حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

آسیب‌های نگاه حرام

رعایت حجاب و پوشش اسلامی برای زنان و مردان مؤمن ومسلمان، تکلیف الهی است. قرآن کریم غض بصر و چشم پوشی از نگاه به نامحرم را وظیفه مسلمانان اعلام کرده و به زن و مرد توصیه کرده است که مواظب چشمان خود باشند.

نگاه حرام، آسیب‌های بسیار زیادی بر خود فرد و اجتماع به همراه دارد که ذیلا به برخی از آنها اشاره می‌شود:

1- به خطر افتادن امنیت اجتماعی و اخلاقی:

موضوع ضرورت امنیت برای زنان، از اجزای تفکیک ناپذیریک جامعه سالم است و بدون شک، پوشش و نگاه، حریم اطمینان بخشی برای تأمین این نیاز اساسی تلقی می‌شود، متأسفانه در دنیای کنونی که به این کمربند حفاظتی و امنیتی بهای لازم داده نمی‌شود، امنیت زنان، بیش از گذشته در معرض خطر قرار گرفته است. به طور کلی می‌توان گفت که امنیت زنان به دو چیز بستگی دارد:
1-پوشش: در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است: «لا ینبغی لِلمرأهِ أن تُجمِ ثوبَها اذا خرجَت مِن بَیتها؛ برای زن هنگامی که از خانه‌اش خارج می‌شود، سزاوار نیست که لباسش را خوشبو کند». در حدیثی از امام صادق (ع) به نقل از رسول خدا (ص)
می‌خوانیم: «زنان از وسط مسیر عبور نکنند، بلکه از کنار دیوار راه حرکت کنند». در حدیث دیگری از امام صادق (ع) به نقل از امیرالمؤمنین (ع)،آمده: «ای اهل عراق، با خبر شدم که زنان در راه با مردان برخورد می‌کنند، آیا حیا و شرم نمی‌کنید؟». لازم به تذکر است که دین اسلام در رابطه با پوشش و حجاب احکامی بسیار عالی و لطیف دارد و برای دانستن آن باید به منابع رجوع شود و ذکر این سه حدیث فقط از باب نمونه و از جهت اینکه بدانیم، توجه حضرات معصومین (ع) به جزئیات پوشش زنان بی‌سبب نبوده و به گونه‌ای که رعایت آن، برای عدم غوطه ور شدن در گناه لازم است.

 2- نگاه: وقتی که در بین جامعه‌ای، نگاه حرام به صورت یک عادت غلط در می‌آید، همه گرفتار آن می‌شوند در چنین جامعه‌ای، دیگر از امنیت خبری نیست و دلیل آن این است که نگاه حرام اول راه است و بعد فساد و هتک حرمت به وجود می‌آید.

  ادامه مطلب ...

ناهنجاریی به نام مزاحمت های خیابانی


زن 33 ساله ای کنار خیابان، به انتظار تاکسی جهت رسیدن به مقصدش، ایستاده است. یک زن جوان با لباسهایی معمولی و با سر و وضعی شبیه به میلیون ها زن دیگر...

اما یک تویوتا چند قدم جلوتر ترمز می کند.

زنان-مزاحمت

راننده نگاهی از توی آیینه به زن می اندازد و بوق می زند! زن نگاهش را برمی گرداند و به تاکسی پشت سری می گوید: میدان...! تاکسی می گذرد، تویوتا کمی جلوتر کنار خیابان پارک می کند. مردی که پشت فرمان نشسته، از توی آیینه به زن لبخند می زند! و زن با نگاهی غضب آلود چشمش را بر می گرداند .

به اولین پیکانی که بوق می زند، اعتماد می کند و سوار می شود تا شاید از مزاحمت آن مرد خلاص شود. البته اگر از چاله به چاه نیفتاده باشد!!

راننده تویوتا هم بعد از این انتظار بی نتیجه پایش را روی پدال گاز می گذارد و در ازدحام خودروها گم می شود.

یک زن کنار خیابان منتظر تاکسی ایستاده است اما تعدادی ماشین کنار پایش نگه می دارند، بوق می زنند، گاهی یک بوق یا بیشتر چراغ اتومبیل خود را روشن و خاموش می کنند. برخی توقف می کنند و با سماجت قصد سوار کردن او را دارند. بعضی ها هم نیش ترمز می زنند، وقیجانه تر آن که بعضی ها حتی شیشه را پایین کشیده کلماتی را پرتاب می کنند.

خانم کجا؟ برسونمتون؟!

  ادامه مطلب ...

دختر خوب، دختر ...؟!!


وقتی ارزش انسان، به جسم او و زیبایی های جنسی او متوقف شود، بسیار واضح است که انسان تبدیل به کالایی شده است که خود خبر ندارد. فرهنگ مادی می گوید خود را زیبا و جذاب نگه دار تا پول و درآمد بیشتری را بدست آوری، و هرگز نامی و یادی از شعور و حقیقت انسانیت به زبان نمی آورد. به مرور وقتی این فرهنگ گسترش پیدا می کند، بحثی و طریقی پیش می آید که از آن به عنوان «خود کالا بینی» یاد می شود. به این معنا که این زن و یا این مرد، این بحث را دائما با خود مرور می کند که الان ظاهر من چقدر جذاب و دلنشین برای دیگران است! دیگران چه نمره ای می دهند! دیگران راضی هستند! دیگران .... !!! همان طور که یک اتومبیل را زیبا می کنند تا بهتر به فروش برسد، انسان کالا شده هم، همین رویه را در پیش دارد. محققان سازمان روانشناسی آمریکا نیز در گزارشی این نکته را متذکر می شوند:

«تئوری شیء بینی، تئوری است که مستقیما، فرآیندی را که دختران با آن پیام های جنسی فرهنگ را درونی می کنند، شرح می دهد. این تئوری به طور خاص، بر تاثیر شیء بینی جنسی بدن زنان در محیط اجتماعی-فرهنگی ای که دختران در آن هستند و رشد می کنند، تمرکز دارد. طبق این تئوری، دختران این دیدگاه شیء بینی شده را در الگوی ذهنی خود، درونی و باز تولید می کنند. این اثری است که به آن «خود شیء سازی» گفته می شود. خود شیء بینی، مستلزم پذیرفتن دیدگاه یک شخص سوم در مورد خودِ جسمی، سنجش پیوسته بدن خود و تلاش برای تطابق آن با معیارهای جذابیت فرهنگ است. در فرهنگی که در آن ، زمانی زن یک «شیء خوب» است که به معیارهای فرهنگی «سکسی بودن» دست پیدا کند، خود شیء بینی، دختران را به این سمت سوق می دهد که بدن هایشان را بیشتر، بر حسب درجه اشتیاق جنسی دیگران به آنها، ارزیابی و کنترل کنند نه بر حسب خواسته ها، سلامت، خوبی، موفقیت ها و یا شایستگی هایشان.»(کتاب تاثیر فمینیسم بر دختران در غرب، ص 91)  

از همین روست که اسلام تاکید می کند زنان خودآرایی نکنند و از تبرج به تعبیر قرآن(سوره نور آیه 60 و سوره احزاب آیه 33) دوری کنند، تا این طور پست و ناچیز نشوند.

لذا اسلام آمد و حقیقت زن را به جهان و جهانیان، برای همیشه تاریخ این گونه صادر کرد که:

«زن والاست، نه کالا»

حجاب باید حفظ شود

یکی از اهداف شبکه های ماهواره ای تبلیغ سبکهای خاص زندگی غربی و تشویق نوجوانان و جوانان در خصوص فاصله گرفتن از حجاب و حیای اسلامی است .حجاب جزئی اساسی از دین مبین اسلام است و نمی توان در برابر آن سهل انگاری کرد و به تعبیر برخی عقب نشینی نمود چرا که آغاز این عقب نشینی پایانی نخواهد داشت. حرمت زن مسلمان به اعتبار اسلام و پارسایی اقتضا دارد که زن مسلمان برخلاف زن کافر، محاسن و زیباییهای خود را از نامحرمان بپوشاند و مجاز باشد تنها برای محارم تا حدودی و برای شوهرش هیچ گونه حجابی نداشته باشد.‏ پوشش یا حجاب، به صورتی که زیبایی ها و زینت زن را بپوشاند و او را از چشم چرانی مردم هرزه و بی تربیت و آلودگان به حالات شیطانی حفظ کند دستوری قرآنی و قانونی الهی و تکلیفی انسانی و برنامه ای اخلاقی است.حجاب و پوشش اسلامی که بهترین نوع آن چادر است، هیچ مانعی در راه دانش طلبی و رشد و کمال زن ایجاد نمی کند، بلکه او را از بسیاری از خطرات و دامهایی که حیوان صفتان در راه زیبارویان و دختران و زنان جوان قرار داده اند حفظ می کند و پاکدامنی و سلامت و عفت و حیای او را برای شوهرش یا اگر ازدواج نکرده، برای مرد آینده اش محفوظ می گذارد.‏‎ ‎

در خصوص کارکردهای حجاب سخن بسیار گفته شده است و امروز نیز آثار عریانی و فساد در جوامع غربی به خوبی قابل مشاهده است. غرب سعی دارد این فساد را به دیگر کشورهای دنیا و مخصوصا کشورهای مسلمان تسری دهد .

به اعتقاد بسیاری از روانشناسان گسترش بدحجابی می تواند به کانون خانواده لطمات جدی وارد سازد.از سوی دیگر خود خانواده ها می توانند اصلی ترین عامل در ترویج فرهنگ کامل حجاب باشند . خانواده از ارکان بسیار مهم تربیتی است که چنانچه مسئولیت خود را در راستای تربیت دینی و مذهبی، پایبندی به ارزشها، تعصب
و‌غیرت و ... به خوبی انجام دهد، بسیاری از مشکلاتی که امروز دست به گریبان جامعه است، وجود نخواهد داشت و حتی اگر امروز هم خانواده ها آگاه شده و وظیفه خود را در قبال فرزندانشان به خوبی به انجام برسانند، مشکلات کم کم رنگ باخته و بسیار کم می شوند . اما نکته ای که این روزها به بسیاری از مسائل دامن می زند، سطحی نگری خانواده هایی است که با رویکرد همرنگ جماعت شدن و یا اینکه وقتی همه، کاری را بکنند دیگر قبحی در کار نیست، بسیاری از ارزشهای خود را زیرپا می گذارند و به همین دلیل نیز ابایی از تماشای بی بندوباریهای برنامه های ماهواره ای برای خود و فرزندانشان قائل نبوده، تغییرات پوششی، رفتاری و گفتاری فرزندانشان را به پای تغییر زمان گذاشته و به سادگی از کنار آن می گذرند، غافل از اینکه چه جفا و خیانتی در حق خود، فرزندان و جامعه روا می دارند .
چه بسا اگر خانواده ها در سطح کوچکتر دقت نظر بیشتری بر رفتار فرزندانشان داشته و هوشمندانه روشنگری کنند، بسیاری از مسائل در سطح کلان جامعه خودنمایی نخواهد کرد.

از سوی دیگر گسترش بدحجابی می تواند پایه های خانواده را سست و متزلزل سازد و به نوعی جامعه را نیز با چالش های بنیادین روبه روسازد.غرب و ضد انقلاب در قالب برنامه های ماهواره ای سعی دارد نسبت به حجاب اسلامی در جامعه حساسیت زدایی کند .در این خصوص باید به طور کامل هشیار بود . بدیهی است که فرهنگ غربی هیچ گاه خود را بر اساس واقعیاتش جلوه نمی دهد . ایالات متحده آمریکا و برخی کشورهای اروپایی سعی داشته اند ضد فرهنگ خود را به صورتی تزئین شده وارد زندگی و مناسبات روزمره سایر مردم دنیا نمایند. بدیهی است جامعه اسلامی که فرهنگ اسلامی و پویایی این دین مبین در زیرساخت ها و متن آن جاری می باشد همواره از سوی فرهنگ مهاجم مورد هجمه قرار می گیرد. این مسئله امری اجتناب ناپذیر است. به عبارت دیگر نمی توان وجود ضد فرهنگ مهاجم و کلیت آن را نادیده گرفت،بلکه باید با این تهاجم فرهنگی به مبارزه پرداخت. این مبارزه باید در سایه آگاه سازی افکار عمومی صورت گیرد.دوباره تاکید می کنیم تنها مقوله ای که سبب شناختن فرهنگ مهاجم غرب می شود تقویت آگاهی های فردی و جمعی در جامعه است.در سایه همین آگاهی است که فرهنگ مهاجم دیگر نمی تواند خود را برای مخاطبان و مخصوصا جوانان تزئین نماید .
پس ناچارا با همان ماهیت پلید در مقابل چشمان بیدار افراد ظاهر می‌شود و مورد پذیرش نیز قرار نمی گیرد.از این حیث باید اصلی ترین راهبرد کشور ایجاد آگاهی فرهنگی در میان جوانان باشد.فرهنگ در معادلات هر جامعه ای نقش پایه و اساسی را دارد و اگر این پایه و اساس آسیب پذیر باشد دیگر ابعاد و ارکان نظیر ارکان اقتصادی نیز به صورت مستقیم ضربه می خورد.

حیا واسباب حیا...

حیا یکی از مهم ترین صفات نفسانی است که تأثیر فراوانی بر حوزه های مختلف زندگی اخلاقی ما دارد. نقش بارز این تأثیر، بازدارندگی است.
«حیا» در لغت به مفهوم شرمساری و خجالت است که در مقابل آن «وقاحت» و بی شرمی قرار دارد.[۱] در فرهنگ عالمان اخلاق، حیا نوعی انفعال و انقباض نفسانی است که موجب خودداری از انجام امور ناپسند در انسان می گردد و منشأ آن ترس از سرزنش دیگران است.[۲] مطالعه درباره مفهوم «حیا» در آیات و روایات نشان می دهد که منشأ پیدایش این حالت، درک حضور در محضر ناظری آگاه، محترم و گرانمایه است. این مفهوم را در خلال آنچه در کتاب و سنت در باب حیا آمده است، به وضوح می توان مشاهده کرد.این مفهوم، قدر مشترک میان همه انواع حیا است. بنابراین حیا دارای سه رکن اصلی است: فاعل، ناظر و فعل. فاعل، در حیا شخصی است برخوردارِ از کرامت و بزرگواری نفسانی. ناظر در حیا شخصی است که مقام و منزلت او در چشم فاعل عظیم و شایسته احترام باشد، و فعلی که رکن سوم برای تحقق حیا است، فعل ناپسند و زشت است. در نتیجه در تفاوت میان «حیا» با «خوف» و «تقوا» می توان گفت که محور بازدارندگی در حیا، ادراک حضور ناظر محترم و بلند مرتبه و حفظ حرمت و حریم او است؛ حال آنکه محور بازدارندگی در خوف و تقوا، درک قدرت خداوند و ترس از مجازات او است.
شایان ذکر است که اگرچه چهره بارز و جوهره حیا، بازدارندگی از ارتکاب اعمال زشت است، قهراً این بازدارندگی، انجام اعمال نیک را در پی خواهد داشت. همچنین یادآور می شود که حیا در حوزه های مختلفی مطرح است که بحث از آنها در جای خود صورت می گیرد.[۳] و در این جا تنها مباحث عام و کلی مربوط به حیا مطرح می شود.
الف) ارزش حیا: رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ حیا را زینت آدمی شمرده و فرموده است: «بی شرمی با هیچ چیز همراه نشد مگر این که آن را زشت گردانید. و حیا با هیچ چیز همراه نگشت، مگر این که آن را آراست.»[۴] امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «هر که پوشش شرم گزیند کس عیب او نبیند»[۵] و در بیانی دیگر می فرماید: «حیا پیشه کن که حیا نشانه نجابت است»[۶] امام صادق ـ علیه السّلام ـ جایگاه حیا را در رأس مکارم اخلاقی دانسته می فرماید:
مکارم اخلاق یکی بسته به دیگری است، خداوند آنها را به هر که خود خواهد، دهد. ممکن است در مرد باشد و در فرزندش نباشد، در بنده باشد و در مولای اونباشد، (آنها عبارتند از:) راستگویی،صداقت با مردم، بخشیدن به مسکین، جبران کردن خوبی ها، امانتداری، صله رحم، دوستی و مهربانی باهمسایه و یار، میهمان نوازی و در رأس همه حیا.[۷]
امام علی ـ علیه السّلام ـ در باب نقش کلیدی حیا فرمود: «حیا وسیله رسیدن به هر زیبایی و نیکی است.»[۸] اهمیت حیا در حدّی است که امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «ایمان ندارد کسی که حیا ندارد.»[۹] از سیره رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ گزارش شده است که هر گاه با مردم صحبت می کرد، عرقِ شرم بر پیشانی داشت و هیچ گاه به آنان خیره نمی شد.[۱۰]
 
ادامه مطلب ...

کنترل خیالپردازی راز کنترل گناه


اگر کسی قصد کند که برای دیگری مربّی باشد، یعنی اگر بخواهد به دیگری روش گفتاری و رفتاری بدهد، اوّل باید خودش را تربیت کرده باشد، یعنی باید خودش را مؤدّب کرده باشد تا بتواند دیگران را ادب کند.


فکر گناه

انسان از نظر تربیتی در تمام ابعادِ وجودی، مثل عقل و قلب و نفس محتاج به تربیت است. منظور از نفس هم معنای خاصّ نفس، یعنی شهوت و غضب و وهم است.

این بحث پیش آمد که اولین گام در تربیتِ نفوس که هم شهوت است، هم غضب است و هم وهم است، چیست؟ سه نیرو است که معنای اخص نفس را تشکیل می‌دهد. حالا ابتدا باید از کدام شروع کرد؟ گفتم که گام اول وهم، یعنی خیال است. اول باید سراغ آن برود و تربیتش کند، چون وهم است که مسایل شهوی و غضبی را برای انسان می‌آراید. در آیه دارد:«إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوء» [1]، این همان نیروی وهم است که اهلش در اصطلاح می‌گویند: این نیروی شیطانی درونی انسان است. تعبیر به شیطانی می‌کنند. نیروی شیطانی درونی انسان وهم است.

اولین گام، ضبط قوّه خیال:

در تربیت وهم از کجا شروع کنیم؟ گام اول در تربیتِ وهم این است که انسان باید قوّه خیال را ضبط کند. قوّه خیال مثل پرنده‌ای در درون است که روی یک شاخه می‌پرد، وقتی می‌خواهی ردش کنی از آنجا می‌پرد و روی یک شاخه دیگر می‌رود. وهم است که معاصی، گناهان و خلاف کاری‌ها را برای انسان جلوه می‌دهد و وقتی می‌خواهی آن را از این کار منصرف کنی می‌پرد و روی یک شاخه دیگر می‌رود؛ شاخه دومی هم باز گناه دیگری است. قوّه خیال چنین حالتی دارد و اولین گام تربیت ضبط قوّه خیال است.

 

  ادامه مطلب ...