وقتی ارزش انسان، به جسم او و زیبایی های جنسی او متوقف شود، بسیار واضح است که انسان تبدیل به کالایی شده است که خود خبر ندارد. فرهنگ مادی می گوید خود را زیبا و جذاب نگه دار تا پول و درآمد بیشتری را بدست آوری، و هرگز نامی و یادی از شعور و حقیقت انسانیت به زبان نمی آورد. به مرور وقتی این فرهنگ گسترش پیدا می کند، بحثی و طریقی پیش می آید که از آن به عنوان «خود کالا بینی» یاد می شود. به این معنا که این زن و یا این مرد، این بحث را دائما با خود مرور می کند که الان ظاهر من چقدر جذاب و دلنشین برای دیگران است! دیگران چه نمره ای می دهند! دیگران راضی هستند! دیگران .... !!! همان طور که یک اتومبیل را زیبا می کنند تا بهتر به فروش برسد، انسان کالا شده هم، همین رویه را در پیش دارد. محققان سازمان روانشناسی آمریکا نیز در گزارشی این نکته را متذکر می شوند:
«تئوری شیء بینی، تئوری است که مستقیما، فرآیندی را که دختران با آن پیام های جنسی فرهنگ را درونی می کنند، شرح می دهد. این تئوری به طور خاص، بر تاثیر شیء بینی جنسی بدن زنان در محیط اجتماعی-فرهنگی ای که دختران در آن هستند و رشد می کنند، تمرکز دارد. طبق این تئوری، دختران این دیدگاه شیء بینی شده را در الگوی ذهنی خود، درونی و باز تولید می کنند. این اثری است که به آن «خود شیء سازی» گفته می شود. خود شیء بینی، مستلزم پذیرفتن دیدگاه یک شخص سوم در مورد خودِ جسمی، سنجش پیوسته بدن خود و تلاش برای تطابق آن با معیارهای جذابیت فرهنگ است. در فرهنگی که در آن ، زمانی زن یک «شیء خوب» است که به معیارهای فرهنگی «سکسی بودن» دست پیدا کند، خود شیء بینی، دختران را به این سمت سوق می دهد که بدن هایشان را بیشتر، بر حسب درجه اشتیاق جنسی دیگران به آنها، ارزیابی و کنترل کنند نه بر حسب خواسته ها، سلامت، خوبی، موفقیت ها و یا شایستگی هایشان.»(کتاب تاثیر فمینیسم بر دختران در غرب، ص 91)
از همین روست که اسلام تاکید می کند زنان خودآرایی نکنند و از تبرج به تعبیر قرآن(سوره نور آیه 60 و سوره احزاب آیه 33) دوری کنند، تا این طور پست و ناچیز نشوند.
لذا اسلام آمد و حقیقت زن را به جهان و جهانیان، برای همیشه تاریخ این گونه صادر کرد که:
«زن والاست، نه کالا»