حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

آثار و عواقب خانه گریزی بر شخصیت دختران فراری

هر پدیده ای که در یک اجتماع روی می دهد، آثار گوناگونی را بر جای می گذارد. آثاری که گاه مخرّب و گاه مفید هستند. هنگامی که یک پدیده اتفاق می افتد، در یک فرآیند، تمامی افراد جامعه و نهادهای اجتماعی، از پی آمدهای گوناگون آن پدیده بی نصیب نمی مانند و علاوه بر تأثیر از این پدیده، بازخوردهایی را نیز ارایه می دهند. بنابراین، هر پدیده به صورت تعامل دو سویه، هم در تغییر و تحولات اجتماع نقش دارد و هم خود از اجتماع اثر می پذیرد. پدیده فرار نیز از این قاعده مستثنا نیست. با این تفاوت که به علّت دامنه گسترده اش از عوامل بسیاری اثر می پذیرد. بی شک، اثرگذاری پدیده فرار هم با دیگر پدیده ها متفاوت خواهد بود.
آثار و پی آمدهای فرار را می توان به آثار و آسیب خانه گریزی بر فرد، آثار و آسیب خانه گریزی بر خانواده، آثار و آسیب های خانه گریزی بر جامعه، تقسیم کرده.
آثار و آسیب های خانه گریزی بر فرد فراری
فرد پس از فرار، با حادثه های گوناگون و تجربه های ناگواری روبه رو می شود که بر شخصیت او اثرگذار است. بیش تر این تجربه ها بسیار تلخ و ناگوار هستند. این آسیب ها را می توان در قالب چند طبقه ارایه داد: اختلال های روانی، اختلال های شخصیتی، اختلال های شناختی و اختلال های رفتاری.
پیش از بررسی این موارد، باید یادآور شویم که هرچند هر یک از این اختلال ها با اختلال های دیگر ارتباط دارند، ولی برای ارایه نظام مند و دسته بندی شده اطلاعات ناگزیریم اختلال های یاد شده را به صورت جداگانه و طبقه بندی شده بررسی کنیم.
اختلال های روانی
 
ادامه مطلب ...

قانون خدا برای مهار غرایز


تنها قانونی که می تواند حیات این موجود پیچیده را اداره کند و بر همه زوایای زندگی او حکومت نماید، قانونی است که از طرف ذات متعالی باشد که او را با این همه ظرافت و دقّت آفریده است ؛ زیرا تنها اوست که بر همه جنبه های پیدا و پنهان او آگاهی دارد و از همه مهم تر، ذات پاکش عین عدل و عدالت بوده، از هرگونه ظلم و تبعیض به دور است.
دین مبین اسلام، برخلاف مکتب های مادّی و بشری، به صورتی جامع و همه سویه به غریزه های بشر می نگرد. از نظر این مکتب الهی، سرکوب این میل، همانند میدان دادن بی حدّ و حصر به آن، به شدّت نکوهش و نفی شده است. دین اسلام در هر زمینه، افراط و تفریط را مردود دانسته، این دو را شیوه جاهلان معرفی می کند و در زمینه غریزه های انسانی نیز، راه میانه روی را پیشنهاد می کند.
غریزه طالب بودن مرد و مطلوب واقع شدن و جلوه گری در زن، از تدبیرهای دقیقی است که بر اساس حکمت الهی، در وجود هر دویِ آنها به ودیعه نهاده شده است. به این ترتیب که در مرحله اول، برای ارضای مشروع و طبیعی این دو میل، امر مقدّس ازدواج را قرار داده و آن را از آیات و نشانه های الهی شمرده است.1
در احادیث نبوی و همچنین احادیث رسیده از ائمه معصومان علیهم السلام نیز در مورد ازدواج، تأکید و تشویق های فراوانی صورت گرفته است.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
هر کس می خواهد از سنّت من پیروی کند، باید ازدواج کند.
2 هر کس ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده است.3
از امام صادق علیه السلام هم روایت شده است که:
دو رکعت نمازی را که افراد متأهل بخوانند، از هفتاد رکعت نمازی که افراد مجّرد بخوانند، برتر است.
4
اسلام، جولانگاه این دو غریزه را به محیط خانواده محدود کرده و ارضای این دو را به کانون گرم و سرشار از اُلفت زوجین اختصاص می دهد. با امر مقدّس ازدواج، حس مطلوب واقع شدن زن و بُعد جسمی غریزه جنسی مرد در حدّ اعتدال ارضا می گردد، البته عطش روحی او و بُعد آتشین این غریزه، تنوّع پذیر و اشباع ناشدنی است. با وجود این، باز هم مرد از دیدن زیبایی و ظرافت های جنس مخالف لذّت می برد و به آن گرایش پیدا می کند. پس هنوز هم پنجره ای رو به ناکامی ها برای او گشوده است و عفاف و پاکی جامعه نیز همچنان مورد تهدید است.
این میل سرکش، به مهار و تعدیل نیاز دارد و اسلام، تدابیری برای رام کردن آن اندیشیده است. البته برخلاف مکتب های مادّی و بشری، این تدابیر، دور از هرگونه یک سویه نگری و جُزئی نگری است. اسلام در این زمینه، هم برای زنان و هم برای مردان تکلیف معیّن کرده است. زن و مرد هر دو وظیفه دارند از تحریک و تشدید این میل و شعله ور ساختن آن بپرهیزند. در این زمینه، تکلیف عمومی زن و مرد، کنترل نگاه است که دریچه گناه به شمار می آید. اول از همه، مرد که عامل تحریک پذیر است و به ویژه بینایی اش حساسیت بیشتری در این زمینه دارد، موظّف شده تا ورودی چشم خویش را با چشم پوشی از منظره های محرک و شهوت انگیز و به ویژه اندام جنس مخالف کنترل کند. خداوند تعالی در آیات حجاب، پیش از هر چیز به مردان دستور مراقبت از نگاه می دهد:
 
ادامه مطلب ...

استخدام به شرط کشف حجاب

به بهانه روز جهانی از بین رفتن خشونت علیه زنان، نگاهی داشته ایم به پدیده نابهنجار استفاده ابزاری از زنان در محیط های کار که یکی از مصادیق بارز خشونت علیه زنان است که در یکی دو دو دهه اخیر در راستای افزایش حضور زنان در محیط های کاری در جامعه ما ظهور پیدا کرده است.

گویا برخی از شرکتهای خصوصی که تعدادشان کم هم نیست بجای استخدام کارمند، قصد دارند برده جنسی استخدام کنند. اتفاق تاسف باری که هر روز بیشتر از روز گذشته در محیط های کاری گسترده می شود و در این میان نهادهای مسئول هم انگار توجه چندانی به جلوگیری از این فاجعه ندارند.

وقتی درخواست های بیشرمانه، ورد زبان برخی مدیرعامل ها می شود!

نگار. ج 25 سال دارد، او چندی پیش از میان آگهی های کارمند دفتری روزنامه چند جایی تماس گرفت و فرم پر کرد و در نهایت از سوی شرکت های خصوصی دعوت به کار شد. عمر فعالیت نگار در این شرکت خصوصی اما به چند هفته هم نرسید. نگار در خصوص ماجرای استخدامش می گوید: روزی که مدیرعامل شرکت از من دعوت به همکاری کرد و من به دفتر رفتم مدیرعامل شرکت با درخواست من در خصوص حقوق پیشنهادی موافقت کرد و قرار شد که سه ماه به صورت آزمایشی کار کنم تا پس از آن مدت نام من هم در لیست بیمه قرار بگیرد، هنوز چند روزی از آغاز به کار من نگذشته بود که یک روز مدیرعامل من را به اتاقش خواند و در صحبت هایی به من فهماند با اینکه خودش زن و فرزند که به من علاقمند شده و می خواهد رابطه ای صمیمی تر از رابطه رئیس و مرئوسی با من داشته باشد! پس از شنیدن این حرفها دیگر نمی دانستم باید چه کار کنم، اتاق را ترک کردم و از فردای آن روز دیگر به آن شرکت نرفتم و تاسف خوردم به حال خودم که چهار سال پله های دانشگاه را طی کردم تا بتواند مدرک کارشناسی مدیریت را بگیرم اما در محیط کار به جای توانایی های تحصیلی من، انتظارات نامشروع و نامناسبی از من طلب می شد.

 در خلال آگهی های های روزنامه که هر روز با آنها تماس می گرفتم، یک روز مدیر یکی از شرکت های برای مصاحبه با من تماس گرفت و من به دفتر شرکت واقع در خیابان میرداماد رفتم. بهاره ادامه می دهد: از همان زمانی که منشی در شرکت را باز کرد من به ناگاه انگار که مکانی غیر از کشور ایران واد شده بود. دفتر شرکت پر بود از دخترانی که بدون روسری و مانتو و حجاب، به کار خودشان مشغول بودند

  ادامه مطلب ...

پى آمدهاى استفاده مشترک فرزندان و والدین از رختخواب


یکى از پى آمدهاى منفى استفاده مشترک فرزندان و والدین از رختخواب، بلوغ جنسى زودرس در بین فرزندان است. طبیعى است که بلوغ جنسى زودرس، باعث افزایش گرایش جنسى است و در نتیجه، احتمال آسیب زایى غریزه جنسى را بیش تر مى کند. کوچتکف در این زمینه مى گوید:
«وقتى پدر و مادر با کودک در یک رختخواب مى خوابند، در چنین کودکانى بلوغ جنسى پیش رس مشاهده مى شود که نتیجه آن، گرایش جنسى فوق العاده زیاد است».
1
گرچه یکى از حقوق زن و شوهر نسبت به یکدیگر، حق هم خوابگى و استفاده از لذت هاى جنسى حلال است، ولى این کار باید در خلوت و دور از مشاهده فرزندان باشد. مشاهده پدر و مادر از سوى فرزندان در زمان هایى که آن دو مشغول لذت هاى جنسى هستند، مى تواند اثر نامطلوب روحى و روانى زیادى در فرزندان داشته باشد؛ زیرا کودکان هر آن چه در هنگام خلوت پدر و مادر دیده اند، یاد گرفته و سپس همان کارها را انجام مى دهند. از آن جا که قرآن براى سلامت روحى و اخلاقى انسان ها اهمیت زیادى قایل است، در مواقعى که احتمال لخت بودن پدر و مادر و لذت هاى جنسى آن دو نسبت به هم وجود دارد، به فرزندان دستور داده با اجازه وارد محل استراحت پدر و مادر شوند.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذینَ مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ وَ الَّذینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلاثَ مَرّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حینَ تَضَعُونَ ثِیابَکُمْ مِنَ الظَّهیرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشاءِ ثَلاثُ عَوْراتٍ لَکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَ لا عَلَیْهِمْ جُناحٌ بَعْدَهُنَّ طَوّافُونَ عَلَیْکُمْ بَعْضُکُمْ عَلى بَعْضٍ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمُ اْلآیاتِ وَ اللّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ وَ إِذا بَلَغَ اْلأَطْفالُ مِنْکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَأْذِنُوا کَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ. (نور:59ـ60).
اى کسانى که به خدا ایمان آورده اید! بدانید که خدمت کاران شما و کودکانى که هنوز به وقت احتلام و زمان بلوغ نرسیده اند، باید شبانه روزى سه مرتبه از شما اجازه بخواهند. یک بار پیش از نماز صبح، دیگر پس از نماز خفتن و سوم هنگام ظهر که جامه ها را از تن بر مى گیرید که این سه وقت هنگام عورت و خلوت شماست (بیش تر برهنه یا در لباس کوتاهید) و بعد از این سه بار اجازه، دیگر باکى بر شما و آن ها نیست که بى دستور با خدمت کاران و کودکان خود گرد یکدیگر جمع شوید و هر ساعت در کارها به شما مراجعه کنند. خدا آیاتش را بر شما چنین روشن بیان مى کند که او به کار خلق دانا و حکیم است و آن گاه که اطفال شما به حد بلوغ و احتلام رسیدند، باید مانند سایر بالغان با اجازه وارد شوند.
در توضیح آیه شریفه بالا درباره حکمت اجازه گرفتن در اوقات سه گانه یاد شده، در روایتى از امام صادق علیه السلام نقل شده است:
باید خدمت کاران و کسانى که به سن بلوغ نرسیده اند، در سه وعده اجازه بگیرند؛ همان گونه که خداوند به آن امر کرده است. هر فردى که به سن بلوغ رسیده، نباید بدون اذن و اجازه قبلى بر مادر، خواهر، خاله و دیگران وارد شود. پس به این افراد اذن و اجازه داده نمى شود، مگر این که سلام کنند و سلام، طاعت و بندگى خداست.
همچنین امام صادق فرموده است:
 
ادامه مطلب ...

مخاطرات دختران عفیف و با حجاب!

اگر عفاف و غیرتمندی یک جامعه مورد تهدید و تجاوز قرار گیرد و این دژ مستحکم شکسته شود، به منزله این است که یک جامعه در مسیر سیلاب‌های پرخطر، سدّی نداشته باشد. اگر جامعه‌ای از تمهیدات لازم برای سیلاب‌ها تهی شود، با کوچک‌ترین باران یا آب گرفتگی تمام موجودی خود را از دست می‌دهد.

مسأله عفاف از حسّاسیّت و اهمیّت بسیار زیادی برخوردار است. به همین جهت هرگاه استعمارگران می‌خواستند حیثیت دینی و خانوادگی یک جامعه را به تاراج ببرند، نوک تیز حمله خود را متوجه عفاف و غیرتمندی می‌کردند.

جامعه‌ای که حریم عفاف و غیرتش شکسته شود، ارزش‌ها و دارایی‌های جامعه به تاراج می‌رود. مهم‌ترین عامل در تقویت بنیان خانواده حفظ حریم عفاف است.

راغب اصفهانی در لغت نامه «مفردات» می‏گوید: «عفّت حالتی در نفس است که انسان را از غلبه شهوت باز می‏دارد.»[1]

از روایات نیز همین معنا استفاده می‏شود، لذا این واژه یک معنای عام دارد، ولی بیشتر در مورد خویشتن‌داری در دو مسأله استعمال شده است؛ 1- خویشتن داری و قناعت در امور مالی 2- کنترل غریزه جنسی، که اوّلی موجب حفظ عزّت و آبرو شده و دوّمی موجب حیا، شرم و غیرت در مقابل پرده‌دری و انحرافات جنسی می‏گردد.

البته از این دو در اصطلاح روایات به عفّت بطن و فرج تعبیر شده است؛ مثلاً پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «از امّتم در مورد شکم‌پرستی و شهوت‌پرستی جنسی، بیمناک هستم.»[2]

در این نوشتار برآنیم که به مسأله عفت و غیرت در جوامع‌ غربی و همچنین مخاطرات پیش روی دختران عفیف و با حجاب، به صورت تحلیلی و مستند بپردازیم.

عفت و غیرت در جوامع غربی

در تحلیل وضعیت جوامع غربی در مسأله غیرت و عفاف، توجه به زمینه‌ها و اهداف بسیار مهم است. باید زمینه حرکت غرب به سوی بی‌عفتی و دامن زدن به شهوات را بررسی کرد.

دامن زدن به شهوات گاهی تحت عنوان آزادی خود را نشان می‌دهد. آزادی فردی به این معنا است که هر کس هر کاری دلش می‌خواهد انجام دهد. شهوت‌رانی در لذت طلبی فردی ریشه دارد.

اگر ما هدف جامعه را رسیدن به لذت فردی و جمعی قرار دادیم، جامعه یک جهت‌گیری خاصی پیدا می‌کند؛ یعنی هر کسی در صدد این است که بیشترین لذت را از هر راهی که می‌تواند به دست آورد.

به طور طبیعی در چنین جامعه‌ای با چنین هدفی، برداشته شدن محدودیت‌های جنسی، خوب و مطلوب تلقی می‌شود تا افراد بتوانند راحت، ساده و ارزان یا با هزینه کم به لذت‌هایی که می‌خواهند برسند. لازمه چنین نگرشی، بی‌بند و باری و تزلزل کانون خانواده است.

در چنین جامعه‌ای، انگیزه ازدواج تضعیف و موجودیت خانواده تهدید می‌شود؛ چون فردی که زیاده ‌طلب و تنوع‌ طلب است، در رفع نیازهای جنسی‌اش مایل نیست که فقط به یک نفر در روابط جنسی اکتفا کند.

در غرب بسیاری از ازدواج‌ها بیش از پنج سال بیشتر دوام نمی‌آورد. خیلی‌ها وقتی می‌شنوند در ایران و سایر کشورهای اسلامی خانواده‌هایی هستند که 30-40 سال است که با هم با موفقیت زندگی می‌کنند، تعجب می‌کنند. این عبارت زیاد شنیده می‌شود که می‌گویند؛ مگر شما از هم خسته نمی‌شوید؟[3]

همین غربی‌ها که مدام از آزادی حرف می‌زنند، در برابر کسی که فکر اسلامی دارد و می‌خواهد حجاب و عفت خود را داشته باشد، واکنش منفی نشان می‌دهند و او را در زندگی فردی دچار مشکل می‌کنند.

«در عراق، سربازان آمریکایی جلو ماشینی که حامل خواهران مربی تربیتی بود، گرفتند و آن‌ها را مجبور کردند حجابشان را بردارند و به آن‌ها گفتند: اگر حجابتان را برندارید، شما را به زندان ابوغُرَیب می‌فرستیم!»[4]

این سربازها ناشیانه عمل کردند؛ چرا که رسانه های جمعی آنان بی سروصدا این کار را می‌کنند و از شیوه‌های روانی و جامعه‌شناختی استفاده می‌کنند که طرز فکر اسلامی را بکوبند.

  ادامه مطلب ...

سبک زندگی وارداتی (خانم​ها بویژه دختران هم نسل بخوانند)

ابتدای انقلاب که پیر و مراد جمع در کلامی سحرانگیز فرمود «از دامن زن، مرد به معراج رود» شاید کمتر کسی به این فکر افتاد که چرا امام عزیز ما این قدر بر جایگاه زن در جامعه اسلامی تاکید دارد. امروز که در روزگار انفجار اطلاعات و شکستن مرزهای تبادل نظریات، هستیم بهتر درک می​کنیم که کلید حفظ سبک زندگی اسلامی و ایرانی ما، حفظ خانواده از تهاجم دشمن است؛ تهاجمی که دیگر با توپ و تانک نیست و خیلی نرم و آرام خود را به داخل خانواده​های ما می​رساند و با تغییر نگرش، سبک زندگی دلخواه را در کوچک ترین واحدهای جامعه تزریق می​کند. بدون شک با شعار نمی​توان به جنگ رسانه ای دشمن رفت و باید نسخه​های بومی خودمان را خیلی سریع تر از آنچه فکر می​کنیم، به خانه خانه مردم این دیار ارسال کنیم که مطمئنا همین الان هم خیلی دیر شده است؛ سری به راهروهای دادگاه​های خانواده، نیمکت​ پارک​های پر تردد، قهوه خانه​ها و گیم نت​ها و ...بزنید و آمار مرتبط را مرور کنید تا بدانید چقدر عقب ماندیم...


* از آن سوی مرزها
قرن بیستم با اختراع ابزارهای اولیه مثل تلفن و تلویزیون از همان ابتدا از نوع لباس پوشیدن گرفته تا طرز برخورد با یکدیگر با تغییر رفتار بشر شروع شد. اوایلش با جنگ‌های جهانی اول و دوم کلید خورد که همگی در به رخ کشیدن سلاح های پیشرفته و قدرت نمایی یک عده خلاصه می شد ولی اتفاق بدتر این قرن، تغییر رفتار انسانی افراد بود که هرچه ابزارهای مدرن‌تری به بازار می آمد انگار رفتار سوء آدمها نیز بیشتر می‌شد. تلویزیون های جدید برنامه های جدید نیز به همراه داشتند و با گسترش و پخش شدن این برنامه ها در کشورهای مختلف نسل جدیدی از مردمانی ظاهر می‌شد که خود را با این برنامه ها به روز می کردند! غافل از اینکه به روز کردن با تصاویر ماهواره​ای چوب حراج زدن به فرهنگ بومی و ملی هر کشوری است. هر کاری که شخصیت های فیلم​ها و سریال‌ها و مسابقات تلویزیونی انجام می‌دادند - شامل پوشش و گفتار و عادات - چند روز بعد می توانستی در کوچه و خیابان​ها ببینید که به تدریج از کشورهای غربی شروع و به تمام کشورهای جهان تعمیم یافت.
بعد از کشتار فجیع مردم بی​گناه در جریان جنگ های جهانی اول و دوم فاتحان متمدن به گونه ای دیگر شروع به قتل عام مردم در خانه هایشان کرده بودند! در قرون قبل حتی فرقه های مسیحی نیز با استناد به کتابهای دینی که داشتند به یک سری از اصول اخلاقی پایبند بودند ولی فیلسوفان جدید دنیای مدرن با ارائه توجیهات و انواع و اقسام عادی سازی مفاسد و انحرافات اخلاقی تبلیغ شده در قاب تلویزیون و برنامه​های مختلف زمینه ای فراهم می کردند تا جامعه انسانی را به سویی هدایت کنند که منافع خودشان در گرو آن بود؛ منافع اقتصادی در ابتدا و منافع فرهنگی و معنوی در جهت تفکر مدیریت جهان در دهکده جهانی در اولویت بعدی.
* زن را هدف بگیر!
یکی از اهداف اصلی این قاتلان، خانواده و فروپاشی اخلاق این نهاد اجتماعی بود. آنها می‌دانستند خانواده یکی از ارکان تشکیل دهنده عقاید و اصول اخلاقی انسان‌ها محسوب می‌شود و اگر کسی بخواهد از انسان​ها سوءاستفاده کند باید قبل از هرچیز اعتقادات و هنجارهای جوامع را از بین ببرد. به تدریج در کنار رنگی‌تر شدن برنامه های تلویزیونی گروههایی خلق شد که هدف اصلی آنها تخریب خانواده بود. و از آنجا که اساس یک خانواده و واحد اصلی جامعه، «زن» است که قرار است نقش قوام دهنده خانواده و تربیت کننده نسل آینده را ایفا کند؛ دستور کار اصلی این شبکه​های قتل عام بر روی زنان قرار گرفت. فمینیسم و شبه​روشنفکری مدرن در خط اصلی مبارزه با خانواده و جایگاه مادرانه زنان جوامع مختلف محسوب می شد. آنها خانه را زندانی برای زنان عنوان می کردند که نمی گذارد استعدادهای آنان در جامعه شکوفا شود. فمینیسم در ابتدا در شهر نیویورک در ظاهر برای گرفتن حقوق زنان کارگر و تساوی این حقوق با کارگران مرد متولد شد ولی بعد از گذشت زمانی تبدیل به جنبشی نظری و نظریه پردازی در مبارزه با کارکرد اصلی زن یعنی تولد و پرورش انسان​ها شد و تا زمان حال نیز به فرقه‌های تندرویی بدل شده است که نه تنها زنان را اسیر خانواده عنوان می کند بلکه مردان را نیز دعوت به جدا شدن از خانواده و آزادی‌(!) می‌کند. آنها فهمیده بودند که تخریب جایگاه زن، به تخریب جامعه سریع تر کمک می​کند و بهتر می​تواند جامعه هدف را در دل خود جای دهد و با برنامه‌های متنوع و جدیدتر، مخاطبان را همچون عروسک​های خیمه شب‌بازی به هر سو که می‌خواهد بکشاند. به هر حال گسست خانواده به معنای سود بیشتر است و سود بیشتر یعنی شبکه​های بیشتر و شبکه​های بیشتر یعنی مشتریان بیشتر و...

  ادامه مطلب ...