حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

حجاب‎هراسی در میان دختران


هدف از این مقاله صرفا تبیینی پیرامون مسأله «حجاب‎هراسی» در میان برخی از دختران است که سعی شده در آن به ریشه‎‎های فرهنگی و روان‎شناختی مسأله توجه شود. نکته قابل‎توجه این مسأله است که این مقاله به هیچ‎وجه درصدد بررسیِ عللِ شکل‎گیری پدیده‎ای تحت عنوان بی‎حجابی نیست. حجاب


برخی دختران جوان و بیشتر نوجوان این روزها از حجاب گریزانند و علی رغم داشتن خانواده ای مذهبی ، به گونه ای با حجاب برخورد می کنند که  گویی از آن هراسانند .به این مشکل می توان از چند دیدگاه پرداخت:

الف) سیاست‎‎های تربیتی

غالبا سیاست‎‎های خانواده هایی که گرفتار این مشکل می شوند بر پایه ی سیستم های تنبیهی و محدود کننده بوده است.به‎عنوان مثال یکی از راه‎کار‎های رایج در سیاست‎‎های تربیتی، محدود کردن کودکان در انجام کار‎های مورد علاقه‎شان بوده است. مثلا اگر کودک کار ناشایستی انجام می‎داده، از رفتن به مهمانی تولد دوستش، یا کلاس مورد علاقه‎اش و یا دیدن برنامه تلویزیون و... محروم می‎شده است.

در واقع ما این‎جا با نوع خاصی از محدودیت که با محرومیت همراه است، مواجه هستیم. یعنی در نگاه شخص این محدودیت‎ها تماما منجر به نوعی محرومیت می‎شوند که او را از علایق و خواسته‎هایش جدا می‎کنند و برایش حیث تنبیهی دارند.

 
ادامه مطلب ...

حجاب اسلامی یا حجاب ایمانی؟!


چندی پیش سایت «جرس»، یادداشتی درباره حجاب به قلم آقای «صالح نظری» منتشر کرد که در آن به طرز جالبی، مقوله حجاب در قرآن بررسی و استدلال شده بود که از آیات قرآن نمی‌توان حجاب را استخراج کرد!
 
1. تمایز ایمان و اسلام
 
در آغاز با اشاره به آیه «59» سوره مبارکه «حجرات» که خداوند در آن زنان و دختران پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و زنان مؤمنین را درباره رعایت حجاب خطاب می‌کند، می‌نویسد: «مورد اول و دوم، زنان مشخصی هستند اما دسته سوم مفهوم عام است؛ یعنی هر زنی که همسر یک مؤمن باشد، به تعبیر دیگر نه لزوماً خود مؤمنه باشد، بلکه همسر مرد مؤمن باشد. تفاوتی وجود دارد میان مسلم و مؤمن؛ مسلم کسی است که مسلمان است، یعنی دو جمله شهادتین را گفته است و به تعبیر دیگر، به یگانگی خدا و نفی غیر او به عنوان الله اقرار کند و نیز به رسالت الهی محمد ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ مقر باشد.

اما مؤمن کسی است که به همه دستورهای پیامبر با کمال خلوص و باور درونی ایمان داشته باشد؛ بنابراین، تفاوت است بین کسی که اقرار دارد و کسی که ایمان دارد. از این روی، قرآن خطاب به کسانی که می‌گویند ایمان داریم خطاب می‌کند، بگویید اسلام آوردیم و هنوز ایمان در دل‌های شما وارد نشده است، برای این که شرط ایمان، جهاد در راه خدا با مال و جان است.

با توجه به این موضوع، می‌توان گفت که همه مسلمین، نمی‌توانند و یا نمی‌خواهند مؤمن باشند؛ یعنی حاضر به دادن جان و مال در راه خدا نیستند، ولی همچنان می‌خواهند مسلم باشند؛ بنابراین، کافی است مرد مسلمی اظهار کند مسلمان است، ولی مؤمن نیست که در این صورت، آیه یاد شده مشمول همسر او نمی‌شود».
 
این استدلال آقای نظری نه تنها به ردّ الزام حجاب برای زنان مسلمان می‌انجامد، بلکه با یک نتیجه‌گیری عقلانی به ردّ تمامی احکام دین اسلام اعم از نماز، روزه و... نیز منجر می‌شود. برای اثبات ادعایمان بنا بر استدلال ایشان، تعدادی دیگر از آیات قرآن را بررسی می‌کنیم.

خداوند متعال در آیه «183» سوره «بقره» می‌فرماید: «یا أیها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام...»؛ یعنی ای کسانی که ایمان آوردید، روزه بر شما واجب شده است ... .
 
  ادامه مطلب ...

بد حجابی و تهدید حریم خانواده


امروز یکی از مسائل اجتماعی جامعه ما بدحجابی است که تاثیرات نامطلوبی بر روح و روان جامعه بر جای می‌گذارد و این امر پذیرفتنی نیست.

اینکه راهکارهای فرهنگی یکی از مولفه‌های صحیح برای رعایت و حفظ حجاب در جامعه به حساب می‌آید شکی نیست، اما با وجود فرمایشات مکرر رهبر معظم انقلاب مبنی بر لزوم رعایت حجاب و عفاف در جامعه، همچنان شاهد گسترش روز افزون 
بد‌حجابی در کشور هستیم که به نظر می‌رسد از آستانه تحمل دستگاه‌های ذیربط گذشته است چرا که به وضوح شاهد نقض حقوق شهروندی و زیر پا نهادن ارزش‌های متعالی اسلامی از سوی عده‌ای هستیم که با پوشش زننده خود عامل ترویج بدحجابی در کشور شده‌اند و بدون تردید برخورد صریح و قانونی در مورد آنان در صورت عدم پذیرش قانون و ادامه این روند در اسرع وقت صورت می‌گیرد.‏

بدحجابی قبل از ایجاد آسیب اجتماعی، آسیب دینی و اعتقادی در پی‌دارد اما بزرگترین آسیب‌ اجتماعی آن، سلب آزادی روانی عموم زنان و مردان جامعه دینی است.

بدحجابی، زنان و مردان را به طرق مختلف دچار آسیب‌ می‌کند سلب آزادی روانی از جمله آسیب‌هایی است که این جریان، آن را به وجود می‌آورد.

بدحجابی در جامعه به عنوان آفت و آسیب‌ محسوب می‌شود.همیشه و در همه جوامع باید با هر نوع آفت و آسیبی مبارزه کرد.

مبارزه علیه آسیب‌های اجتماعی ابعاد مختلفی دارد که باید مورد توجه قرار گیرد تا نتیجه بخش باشد.

اگر آسیب‌های اجتماعی در جامعه به حال خود گذاشته شود، زمینه‌های مثبت جامعه را نیز درگیر خود کرده و در نتیجه آن را از بین خواهد برد.

متأسفانه بدحجابی اثرات منفی در روحیه جامعه می‌گذارد.بدحجابی زمانی که مشهود می‌شود نه تنها بر پیکره و دید بصری جامعه تأثیر منفی می‌گذارد بلکه باعث یادگیری غلط در بین دیگر شهروندان هم می‌شود. در حالی که حجاب یک نوع مصونیت برای جوانان است و نه محدودیت و چه بسا جامعه را از آسیب‌های اجتماعی احتمالی باز می‌دارد و به سمت و سوی رشد و تعالی معنوی می‌کشاند.

امروزه بدحجابی مشهود باعث می‌شود تا برانگیختگی شهروندان را به همراه داشته باشد و برخی رفتارها زودتر از زمان لازم در نوجوانان بروز کرده و پدیدار شود.منشا بسیاری از طلاق‌ها و اختلافاتی که دامنگیر خانواده‌ها می‌شود به پدیده بد حجابی مربوط است.یکی از خصلت‌های مهم انسانی میل به خودنمایی است که دوست دارد به نوعی خود را در جامعه نمایش دهد غافل از آنکه پاره‌ای از این نوع رفتارها که از مظاهران بدحجابی به شمار می‌رود نقض اصول و ارزش‌های دینی و اسلامی بوده و لازم است آحاد مردم با تقویت اعتقاد درونی خود و رسیدن به یک معرفت انسانی ریشه این پدیده را بسوزانند.

البته اقدامات فرهنگی در این زمینه لازم است و تردیدی در انجام آنها نیست اما در برخی مواقع لازم است تا توجه و عنایت بیشتری در این زمینه صورت گیرد.گاه انسان احساس خطر می‌کند که اگر چنین وضعی در جامعه ادامه پیدا کند حتی آنهایی که حجاب مناسب و خوبی هم دارند بر اساس عرف جامعه به بدحجابی تشویق شوند.در صورت عدم برخورد با وضعیت بدحجابی و بی‌عفتی در جامعه، به مرز بسیار خطرناک خواهیم رسید و حریم بسیاری از خانواده‌ها به خاطر شرایط فعلی به خطر خواهد افتاده است.‏

خانواده ها را در یابیم


خانواده از دیرزمان رکن اساسی جوامع انسانی به شمار می رفته که هم با ضرورت زندگی و هم با سرشت و طبیعت انسانی سازگار بوده است .

درنظام ارزشی اسلام نیز خانواده از منزلت و قداست خاصی برخوردار است و در محیط خانواده، زنان مدیریت داخلی این واحد کوچک اجتماعی را برعهده دارند .

خانواده در ساختار نظام اجتماعی تاثیر شگرفی دارد و به حتم می توان این نهاد را شالوده و سنگ بنای هر جامعه ای دانست. خانواده محور تربیت نسل بعدی و محلی برای آرامش و سکنا یافتن افراد فعلی جامعه است.

خانواده بزرگترین تولید کننده منابع انسانی و همچنین بزرگترین مصرف کننده منابع تولیدی هرجامعه است .

از این روست که جامعه شناسان و مردم شناسان معتقدند برای تصحیح بسیاری از روش ها و همچنین الگو ریزی درست ارزشی در جامعه می بایست خانواده مبنا و محور قرار گیرد .

در واقع خانواده زمینه ساختارهای هویتی و عاطفی جامعه فردا را مهیا می‌نماید و با التزام عملی به اصول اعتقادی خویش زمینه‌ساز جامعه کلان فردا است که باید روابط اجتماعی، عاطفی، سیاسی ـ فرهنگی آن در جهت ارزش‌های بایسته نظام گیرد.هر خانواده در صورتی‌که بخواهد از اهداف کوچک عبور کند و خود را با اهداف بلند و آرمان‌های زیبا و ارزشمند شکل داده و همراه سازد باید از اصول و چارچوبی تبعیت نماید، که بتواند در تک تک اعضای خود ثبات و ایستادگی در مقابل مشکلات را ایجاد نماید.جامعه امروز جهانی، جامعه‌ای باز است. جامعه باز جامعه‌ای است که عوامل تأثیرگذار به نظام اجتماعی مخصوصا خانواده به شدت گسترده ومتفاوت است.

رسانه‌ها، مدارس، افراد جامعه و باورهای اجتماعی مردم هر یک حامل پیامی برای خانواده هستند که برخی قصد دارند نظام و ساختار این نهاد ارزشی را یا مخدوش نمایند و یا در حرکت رو به رشد آن کاستی و کندی ایجاد نمایند. شرایط امروز مثل جوامع بسته و محدود دیروز جهان نیست.

در چنین شرایطی باید اولاً خانواده اهداف بلند خویش را پیگیری نماید و ثانیاً مقاومتی را در اعضاء به‌وجود آورد تا آنها در مقابل عوامل تأثیرگذار منفی از خود نشان دهند و نه تنها مقاومت که قصد دگرگونی و تأثیرگذاری مثبت در جامعه را در نهاد اعضای خود به وجود آورد.

 
ادامه مطلب ...

ارتباط بدحجابی و طلاق


بسیاری از کارشناسان معتقدند که افزایش بدحجابی در کشور می تواند تاثیرات بسیار مخربی بر بنیان خانواده ها داشته باشد. افزایش بدحجابی تنوع طلبی تنوع طلبی را در میان زنان و مردان افزایش می دهد و در نتیجه می توان میزان عشق و محبت میان زن و مرد در خانواده را کاهش دهد. زمانی که دختران و زنان با پوشش های زننده وارد اجتماع می شوند و توجه مردان را به خود جلب می کنند در حقیقت نوعی ظلم به زنان و دخترانی است که شاید از زیبایی چندانی برخوردار نباشند .یعنی بدحجابی می تواند کانون خانواده افراد جامعه را تحت تاثیر قرار دهد.

در همین خصوص الهام حیادار مدرس تفسیر قرآن و نهج البلاغه معتقد است بدحجابی از عوامل افزایش طلاق است. وی گفت : در بسیاری مواقع جوانان از اینکه حجاب در قرآن مورد تأکید قرار گرفته اطلاع ندارند. پروردگار متعال در آیات 31 سوره نور و 59 سوره احزاب به صورت بسیار واضحی مسئله حجاب را بیان کرده و در رابطه با علت آن فرموده است: اگر می گویم که این حجاب را به خود نزدیک کنید علت این است که شناخته شوید عفیف هستید و کسانی که بیمار دل هستند مزاحم شما نشوند.حیادار با اشاره به ضرورت تبیین علل عقلی حجاب برای جوانان گفت: کتاب مسئله حجاب استاد شهید مطهری یکی از بهترین منابع برای تبیین علل عقلی است. در بسیاری از جوامع چه غربی و چه غیر غربی یک سری نیازها را به پوشش می دانند.

این مدرس تفسیر قرآنی اظهار داشت: جامعه بدحجاب دچار بیماری روانی می شوند. از نظر اجتماعی وقتی در خانواده ای حجاب مورد توجه باشد به طور طبیعی روابط میان اعضای خانواده بویژه همسران تحت تأثیر قرار می گیرند. بدحجابی موجب اختلافات بسیاری در خانواده و بالارفتن آمار طلاق است. حتی از بعد اجتماعی نیز تحت هیچ شرایطی نمی توان مدعی شد که جامعه به حجاب نیازی ندارد.وی تأکید کرد: از طرفی حجاب عاملی ارزش زن را بالا می برد. کسانی که بدحجاب بوده و پس از آن محجبه می شوند خود اذعان کرده اند که برخورد افراد جامعه با آنها پس از محجبه شدن به چه میزان بهبود یافته و چگونه ارزش آنها مورد احترام قرار گرفته است.این مدرس قرآن اظهار داشت که کار تبیین علل حجاب از ابعاد مختلف را باید از دوره ابتدایی آغاز کرد که حجاب بر دختران واجب می شود. در این سن می توان حجاب را با همان زبان کودکان برای آنها تبیین کرد، چرا که نقشی که از کودکی در وجود افراد حک می شود تأثیر خاصی دارد. اگر بتوان جوانان را در دوره تحصیلی پربار کنیم اثر را از دست نمی دهند.حیادار در رابطه با نقش مردان جامعه به عنوان عواملی برای کاهش بدحجابی گفت: یک سری از علل بدحجابی عقده های روحی روانی است، دختران تلاش می کند این عقده ها را به وسیله ظاهر خود برطرف کند. اهمیت پدر و توجه وی به دختر می تواند نیاز روانی وی را به خودنمایی و در معرض دید نامحرم قرار گرفتن را رفع کند. چنین رابطه محبت آمیزی می تواند همراه با تبیین علل پوشش و حجاب به نوعی بدحجابی در جامعه را کاهش دهد.

 
ادامه مطلب ...

حکایت تفکیک جنسیتی در پیش دبستانی ها


در هفته های گذشته اخباری منتشر شد مبنی بر این که وزارت آموزش و پرورش طی دستورالعملی تاکید کرده: اختلاط نوآموزان دختر و پسر در کلاس های پیش دبستانی ممنوع است و فقط در مراکزی که تعداد نوآموزان به حد نصاب نرسد، این امر با کسب مجوز از آموزش و پرورش منطقه بلامانع است.
گرچه در تمام دنیا مدارس و مراکز آموزشی مختلط و تفکیک شده وجود دارد اما در این جوامع، خانواده و افراد بر اساس شرایط خود حق انتخاب دارند و اجباری نسبت به تحصیل و آموزش در فضاهای آموزشی خاص نیست. بنابراین اگر ما با هر دلیل و نیتی به تفکیک جنسیتی می پردازیم بهتر است شرایط اجرای عاقلانه آن را نیز فراهم کنیم.
به این ترتیب که کودکان 5-6 ساله دوره پیش دبستانی را در مدارس هم جنس خود ثبت نام کنیم. در چنین شرایطی او می پذیرد که در مدرسه همجنسان خود آموزش ببیند اما اگر این اطفال در یک پیش دبستانی با غیر هم جنس خود آموزش ببینند اما در دو کلاس جداگانه بنشینند باعث تعارض در رشد آن ها می شود. زیرا این اطفال، در همین سن و شرایط، در منزل با کودکان جنس مخالف خود معاشرت و ارتباط دارند.
آن ها در خانه با خواهر یا برادری که هم جنس نیست زیر یک سقف و بدون تفکیک جنسیتی زندگی می کنند. در مهد کودکی آموزش می بینند که کلاس کناری او کودکان غیر هم جنس هستند و ساعت تفریح در حیاط با آن ها بازی می کنند. از این رو چون درک این جداسازی میسر نیست، نه تنها کودک ابعاد ارزشی وعقیدتی این مساله را نمی فهمد بلکه موجب تعارض در رشد او می شود.
نکته دیگر اینکه همین طفل؛ سال گذشته یا حتی چند روز گذشته در همین فضای آموزشی با غیر همجنس خود آموزش دیده و حال می بیند که باید جدا شود بدون آنکه علت این مقوله را بداند یا نسبت به مفهوم «زن» و «مرد» اطلاعات خاصی داشته باشد.
همچنین بررسی ها حکایت از آن دارد که هرگاه اجبار بدون فرهنگسازی نسبت به اعمال و اجرای قوانین وجود داشته این امر نتیجه عکس داشته و منجر به رشد افراد قانون گریز وقانون ستیز شده است. بنابراین ما باید با آموزش بیشتر، جامعه را به سوی آگاهی و رشد ببریم. ما باید همسو با شرایط تعلیمی مناسب در آموزه های دینی، ابتدا به افراد بینش کافی بدهیم سپس به آن ها اختیار بدهیم و چنانچه از چهارچوب تعریف شده تخطی کردند، آنگاه مجازات کنیم. اما در جامعه ما درعمل چنین اتفاقی نمی افتد. بدون تاکید بر آگاهی و عقل و اختیار، برنامه هایی تدوین می شود و برای عدم اجرای آن مجازاتی در نظر می گیریم. به این ترتیب، فقط قانون و تبصره و بخشنامه اضافه می شود بدون اینکه آثار مثبتی به دنبال داشته باشد.