انقلاب چادر های مشکی

در بوجود آمدن جمهوری اسلامی ایران  زنان بسیاری بودند که مرارتهای فراوان دیدند و دوش به دوش مردان در مبارزه با رژیم سفّاک شاهنشاهی، تلاشهای فراوان کرده و شکنجه های زیاد دیدند؛ ولی هیچ گاه از عقیده خود دست نکشیدند.

زنانی که در زمان رضاشاه قلدر با وجود قانون ضد بشری کشف حجاب، دست از چادر و حجاب خود برنداشتند. و امام خمینی(ره) رهبیر کبیر انقلاب در وصف زنان چادری که در این راه زحمت کشیدند اینگونه فرمودند: ما شاه را با این چادرهای مشکی بیرون کردیم. (1)

 خوشا به حال زنان مسلمانی که در هر جای دنیا و با هر شرایطی که باشند هیچگاه عقاید خود را زمین نمی گذارند و همیشه پایبند به تمام آن مسائل هستند و حتی در راهش خون خود را می دهند.

و  دختران عفیفی که با چادر سیاه خود انقلاب کرده و فجری عظیم آفریدند. حجاب وعفت اسلامی است که هر زنی را به پیشرفت و تعالی می رساند.

و اینجاست که به یاد سخن شهید عبدالله محمودی در وصیت نامه اش می افتم که توصیه اش این بود که:
« و تو ای خواهر دینی ام، چادر سیاهی که تو را احاطه کرده است از خون سرخ من کوبنده تر است. »

==========================
1. برگرفته از جام نیوز در سیرویس جام بلاگ

رئیس ما حجت ابن الحسن العسگری

به شما چه کسی دستور داده که جلوی اینان را بگیرید؟(1)....به شما چه کسی دستور داده که جلوی ما را بگیرید؟....به ما رییس مان رضا شاه دستور داده! خوب به ما هم رئیس مان دستور داده! رئیس شما کیست؟ رئیس ما حجت ابن الحسن العسگری است. مرد که هنوز کمی از مسلمانی در وجودش باقی مانده بود خجالت کشید و سرش را زیر انداخت و رفت.
این مقداری از گفتگوی بین آیت الله بافقی و افسر رضا شاه بود. رضا شاهی که در این روزها شاهد از بین رفتن حکومتش هستیم؛ رضا شاه قلدری که هنوز بعضی از مادر بزرگ های ما از ظلم او آه می کشند؛ و مردانی که هنوز با به یاد آوردن آن روزها، که در بین نامحرمان حجاب از سر ناموسشان می کشیدند عصبانی می شوند؛ و هنوز هم بعد از این همه وقت دوست ندارند دوباره وقایع آن روزها بازگو شود و یکی از سخت ترین روزهای عمرشان به حساب می آید.
واقعا چقدر سخت بود، آن لحظه که یک زن که گوهر وجود خودش را سالها حفظ کرده بود، و از اهلبیت علیهم السلام  الگو گرفته بود؛ و به حکم قاطع خداوند عمل می کرد، و بهترین و کاملترین حجاب را برای خود برگزیده بود به زور چند مرد قلدر در مقابل همسر و فرزندانش حجاب از سرش کشیده می شد؛ و چه زنانی بودند که به خاطر نگه داشتن حجاب و عفت وجودشان تا پای مرگ پیش می رفتند؛ و چه بانوانی که سالها از منزل بیرون نیامدند مبادا که نامحرمی وجود آنان را ببیند.
ای کاش ما هم که خود را مسلمان می دانیم، اگر کسی به خاطر داشتن حجاب به ما و به ناموس ما گیر داد، بگوییم: که ما از چه کسی پیروی می کنیم بگوییم که ما از آقایمان حجت ابن الحسن پیروی می کنیم و به او هم گوشزد کنیم، که تو فقط از یک انسان بی هویت غربی پیروی می کنی، در حالی که ممکن است در وجودت عشق به حضرت زهرا سلام الله علیها  را بپرورانی ولی به خاطر حرف های انسان هایی که بوی خوش حجاب را هنوز استشمام نکرداند و شیرینی آن را نمی دانند خودت را از این نعمت زیبای الهی بی بهره می کنی.

(1)در سال 1306خانواده رضا شاه به اتفاق عده زیادی از زنان درباری با پوشش غیر مرسوم به حرم حضرت فاطمه معصومه علیها السلام رفته بودند که مورد انتقاد این عالم وارسته قرار گرفتند.که در اثر این انتقاد رضا شاه و همراهانش با کفش وارد حرم شدند و با چوب دستی و شمشیر به ضرب و شتم خدام و این عالم پرداختند.بر گرفته از کتاب حکایت کشف حجاب.

چرا بین زنها و مردها تفاوت قائل می شند؟ (1)

یکی از اشکلاتی که همیشه به آخوندها میشه این است که:
چرا بین زنها و مردها، حکمهای متفاوتی وجود داره. جواب این سوال را میشه در تفاوت فیزیکی و روانی زنها و مردها دونست. که طی چند پست به آنها اشاره میشه. 

اولین تفاوت قابل توجه، که بر سایر رفتارهایشان هم اثر می‌گذارد نگرش آنها به دنیاست.

مردان به تدریج یک جزء را به جزء دیگر مربوط می‌سازند تا به کل برسند ولی زنان تصویر کلی را می‌گیرد و به تدریج اجزای درون آن را کشف می‌کند.

همین آگاهی جنس مؤنث باعث می‌شود زنان علاقه بیشتری به عشق، ایجاد ارتباط، مشارکت، همکاری و هماهنگی و سازش داشته باشند، در حالی که آگاهی متمرکز مردها، آنها را بیشتر به سمت ایجاد نتایج، رسیدن به اهداف، رقابت، کار، منطق و تأثیرگذاری سوق می‌دهد.
(و شاید از این رو باشد که اسلام بیشتر انجام امور مدیریتی را به مرد محول کرده است، چرا که با نگاهی به اهداف، طبق خلقت خود راحت تر می تواند امور را یکی بعد از دیگری بچیند و به جلو پیش برود.)

حالا به برخی رفتارهای خانم‌ها و آقایان در طی چند پست اشاره می شود که تا حد زیادی از این نگرش نشأت می‌گیرد:

ورود به اتاق! وقتی مردی وارد اتاق جدیدی می‌شود نقطه‌ای را انتخاب می‌کند، به طرف آن می‌رود به چیزی نگاه می‌کند و بعد به چیز دیگر و بعدش باز به چیزی دیگر. این کار را ادامه می‌دهد تا به تدریج تصویری از محیط بسازد.

برعکس وقتی یک زن وارد همان اتاق می‌شود در یک نگاه سریع، تقریباً خود به خود به خیلی چیزها نگاه می‌کند و تمام اتاق را به یکباره می‌بیند. او به رنگ دیوارها، عکس‌ها و این که اتاق چگونه تزیین شده دقت می‌کند سپس وقتی تصویری از کل محیط دارد، یک نقطه را برای نشستن انتخاب می‌کند.

 وقتی زن و مردی وارد یک نمایشگاه می‌شوند شما می‌توانید تمرکز مردانه را هنگامی که یک مرد بسیار سریع و هدفمند از یک غرفه به غرفه دیگری می‌رود ببینید، در عوض زن انگار همه چیز را در درون خود جای می‌دهد و سپس به اکتشاف و تجسس جزئیات می‌پردازد.

===============

  منبع: پزشکی

اصغر آقا و عاقبت کارش...

إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

((همانا کسانى که دوست مى‏دارند که زشتکارى در میان آنان که ایمان آورده‏اند فاش و آشکار شود، آنها را در این جهان و آن جهان عذابى است دردناک و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانید. )) نور /19

دست دادن آقای کارگردان با آنجلینا جولی بازیگر هالیوودی در گلدن کلوب(آمریکا)

علاقه به اشاعه‏ى فحشا، گاهى‏ با زبان و قلم است و گاهى‏ با ایجاد مراکز فحشا و تشویق دیگران به گناه و قرار دادن امکانات گناه در اختیار آنان می باشد.

آیا آقای فرهادی بعد از دست دادن در برلین ، اشاعه فحشا نکرد؟
جالب تر از آن اینکه نه تنها این کار را بد ندانست بلکه که فرهادی در آمریکا هم دست به این کار زد و گویا از این کارش افتخار می کند؟
مگر اصغر آقا مسلمان نیست؟
فرض بگیریم او با نظام  اسلامی  ایران مشکل دارد، ولی مگر او تابع احکام الهی و آیات قرآن نمی باشد؟

برای مشخص شدن اینکه کار اصغر آقا یک عمل غیر اسلامی و اشاعه فحشا می باشد و عاقبت آن جهنمی بیش نیست، دو  حدیث در این زمینه براتون مینویسم:

امیرالمومنین علی (علیه السلام)  می‌فرمایند: «مجاهرة الله سبحانه بالمعاصی تعجل النقم : اگر کسی پرده دری کند و گناه علنی کند، خدا زود به او بلا می‌دهد (غررالحکم، ص‏100)

پیامبر(صلی الله علیه و آله): هر که با زن نامحرمى دست بدهد, روز قیامت با غل و زنجیر به محشر آمده, دستور داده مى شود که او را به جهنم ببرند. ( ثواب الأعمال, ص 283)

دست دادن آقای کارگردان با ایزابلا روسلینی هنرپیشه،مدل ایتالیایی(برلین)

آقای اصغر فرهادی، آیا کسب این جایزه ها این قدر ارزش دارد که عقاید خود و مردم کشورمان را زیر سوال ببریم؟؟؟؟؟

در آخر به اصغر آقا بگویم که افتخارت دنیا و اعمالی که انجام می دهیم اگر در راستای اسلام نباشد، نه تنها در آخرت ضرر می بینیم بلکه در همین دنیا هم ضرر و زیا ن فراوانی می بینیم.

نظر شما چیست؟؟؟؟؟؟؟؟

پسر خاله، پسر عمو

بعضی چیزها را که آدم می شنوه نمی دونه چی بگه. رفیقی داشتم  که می گفت: سر کلاس درس، آخر وقت کلاس گفتم یک کم با بچه ها در زمینه مسائل دینی صحبت کنم و راجع به بحث محرم و نامحرم صحبتی داشته باشم و بگویم که در دین ما بعضی از انسان ها هستند که ما باید موی خودمان و بدن خودمان را از آن ها بپوشانیم و اگر با سر و بدن برهنه و یا نیمه عریان در مقابلشان باشیم  گناه کرده ایم. و این بحث محرم و نامحرم در آن روز واسم خیلی جالب بود از آن جا که یکی از دانش آموزان از من سوال کرد:
آقا پسر خاله هم به ما نامحرم است؟ و یکی دیگه هم پرسید پسر عمو چطور؟ هنوز نمی دانستند که پسر خاله و پسر عمو با آدم نامحرمند نمی دونستند که مقابل پسر خاله و پسر عمو واجبه که موهاشون رو بپوشونند و چه بسا وقتی مهمانی هاشون تموم می شد و غریبه ها می رفتند و جمع می شد جمع فامیلی می گفتند: آخیش، و  روسری رو از سر در می آوردند و با یک لباس نامناسب جلوی پسر خاله و پسر عمو می چرخیدند به این عنوان که این ها فامیلند و مثل برادرم هستند و من با این ها از بچگی بزرگ شدم مگه میشه نامحرم باشند؟
در جواب این عزیزان گفتم آیا تا به حال دیدید و یا امکان دارد با برادر خودتان یا پدر خودتان یا عمو و دایی خودتان ازدواج کنید؟ سریع گفتند: استغفرالله این چه حرفیه از شما بعیده؛ ما حتی فکر ازدواج با این ها رو هم نمی کنیم و تا به حال هم ندیده ایم و شرم می کنیم از چنین فکری و بعد گفتم: آیا دیده اید و یا احتمال می دهید یک روزی با پسر عمو و پسر خاله و پسر دایی ازدواج کنید؟ گفتند: خوب بعید نیست احتمالش هست در جواب گفتم: مگر شما نگفتید آن ها مثل برادر شما هستند؟ پس چطور تصور کردید ازدواج با آنان را؟ خود همین یک دلیل ابتدایی است که دلالت می کنه شما با آن ها نامحرمید. اگر توی زمون بچگی با هم مثل برادر و خواهر بودید اقتضای سنتون بوده و الان سن شما اقتضای چیز دیگری را داره .
امیدوارم گوش به حرف دین باشیم و محرم و نامحرم های خودمون را بشناسیم و من این پست را فرصت مناسبی دیدم تا محرم و نامحرم هایی که شرع به ما معرفی کرده است را تا حدودی برای شما عزیزان بیان کنم، و امیدوارم در پست های آینده بطور کامل بتوانم همه محارم و نامحرم ها را معرفی نماییم.


...............................................................................................................................

محارم نسبی پسرها و مردها 1-مادر و مادر بزرگ،هرچه بالا رود                                                  
2-دختر و دختر فرزند، هرچه پایین رود (نوه نتیجه نبیره و....)    
3-خواهر                                                                        
4-خواهر زاده (دختر خواهر)                                              
5-برادر زاده(دختر برادر)                                                   
6-عمه(عمه خود و عمه پدر و مادر)                                    
7-خاله(خاله خود و خاله پدر و مادر)                محارم نسبی دختران و زنان
                                                   1-پدر و پدر بزرگ هر چه بالا رود
                                                   2-پسر و پسر فرزند،هر چه پایین رود(نوه،نتیجه ،نبیره و..
                                                   3-برادر
                                                   4-خواهر زاده(پسر خواهر)
                                                   5-برادر زاده(پسر برادر)
                                                   6-عمو (عموی خود و عموی پدر و مادر)
                                                   7-دایی(دایی خود و دایی پدر و مادر) 

امشب عزای غریبان، غریبان است!

امشب عزای غریبان، غریبان است!

امشب بزرگترین و مهربانترین انسانها در مدینه مظلومانه به خاک سپرده شدند!

امشب شام غریبان آخرین پیام آور خدا روی زمین است!

امشب علی و زهرا گریان پدری مهربان تر از مادر هستند!

امشب هر دلی گریان کوچه های بقیع است!

خیلی بقیع مظلومانه تاریک است!

بقیع غربت بسیار زیادی داره!

وقتی صبح ها آقایون را داخل بقیع راه می دن هنوز هوا تاریک است!

تو اون لحظه که تو بقیع هستی، هوا کم کم روشن می شه!

غصّت می گیره گریه کنی یا خوشحال بشی!

گریه بابت اینکه در بقیع هیچ نوری روشن نیست، حتی یک شمع هم، سو سو نمی کنه!

و خوشحالی بابت اینکه حداقل آفتاب شرم کرد و نوری به این قبرستان تابید!

اما وقتی آفتاب میاد، بازم غصّت می گیره، چون قبر عزیزترین انسانهای دنیا زیر آفتاب سوزان است!

اما حیف و صد هزار غصه که الان هیچ کس تو بقیع زائر اون غریب نیست، که امام حسین فرمود: غریبتر از من بود!

اما چه کنیم که غریبترین ها همیشه غریب هستند!

وقتی مزار امام حسن مجتبی (علیه السلام) را می بینی از دنیا سیر می شوی!

آخر این چه دنیای است که عزیز زهرا(سلام الله علیه) را اینگونه مظلومانه باید زیارت کرد!

ای مردم مدینه مگر رسول خدا نبود که شما را از ظلم و ستم در آورد!

ای مردم مدینه مگر او نبود که به شما اسلام دین آزادی را هدیه کرد!

ای مردم مدینه مگر او نبود که به شما مهربانی کردن را یاد داد!

ای مردم مدینه مگر او نبود که شما را در سختی ها کمک کرد!

ای مردم مدینه مگر او نبود که به شما احترام می گذاشت و به حرفهایتان گوش می داد!

ای مردم مدینه مگر او نبود که امین ترین مردم بود!

اگر او همه این صفات را داشت، پس چرا در هنگام مردنش نبودید تا در غسل و کفن به علی و فاطمه یاری دهید!

پس چرا آنهایی که ادعای اصحاب بودن پیامبر را داشتند، به حرف او عمل نکردند و بعد از فوت او به دخترش رحم نکردند! 

ای مردم مدینه مگر امام حسن (علیه السلام)  همانی نبود که معروف به کریم بود!

ای مردم مدینه مگر حسن بن علی (علیه السلام)  نبود، که شما هر چه خواستید دست رد به سینه شما نزد!

ای مردم مدینه مگر او فرزند پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) نبود؟!

ای مردم مدینه مگر او فرزند فاطمه (سلام الله علیه)  و علی (علیه السلام) نبود؟!

ای مردم مدینه مگر او مهربانترین و بخشنده ترین انسان، در بین مردم مدینه نبود؟!

ای مردم مدینه مگر او چه بدی به شما کرده بود که باید اینقدر مظلومانه و غریب تشییع جنازه شود؟!

اگر او همه این صفات را داشت، پس چرا موقع دفن فرزند رسول خدا جنازه او را تیرباران کردید؟!

لعنت خدا بر قاتلین پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله ) و امام حسن مجتبی کریمه اهل بیت (علیه السلام)

================

برگرفته شده از وبلاگ زنان