اگر عفاف و غیرتمندی یک جامعه مورد تهدید و تجاوز قرار گیرد و این دژ مستحکم شکسته شود، به منزله این است که یک جامعه در مسیر سیلابهای پرخطر، سدّی نداشته باشد. اگر جامعهای از تمهیدات لازم برای سیلابها تهی شود، با کوچکترین باران یا آب گرفتگی تمام موجودی خود را از دست میدهد.
مسأله عفاف از حسّاسیّت و اهمیّت بسیار زیادی برخوردار است. به همین جهت هرگاه استعمارگران میخواستند حیثیت دینی و خانوادگی یک جامعه را به تاراج ببرند، نوک تیز حمله خود را متوجه عفاف و غیرتمندی میکردند.
جامعهای که حریم عفاف و غیرتش شکسته شود، ارزشها و داراییهای جامعه به تاراج میرود. مهمترین عامل در تقویت بنیان خانواده حفظ حریم عفاف است.
راغب اصفهانی در لغت نامه «مفردات» میگوید: «عفّت حالتی در نفس است که انسان را از غلبه شهوت باز میدارد.»[1]
از روایات نیز همین معنا استفاده میشود، لذا این واژه یک معنای عام دارد، ولی بیشتر در مورد خویشتنداری در دو مسأله استعمال شده است؛ 1- خویشتن داری و قناعت در امور مالی 2- کنترل غریزه جنسی، که اوّلی موجب حفظ عزّت و آبرو شده و دوّمی موجب حیا، شرم و غیرت در مقابل پردهدری و انحرافات جنسی میگردد.
البته از این دو در اصطلاح روایات به عفّت بطن و فرج تعبیر شده است؛ مثلاً پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «از امّتم در مورد شکمپرستی و شهوتپرستی جنسی، بیمناک هستم.»[2]
در این نوشتار برآنیم که به مسأله عفت و غیرت در جوامع غربی و همچنین مخاطرات پیش روی دختران عفیف و با حجاب، به صورت تحلیلی و مستند بپردازیم.
در تحلیل وضعیت جوامع غربی در مسأله غیرت و عفاف، توجه به زمینهها و اهداف بسیار مهم است. باید زمینه حرکت غرب به سوی بیعفتی و دامن زدن به شهوات را بررسی کرد.
دامن زدن به شهوات گاهی تحت عنوان آزادی خود را نشان میدهد. آزادی فردی به این معنا است که هر کس هر کاری دلش میخواهد انجام دهد. شهوترانی در لذت طلبی فردی ریشه دارد.
اگر ما هدف جامعه را رسیدن به لذت فردی و جمعی قرار دادیم، جامعه یک جهتگیری خاصی پیدا میکند؛ یعنی هر کسی در صدد این است که بیشترین لذت را از هر راهی که میتواند به دست آورد.
در چنین جامعهای، انگیزه ازدواج تضعیف و موجودیت خانواده تهدید میشود؛ چون فردی که زیاده طلب و تنوع طلب است، در رفع نیازهای جنسیاش مایل نیست که فقط به یک نفر در روابط جنسی اکتفا کند.
در غرب بسیاری از ازدواجها بیش از پنج سال بیشتر دوام نمیآورد. خیلیها وقتی میشنوند در ایران و سایر کشورهای اسلامی خانوادههایی هستند که 30-40 سال است که با هم با موفقیت زندگی میکنند، تعجب میکنند. این عبارت زیاد شنیده میشود که میگویند؛ مگر شما از هم خسته نمیشوید؟[3]
همین غربیها که مدام از آزادی حرف میزنند، در برابر کسی که فکر اسلامی دارد و میخواهد حجاب و عفت خود را داشته باشد، واکنش منفی نشان میدهند و او را در زندگی فردی دچار مشکل میکنند.
«در عراق، سربازان آمریکایی جلو ماشینی که حامل خواهران مربی تربیتی بود، گرفتند و آنها را مجبور کردند حجابشان را بردارند و به آنها گفتند: اگر حجابتان را برندارید، شما را به زندان ابوغُرَیب میفرستیم!»[4]
این سربازها ناشیانه عمل کردند؛ چرا که رسانه های جمعی آنان بی سروصدا این کار را میکنند و از شیوههای روانی و جامعهشناختی استفاده میکنند که طرز فکر اسلامی را بکوبند.
در کلمات حکما آمده است؛ «کسی که عفت نداشته باشد، دین ندارد.»[5] و در مضامین روایی نیز ارتباط بسیار زیبایی میان خردورزی و عفاف وجود دارد و روایاتی با این مضمون که اگر کسی عفاف نداشته باشد، خردورزی ندارد، آمده است.
اگر دشمن بخواهد حیثیت دینی جامعه ما را خراب کند، باید عفاف را از بین ببرد. اگر میخواهد خردورزی جامعه ما را دچار آسیب کند، باید عفاف را از بین ببرد. گاهی بعضی از دانشجویان مطرح میکنند که اگر ما عفاف و حجاب داشته باشیم، جامعه دانشگاهی ما را مورد توجه قرار نمیدهد!
هَنفل که از مشاوران و جاسوسان کاخ سفید است میگوید: «اگر ما بتوانیم زنان ایران را گول بزنیم و حجاب و عفاف را از آنان بگیریم، به تمام نقشههای خود رسیدهایم! او در یکی از گزارشات خود میگوید: ما موفق شدیم که چادر مشکی زن ایرانی را به چادر توری و گلدار تبدیل کنیم و چادر توری و گلدار زنان مسلمان را به مانتو تبدیل کنیم و مانتوهای بلند را به مانتوهای رنگین، خیلی کوتاه و تنگ تبدیل کنیم و اکنون از حجاب یک زن مسلمان در ایران فقط یک روسری مانده است که جلو موها و پشت آن کاملا مشخص است و آنها از این که با مردان نامحرم ارتباط داشته باشند شرمنده نیستند؛ بلکه برعکس از این شرمندهاند که در محیطی نتوانند با مردان نامحرم ارتباط مستقیم و روابط آزادتری داشته باشند! اگر ما موفق شویم این روسری را هم از خانمهای ایرانی بگیریم، دیگر چیزی از اسلام و انقلاب در ایران نخواهد ماند!»[6]
این ذهنیت را در ذهن دختران دانشجوی ما نهادینه کردهاند که اگر عفاف و حجاب داشته باشند، در جامعه مطرح نمیشوند؛ چرا؟ چون آنها باید زیبا باشند و با چادر و حجاب نمیتوان زیبا بود! زیباییهای طبیعی باید به زیباییهای مصنوعی تبدیل شود. جدایی از وحی و دستورات الهی و توجه به دیدگاه فمینیستی بیعفتی به بار میآورد.
خانم شیلت کتابی به نام «نابودی عفاف، ارمغان فمینیسم» دارد. در آن کتاب وضعیت آمریکا را و این که چگونه «فمینیسم» باعث شد زنان آمریکایی را مورد تهاجم قرار دهند و آنها قربانی بیعفتی شوند، بررسی میکند و میگوید: «در جامعه ما همه چیز برای یک زن، آزاد است؛ امّا ما هیچگاه به اندازه الان احساس بدبختی نکردهایم!»[7]
این مسأله که عفاف باید درونی باشد، نقشه مزوّرانه دشمن برای گرفتن عفت از ما است. وقتی حالت درونی ما نمود بیرونی نداشته باشد، این در واقع گرفتن عفاف به شکل مرموزانه و مزورّانه است.
یک خانم نمیتواند بگوید: من عفاف دارم؛ اما در برخورد و ارتباط با نامحرم هیچ گونه حریمی را رعایت نکند.
برخی از خانوادههای ما تحت برخی از نگاه های روشنفکرانه، فکر میکنند نشانه روشنفکری این است که حریمهای خصوصی بازتر و آزادتر شود. امّا بهترین راهکار این است که ما خانواده ها را نسبت به حریم عفاف حسّاس کنیم.
خانم شیلت میگوید: «مصیبت دختران آمریکا از آن زمانی آغاز شد که پدران و مادران آنها، دختران را رها کردند و فکر کردند که باید آنها را آزاد بگذارند. در جامعهای که بیعفتی باشد، اولین قربانی آن جامعه زنان هستند.»[8]
پی نوشت ها:
1. مفردات راغب
2.اصولکافی، ج2، ص79
3.خانواده پویا، ج10، ص61
4.خانواده پویا،ج10،ص62
5. معدن الجواهر، ص68
6.خانواده پویا،ج10،ص64
7. خانواده پویا، ج10، ص64
8. خانواده پویا،ج10، ص68
منبع: سایت رهروان ولایت + تبیان