه نوع نگرش و بینش آحاد این جامعه نسبت به دیگر جوامع بشری بسیار متفاوت است. در چنین جامعه ای آنچه مدّ نظر تک تک افراد است، تنها تأمین منافع مادّی، مانند رفاه، آزادی و امنیّت صرف نیست، بلکه هدف کلّی بارور ساختن استعدادهای انسانی برای رسیدن به تعالی، تکامل، قرب حق تعالی و رسیدن به لقای اوست که فرمود:
ای انسان، حقّا که تو به سوی پروردگار خود به سختی در تلاشی و او را ملاقات خواهی کرد. (انشقاق: 6)
به یقین، دست یابی به این اهداف بلند، شرایط و زمینه های اجتماعی مناسبی می طلبد. طیّ طریق در صراط کامل و فتح قلّه رفیع انسانیت، نیازمند مجهّز بودن به ابزارهای لازم از یک سو و رفع موانع بازدارنده از سوی دیگر است. به پرواز درآوردن روح بشر برای رسیدن به کمال مطلق در جامعه ای سرشار از فساد، آلودگی و هرزگی قطعاً میسر نخواهد بود. در محیطی که تمام توجّه انسان به گرایش های نفسانی و خواسته های شهوانی معطوف است، بی گمان غفلت چنان بال و پر می گستراند که دیگر مجالی برای تلاش در رسیدن به کمالات معنوی نخواهد ماند. ازاین رو، عفاف و پاکی از ویژگی های جامعه اسلامی است که ضامن حفظ سلامت روحی آحاد جامعه برای درنوردیدن پلکان سعادت است.
نه تنها جامعه اسلامی منهای عفّت و پاکی از رسیدن به اهداف والای خویش محروم می شود که دیگر جوامع نیز بدون این رکن اساسی پایداری و ثبات خویش را از دست خواهند داد. به قولِ ابراهام لینکُلن: «اساس جامعه که قایم [بر پا] نشود بر عفّت و عفاف که مفتاح آن ستر و حجاب است، محکوم به زوال می باشد».
1
این عفاف و پاکی در هر جامعه ای با عملکرد زنان آن جامعه رابطه مستقیم دارد و به طور کلّی، پاسداری از آن، به عهده این قشر است. در رهنمودهای بزرگان نیز، این زن است که در راه حفظ این سرمایه عظیم جامعه سفارش می شود. امام خمینی رحمه الله که از تبحّر، ژرف اندیشی و دقت قابل توجّهی در فقه اسلامی و مسائل اجتماعی برخوردار است، در توصیه به زنان درباره انجام وظایف اجتماعی می فرماید:
امروز خانم ها وظایف اجتماعی خودشان را و وظایف دینی خودشان را باید عمل بکنند و عفّت عمومی را حفظ بکنند و روی آن عفّت عمومی کارهای اجتماعی و سیاسی را انجام بدهند.
2
پی نوشت ها:

حجاب و نقش آن در سلامت روان


بدون تردید، حجاب و پوشش، تأثیرات بسیار مثبتی بر روح و روان زن دارد. عفاف و پوشیدگی برای زنان، همچون سد و حفاظی است که زن در سایه‌ی آن از هر ذلت و تحقیری در امان می‌ماند. دین اسلام با واجب کردن حجاب، نمی‌خواهد زن بازیچه‌ی دست شهوت‌پرستان شود و ارزش او به میزانی پایین بیاید که تنها وسیله‌ای برای برطرف ساختن شهوت‌ها باشد.

اسلام، خوشی‌های مشروع را برای زن می‌پسندد و البته تأمین آن را در سایه‌ی عفاف می‌داند. عفاف که ثمره‌ی حجاب و پوشش است، عامل آرامش و سکون انسان و دور ماندن او از عوامل پریشانی و در نهایت، باعث رضایت وجدان است. چه بسیارند عوامل ناامنی فکری و ذهنی که عفاف، مانع بروز آن‌هاست. عفاف، موجب احساس امنیت و شرف آدمی است و باعث می‌شود که آدمی بتواند در طول حیاتش، درست فکر کند و نیکو تصمیم بگیرد.

زن به دلیل اینکه عواطف و احساسات قوی‌تری در برابر مرد دارد، از نظر روانی، نفوذپذیرتر از مرد است؛ یعنی از عوامل بیرونی، بیشتر از مرد متأثر می‌شود. این تأثر و نفوذپذیری وقتی از یک منبع، یعنی از سوی شوهر باشد، باعث می‌شود وحدت و یگانگی روانی زن حفظ شود؛ ولی وقتی زن بدون حجاب در اجتماع مردان نامحرم حاضر می‌شود، به آسانی تحت تأثیر روانی و عاطفی آنان قرار می‌گیرد و وحدت روانی او از بین می‌رود و با از بین رفتن وحدت روانی، دچار اضطراب و آشفتگی می‌شود.

عفاف که ثمره‌ی حجاب و پوشش است، عامل آرامش و سکون انسان و دور ماندن او از عوامل پریشانی و در نهایت، باعث رضایت وجدان است.

در منابع اسلامی، درباره‌ی برخی از آثار روانی حجاب و بی‌حجابی، مطالب زیادی وجود دارد. برای مثال در آیه‌ی 60 سوره‌ی نور، درباره‌ی فلسفه‌ی حجاب این گونه آمده است که: «وَ اَن یستَعفِفنَ خَیرٌ لَهُنَّ» و اگر (زنان) خود را بپوشانند، برای آن‌ها (خیر) بهتر است. کلمه‌ی «خیر» که به معنای سود و نفع است، به دلیل اطلاقش، هم نفع مادی و هم نفع معنوی را در بر می‌گیرد. 

  ادامه مطلب ...

چادر، هدیه‌ای بود که بابام بهم داد


به مامانم گفتم: «منم چادر می‌خوام» مامانم گفت: «نه مامان، تو خیلی کوچیکی، نمیتونی چادر رو نگه داری. بزرگ‌تر که شدی، واست می‌دوزم». ولی من اصلاً گوشم بدهکار نبود.

درست یادمه 4 سالم بود که با مامانم توی اتوبوس نشسته بودیم و به خونه می‌رفتیم. وقتی دیدم همه خانوما چادر سرشونه، احساس کمبود شدیدی بهم دست داد. همین بود که به مامانم گفتم: «منم چادر می‌خوام» مامانم گفت: «نه مامان، تو خیلی کوچیکی، نمیتونی چادر رو نگه داری. بزرگ‌تر که شدی، واست می‌دوزم». ولی من اصلاً گوشم بدهکار نبود. تا به خونه رسیدیم، مثل بچه‌هایی که شکلات یا بستنی میبینن و توی خیابون، چادر مامانشون رو میگیرن و می‌کشن و هی به مامانشون میگن: «واسم بخر بخر» و گریه می‌کنن، منم همین برنامه رو تا خونه پیاده کردم. البته در مورد چادر اینقدر گریه کردم که حد نداشت.

وقتی رسیدیم خونه، بابام که من رو با اون ریخت و قیافه دید، پرسید: چی شده؟ مامانم قضیه رو واسش تعریف کرد. بابام هم گفت: «خوب برای دخترم یک چادر بدوز».

خلاصه، با پادرمیونی بابا، مامان قبول کرد که برام چادر بدوزه، البته با یک تبصره که چادر مشکی نمی‌دوزم و چادر نماز می‌دوزم.

از اون روز، من اون چادر گل گلی رو از خودم دور نمی‌کردم. وقتی چادرکشدار گل گلیم رو سر می‌کردم، دقیقاً می‌شدم عین ننه نقلی و همین قیافه‌ی بانمک، باعث می‌شد بقیه ذوقم رو بکنن و من هم برای پوشیدن چادر، بیشتر تشویق می‌شدم. دیگه از اول دبستان، رسماً با پوشیدن چادر مشکی، شدم یه دختر چادری.

  ادامه مطلب ...

حیا و عفت اجتماعی در نگاه و چشم ها



یکی از مهم‌ترین ابزارهای شناختی و معرفتی انسان، چشم است. با این همه، همین چشم نیز ممکن است به یکی از مهم ترین ابزارهای شیطانی تبدیل شود و بیشترین آسیب را به انسان و خوشبختی فردی و جمعی او بزند. انسان همان طور که نسبت به خود مسئول است و باید پاسخگو در پیشگاه خداوند باشد، نسبت به اعضا و جوارح خود نیز مسئول است. همین مساله موجب شده تا احکام خاصی درباره هر یک از اعضا و جوارح در اسلام مطرح شود.
نویسنده در این مطلب به مساله نگاه و نظر در اسلام و حدود و مرزهای آن براساس آموزه‌های قرآنی پرداخته است. از نظر نویسنده عفت اجتماعی یکی از مهم ترین مباحث درحوزه نظر و نگاه است که لازم است به این حوزه توجه ویژه‌ای مبذول شود.
مسئولیت انسان در قبال اعضا وجوارحانسان در میان آفریده‌های الهی به سبب ویژگی‌هایی چون علم، اراده، اختیار، قدرت و مقام خلافت، دارای مسئولیت‌های گوناگونی در قبال خود و دیگران است. یکی از مسئولیت‌های انسان در قبال خود و جوارح و اعضایش است. این بدان معنا خواهد بود که هر شخصی می‌بایست رفتاری ویژه را در پیش گیرد که به عهده او گذاشته شده و این گونه نیست که آزادی اثبات شده در چارچوب قدرت و اراده و اختیارش، مطلق باشد، بلکه در چارچوب محدودیت‌های عقلانی و وحیانی است.
البته به ظاهر کسی او را مجبور نمی‌کند تا آزادی‌‌اش را در چارچوب‌های عقلانی و وحیانی محدود سازد؛ ولی شکی نیست که فطرت، وجدان و عقلانیت درونی در وهله نخست و نیز جامعه با آداب و رسوم و قوانین و مقررات خود، هر انسانی را محدود می‌کند و اجازه نمی‌دهد تا از آزادی مطلق برخوردار باشد.عقل انسانی و وجدان و فطرت او شاید قوی‌ترین عامل مهار و مدیریت آزادی و اختیارش باشد؛ چرا که عقل با احکام مستقل خود در چارچوب بایدها و نبایدهای اخلاقی اجازه نمی‌دهد تا انسان بیرون از اصول و فضایل اخلاقی رفتار کند.
پس با احکامی چون نیکی، عدالت، صداقت، وفای به عهد و عقود و زشتی ظلم، دروغ وپیمان شکنی، اجازه نمی‌دهد تا انسان هر کاری را انجام دهد.
از همین رو می‌توان گفت که نخستین عامل ایجاد حس مسئولیت و محدودیت سازی همان احکام عقلانی وفطری بشر است؛ چرا که به زبان اجازه نمی‌دهد تا دروغ بگوید و به قلب می‌گوید که نسبت به دروغگو همراهی و همدلی نداشته باشد، بلکه از آن بیزاری بجوید. البته همین نوع واکنش‌های مثبت ومنفی را نیز درباره دیگر امور دارد و نسبت به عدالت و صداقت و نقیض‌ها و اضداد آنها نیز خود را با محدودیت‌های جدی مواجه می‌کند.

  ادامه مطلب ...

آثار دوستی های قبل از ازدواج در زندگی زوجین

دوستی های قبل از ازدواج به این سادگی ها دست از سر جوان بر نمی دارد.سایه اش و آثارش می ماند و او را آزار می دهد.برخی از مشکلات این دوستی ها را با هم مرور می کنیم:

1. ترس از افشای ارتباط های گذشته: جوانی که انتظار دارد که زندگی او سرشار ازعشق و محبت و آرامش باشد اگر در گذشته دوستی هایی داشته، همیشه نگران است که مبادا روابط گذشته او آثار بدی در زندگی اش گذارد و هر آن احتمالافشای آن سبب بروز مشکلاتی گردد، به ویژه در بافت اجتماعی جامعه اسلامی ما.

2. بدگمانی نسبت به همدیگر : پسری که قبل از ازدواج با افراد زیادی ارتباط داشته است به هنگام ازدواج به هر دختری نظر می کند، می پندارد او نیز با پسرهای متعددی ارتباط داشته پاک و عفیف نیست.

حال اگر جوانی با تجربه های قبل از ازدواج بخواهد کانون عشقی بر پا کند، خانواده ای تشکیل دهد، اولین مشکل او بدگمانی به همسر اوست که نکند او هم به سان دیگر دختران از دوستان پسری برخوردار باشد. و طبعا اضطراب و ناآرامی بر زندگی او حاکم خواهد شد.

«ویل دورانت» در این زمینه می گوید: «مرد، نگران و مضطرب است که مبادا کسی پیش از او زنش را تصرف کرده باشد، ولی این نگرانی و اضطراب در زن کمتر است».

3. تنوع طلبی: استاد مطهری می گوید: «در مورد غریزه جنسی و برخی غرایز دیگر، برداشتن قیود در عشق به مفهوم واقعی را می میراند و طبیعت را هرزه و بی بند و بار می کند، در این مورد هر چه عرضه بیش تر گردد هوس و میل به تنوع افزایش می یابد».

مرد یا زنی که قبل از ازدواج با افراد متعددی ارتباط دوستی داشته خواه ناخواه تنوع طلب می شود و این امر بعد از تشکیل خانواده و زندگی مشترک همچنان ادامه می یابد، و این امر عامل کم شدن محبت به کانون گرم خانواده می شود.

  ادامه مطلب ...