یکی از معضلهای اساسی و بسیار مهم که خطری جدی برای فرهنگ و اعتقادات کشور ماست و در قالب یک جنگ نرم و بسیار هوشمندانه طراحی شده، تغییر در سبک زندگی ایرانی-اسلامی است. تکرار برنامههایی که در آن، این نوع از سبک زندگی به تصویر کشیده میشود، در بلندمدت میتواند قبح بعضی از اعمال زشت و ناپسند از دید فرهنگ ایرانی را از بین ببرد و حرمت بسیاری از رابطهها را بشکند؛ حربهای که با کارگر افتادنِ آن، در آینده دیگر چیزی از سبک زندگی ایرانی-اسلامی نخواهیم دید و به گرفتاریهای امروز جوامع غرب که انحطاط خانواده در آن امری طبیعی است، دچار خواهیم شد.
حرکتهای فرهنگی بیگانگان در فضاهای سایبری و
ماهوارهای به نوعی اقدامات تخریبی به شمار میرود.این امکانات تبلیغی یکی
از بسترهای آسیبرسان به جامعه است.خانوادههایی که از این امکانات بهره
میبرند از فرزندان خود در برابر این تهدیدها مراقبت نمیکنند و بیشترین
چالشهای فرهنگی در درون این خانوادهها است. تحقیقی توسط پژوهشگاه فرهنگ،
هنر و ارتباطات در سال های گذشته انجام شده است که بیانگر ارتباط میان
عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی نوجوانان و جوانان است. به
طوری که بسیاری از نوجوانان و جوانان 15 تا 18 ساله بیان کرده اند که
عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی باعث افزایش تاثیر پذیری آنها از
دوستان اینترنتی و کاهش تاثیر گذاری خانواده ها شده است.محمد صادق
افراسیابی معاون مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال در این
باره می گوید:" یک نظر سنجی ها بیانگر آن است که حدود 20 درصد خانمها و 10
درصد آقایان سبک پوشش خود را متاثر از مشاهده تصاویر مربوط به پوشش دیگر
اعضای شبکه های اجتماعی اینترنتی انتخاب می کنند. برخی افراد شبکه های
اجتماعی اینترنتی را محلی برای افزایش صمیمیتها و کسب اخبار و اطلاعات مفید
می دانند و برخی دیگر معتقدند شبکه های اجتماعی تصویر تاریکی است از توطئه
ها و اقدامات تجاوزگرانه به محیط خصوصی افراد.همه نهادهای فرهنگی وظیفه
دارند فرصتها و تهدیدهای شبکه های اجتماعی را به خانواده ها، جوانان و
نوجوانان معرفی کنند تا افراد ضمن استفاده از فرصت حضور در شبکه های
اجتماعی تخصصی از آسیبهای شبکه های اجتماعی عمومی در امان بمانند".امروز
مسلم و بدیهی است ترویج بدحجابی از جمله ابزارهای جدی دشمن در مقوله جنگ
نرم است و از آنجایی که مبنای نظام ما دینی است و نظام اسلامی بر دین مردم
استوار است، دشمنان ما به دنبال این هستند که با ترویج بدحجابی و مفاسد
اخلاقی و اجتماعی پایه نظام را سست کنند و از بین ببرند و هدف نهایی آنها
این است که حکومت اسلامی در بین مردم پشتوانه دینی نداشته باشد پس باید
تا دیر نشده به مشکلات فرهنگی ریشه ای تر نگاه کرد و از موضع گرفتن برخی
جریانات نهراسید .نقش نهادهای مختلف در بسترسازی برای ایجاد فرهنگ حجاب و
عفاف در جامعه بر کسی پوشیده نیست، اما به نظر میرسد خانوادهها و بویژه
مادران مهمترین نقش را برای باحیایی و باعفتی فرزندان و دور ماندن آنها از
آسیبهای بدحجابی برعهده دارند که باید با ارائه الگوهای مناسب به
فرزندانشان و آشنایی آنها با مسائل دینی در این زمینه گامهای محکمتری
بردارند.برای حل و فصل معضل
بدپوششی ، بایستی از همه ابزارهای موجود
اعم از قانونی، انتظامی و فرهنگی، برای پیادهسازی این مقوله در جامعه
بهره گرفت اما تا الگوی جامعه الگویی متناسب با شئون اسلامی نباشد هیچ
طرحی به ثمر نخواهد نشست .
عوامل اجتماعی
1 ـ سیاستهای کلان فرهنگی، اجتماعی
بیگمان از اساسیترین و بنیادیترین عوامل در تمامی ابعاد فرهنگ عمومی جامعه، نوع سیاستهای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است که دستاندرکاران اداره یک جامعه اِعمال میکنند. تأثیر این سیاستها به گونهای است که گاه در مدت کوتاهی بسیاری از خلقیات و آداب و رسوم جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. مثلاً به دلیل سیاستهای دنیاطلبانه و تبلیغ روزافزون زرق و برق و تجملات، مردمی که ساده زیستی را ارزش میدانند، سرگرم جلوههای دنیا شده و در زیاده خواهی بر یکدیگر سبقت میگیرند و به همین گونه است روند تحولات اجتماعی در زمینه حجاب و روابط زن و مرد. از این رو سزاوار است سیاستهای کشور در زمینههای مختلف مورد مداقه و کنکاش قرار گرفته و آثار مختلف آن ارزیابی شود.
2 ـ نهادها و شخصیتهای مؤثر در فرهنگ جامعه
متأسفانه در زمینه گسترش حجاب و عفاف کارنامه قابل قبولی از سوی متولیان فرهنگی کشور ارائه نشده است. عدم برنامهریزی مشخص و مدوّن و عدم هماهنگی میان نهادهای فرهنگی، نه تنها حجاب و عفاف عمومی را افزایش نداده است بلکه شاهد سیر نزولی این مسئله هستیم. با آنکه همایشها و سمینارهای متعدد در موضوعات مختلف برگزار میشود اما در طی سالهای اخیر کمترین همایش و گردهمایی علمی و فرهنگی را در زمینه گسترش حجاب و سالمسازی روابط اجتماعی زنان و مردان شاهد بودهایم و این خود نشان از عدم حساسیت کافی برخی از دستاندرکاران مسائل فرهنگی کشور دارد. علاوه بر این عدم برخورد قاطع با پدیده بدحجابی و حتی بهکارگرفتن عناصر بدحجاب و غیر ملتزم به ظواهر دینی در برخی مسئولیتهای حساس، از جمله مسائلی است که بهطور جدی باید مورد مداقه و بررسی قرار گیرد.
3 ـ تهاجم فرهنگی غرب
غرب با استفاده از تمامی ابزارهای انتقال فرهنگ، میکوشد تا کشورهای اسلامی بویژه جمهوری اسلامی را تحت پوشش فرهنگ خویش قرار داده و ملتهای مسلمان را استحاله فرهنگی نماید. در رأس این تلاش، ترویج روابط آزاد زن و مرد و حذف حجاب در بین مسلمانان قرار دارد.
ارسال انواع فیلم، عکس، نوارهای صوتی، اسباب بازی کودکان و نشریات مبتذل و خلاف عفت و گسترش شبکههای ماهوارهای، ارسال اطلاعات رایانهای از سکس و فحشاء به سراسر جهان، ترویج گروههای منحرفی همچون رَپ، هَوی مِتال، ارائه مستمر مدلهای مختلف پوششهای غربی و... همگی در راستای سیاست تهاجم فرهنگی غرب قرار دارند.
4 ـ رسانههای جمعی
با شروع فصل تابستان وتعطیلی مدارس، اغلب دانشآموزان برای پرکردن اوقات فراغت خود از رایانه استفاده میکنند.
رایانه،
یکی از وسایلی است که امروزه در اغلب منازل جایی برای خود باز کرده است
وکاربران آن اغلب کودکان، نوجوانان و جوانان هستند و چه بسا برخی ازوالدین،
شیوه کارکردن با آن را نمیدانند و حتی کششی برای آموزش آن ندارند. حتی
برخی نمیدانند فرزندانشان ساعتها پای رایانه چه میکنند.
دلیل اصلی خانوادهها از خرید رایانه و ارتباط با شبکه اینترنت در منزل، آموزش است.
والدین
اعتقاد دارند که این ابزار، نگرش کودک را به مدرسه بهبود میبخشد و
وسیلهای برای ارتقای دانش آنها است، اما با گسترش سریع استفاده از این
فناوری، پرسش مهمی که ایجاد میشود، تأثیر آن بر ارتباطات بین اعضای
خانواده است.
امروزه اینترنت، جایگاه ویژهای در ساختار زندگی
خانوادهها پیدا کرده است و رایانه به عنوان یک وسیله اما با کاربردی
متفاوت تر، متنوعتر و شخصیتر وارد خانهها شده و عرصه زندگی اجتماعی را
دچار تغییر و تحول کرده و روابط اجتماعی جدیدی با ویژگیهای نوین در جامعه
حاکم کرده است.
تأثیرات اینترنت
استفاده از اینترنت به چند دلیل بر روابط اجتماعی وخانوادگی تأثیر میگذارد:
- استفاده از اینترنت یک فعالیت زمانگیر است. پس میتواند مدت تعامل کودک
با خانوادهاش را کاهش دهد. زمان اختصاص داده شده برای تعامل با یکدیگر پیش
شرط ارتباط با کیفیت است.
- اینترنت کشمکشهای جدیدی را در خانواده
ایجاد میکند. وجود فقط یک رایانه در منزل، رقابتی بین کودک و والدین برای
استفاده از آن ایجاد میکند که گاهی سبب کشمکش میشود.
- استفاده از صفحات وبی که از نظر محتویات متناسب سن کودک نیست، سبب بحث و کشمکش بین والدین و کودکان میشود.
- گاهی کشمکشها به دلیل دستیابی کودکان به اطلاعات خصوصی والدین است.
- والدین نگران هستند که اینترنت، کودک را از سایر فعالیتها منحرف کند و همچنین اثر ایزولهکنندهای بر او داشته باشد.
عرصه فرهنگی امروز ایران، مرکز برخورد و رویارویی انواع پیام ها و معانی است. تردیدی نیست که در هیچ مقطعی از تاریخ کشورمان تا این حد شاهد تکثر و تنوع- و حتی تناقض- در این پهنه نبوده ایم؛ این «مسئله» در نحوه عملکرد اغلب توزیع کنندگان فرهنگ در سطح جامعه قابل مشاهده است؛ انتشار پیام های متناقض هم از سوی خود آن ها رواج دارد و هم در بین این توزیع کنندگان در حال وقوع است. به طوری که گاه از سوی یک منبع، پیامی به جامعه صادر می شود، اما خودش و یا منبع متفاوتی، آن پیام را به شکل دیگری نقض می کند.
به
عنوان مثال، در یک آگهی تلویزیونی به مخاطب گفته می شود که استفاده زیاد از
تلفن همراه، عواقب فرهنگی و اجتماعی ناخوشایندی را در پی دارد، اما
بلافاصله، آگهی دیگری به نمایش درمی آید که می گوید با مکالمه یا ارسال
پیامک بیشتر به وسیله سیم کارت های فلان شرکت، هدیه دریافت می کنید! یا در
یک برنامه تلویزیونی، مخاطب به معنویت و پرهیز از زخارف دنیوی فراخوانده می
شود، اما بعد از این برنامه در پیام های بازرگانی، مخاطب را به پس انداز
بیشتر ثروت و چشم دوختن به جوایز فلان بانک می خوانند.
ادامه مطلب ...
یکی از مسائلی که امروز جامعه ما در مسیر ترویج فرهنگ عفاف و حجاب با آن مواجه است دوگانگی در رفتار و اعمال برخی الگوهای فرهنگی بخصوص بازیگران زن تلویزیون و سینما است.رسانه تلویزیون و سینما ازدوبعد به فرهنگ حجاب و عفاف ضربه زده و میزند.بعد اول بد جلوه دادن زن محجبه در فیلم ها است.برخی برنامه های تلویزیونی و سینمایی،زن چادری را در قالب شخصیت های ناپسند جامعه جلوه می دهند و این موضوع باعث شکل گیری تصویری زشت و ناپسند در ذهن مخاطب شده است.بعد دوم انتخاب شخصیت هایی بی اعتقاد به حجاب برای نقش آفرینی به عنوان چهره ای محجبه و عفیف در برنامه های تلویزیونی و سینمایی است.این موضوع باعث بهوجود آمدن نوعی تضاد و نوعی سردرگمی در ذهن مخاطبان شده است که یک شخص را در دو چهره کاملا متفاوت در جامعه میبیند.اول چهره ای محجوب و عفیف در یک برنامه و دوم چهره ای بد حجاب و زننده در زندگی شخصی و در صحنه اجتماع.از آنجا که بازیگران تلویزیونی و سینمایی معمولا به عنوان چهرههایی مشهور به الگویی برای طیفی از افراد جامعه تبدیل می شوند این دوگانگی چهره آنها یک معضل جدی برای فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه است.به طوری که این تلقی را بهوجود می آورد که حجاب صرفا برای برنامه های تلویزیونی و سینمایی و به طور کلی برای داستانها است و جایگاهی در واقعیت اجتماعی ندارد.این موضوع باید از سوی مسئولین جدی گرفته شود.
به هر حال در جهان امروز وسایل ارتباط جمعی مانند:روزنامه، رادیو، تلویزیون ،سینما و اینترنت، با انتقال اطلاعات و شکلدهی افکار عمومی در توسعه و تغییر فرهنگ و تمدن بشر امروزی نقش مهم و اثرگذاری را ایفا میکنند؛ به طوری که کمتر حادثه و جریان مهم اجتماعی را میتوان یافت که رسانهها در پیدایش و شکلگیری آن هیچ نقشی ایفا نکرده یا حداقل در گسترش یا کنترل آن سهمی نداشته باشند.
ادامه مطلب ...