حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

آیا شما می توانید به این سوال پاسخ دهید


روزی امام موسی بن جعفر علیه السلام از جلوی منزل بشرحافی می گذشت که صدای رقص و آواز از داخل منزل به گوش می رسید؛ کنیز بشر که در حال ریختن خاکروبه ها بود، به امام برخورد کرد، امام پرسید: ای کنیز صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟
کنیز گفت: آزاد و از اشراف زادگان است.
امام فرمودند: راست گفتى؛ زیرا اگر بنده بود از مولاى خود مى ترسید، و این چنین در معصیت گستاخ نمى شد.
این سوال زندگی و سرنوشت بشر حافی را تغییر داد و شد جزء توبه کنندگان.(1)
حال سوال این است:
آیا ما در افعالمان بنده ایم یا آزاد؟ در رفتار و گفتارمان چطور؟ آیا پوشش ما طبق گفته های مولایمان هست؟ آیا زندگی ما به بندگان خدا شباهتی دارد؟
آیا همان گونه لباس می پوشیم که خدا دستور داده؟ آیا در عفاف و حجابمان بنده ایم یا آزاد؟

(گروه حجاب و عفاف)
حجاب و عفاف
=============================
(1)روضات الجنات صفحه 232 ، پند تاریخ جلد 4 صفحه 232

حجاب و آرامش روانی

زن به دلیل این که عواطف و احساسات قوی تری نسبت به مرد دارد، از نظر روانی نفوذ پذیرتر از مرد است و در بین عوامل بیرونی، بیشتر از مرد متأثّر می شود. این تأثّر و نفوذپذیری وقتی از سوی شوهر باشد، باعث می شود وحدت و یگانگی روانی زن حفظ شود، اما وقتی از چند منبع باشد و آن زمانی است که زن بدون حجاب در اجتماع مردان نامحرم حاضر می شود، به آسانی تحت تأثیر روانی و عاطفی آنان قرار می گیرد و وحدت روانی او از بین می رود و با از بین رفتن وحدت روانی، دچار اضطراب و آشفتگی می شود .
در منابع اسلامی درباره آثار روانی حجاب و بی حجابی مطالب زیادی وجود دارد. مثلاً در آیه 60 سوره نور درباره فلسفه حجاب می فرماید: «وَ اَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرُ لَهُنَّ»؛ و اگر «زنان» خود را بپوشانند برای آنها (خیر) بهتر است. کلمه «خیر» که به معنای سود و نفع است، مطلق است و به دلیل اطلاقش، هم شامل نفع مادی می شود و هم نفع معنوی. در آیه 53 سوره احزاب، سود و نفع حجاب مشخص تر بیان شده است، در آنجا که می فرماید: «ذلِکُم اَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ»؛ این کار (حفظ حریم بین زن و مرد) برای پاکی دل های شما و آنها بهتر است. بنابراین طبق این دو آیه می توان گفت، اثر مهم حجاب برای زن، طهارت و پاکی قلبی است که مقدمه ای برای رسیدن به سلامت قلبی (قلب سلیم) است و از آن در روانشناسی به «سلامت روانی» تعبیر می شود.
در روایات نیز به تأثیر روانی حجاب بر زن اشاره شده است. امام علی (علیه السلام) در وصیّت خود به امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «وَاکْفُفْ عَلَیْهِنَّ مِنْ اَبْصارِهِنَّ بِحِجابِکَ اِیّاهُنَّ، فَاِنَّ شِدَّهَ الْحِجابِ اَبْقی عَلَیْهِنَّ.»؛ (زنان را) در پرده حجاب نگاه دار تا نامحرمان را ننگرند، زیرا که سخت گیری در پوشش، عامل سلامت و استواری آنان است.{1}



همچنین آن حضرت در حدیث دیگری می فرماید: «صِیانَهُ الْمَرْاَهِ اَنْعَمُ لِحالِها وَ (اَدْوَمُ) لِجَمالِها»؛ پوشش و حجاب برای حال زن بهتر است و سبب دوام زیبایی او می شود.{2} منظور از حال زن در این حدیث، وضعیت روانی اوست که رعایت حجاب سبب تعادل آن می شود. و نیز پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «خَیْرُ نِسائِکُم اَلْعَفیفَهُ»؛ بهترین زنان شما زنان پاکدامن و عفیف اند.{3} این روایت نیز همان چیزی را می گوید که در آیه 60 سوره نور گذشت.
شهید مطهری می گوید: حقیقت این است که بدبختی ها و سیه روزی های قدیم زن غالبا معلول این جهت بود که انسان بودن او به فراموشی سپرده شده بود و بدبختی های جدید او از آن جهت است که عمدا یا سهوا زن بودن او و موقعیت طبیعی و فطری اش، رسالتش، تقاضای غریزی اش و استعدادهای ویژه اش به فراموشی سپرده شده است . {4}
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بندوبار، التهاب های جنسی را فزونی می بخشد وتقاضای برای داشتن روابط متعدد و افراطی را به صورت یک عطش روحی درمی آورد. غریزه جنسی غریزه ای نیرومند است که هرچه بیشتر اطاعت شود سرکش تر می شود . مثال جالبی در این زمینه هست، کسی که تشنه است اگر بدون آب شیرین و گوارا باشد، اگر از آب دریا بیاشامد، نه تنها تشنگی اش برطرف نمی شود، بلکه بر آن تشنگی می افزاید و شخص را تشنه تر می کند، که اگر آن شخص تحمل می کرد و آب دریا را نمی نوشید، برایش بهتر بود! « وَ اَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرُ لَهُنَّ»؛ و اگر «زنان» خود را بپوشانند برای آنها (خیر) بهتر است . »

منابع:

1- نهج البلاغه نامه 31
2- مستدرک الوسائل، ج 14، ص 255
3- الکافی 1367، ج 5، ص 324
4- شهید مطهری؛ مجموعه آثار، ج 19، ص

ظلمى از این بالاتر؟

در خجسته سالروز ولادت با سعادت بانوی برگزیده دو عالم حضرت صدیقه کبری(سلام الله علیها)، مقام معظم رهبری در دیداری که با حضور جمعی از شاعران و ذاکرین اهل بیت علیهم السلام برپا شد با انتقاد از سیاست های غرب در مواجهه با مسأله ی زن فرمودند: یکى از سیئات تمدن مادى، حرکتى است که در مورد زن انجام دادند.
حرکتی که تمدن مادی غرب در مواجهه با موضوع زن انجام داد گناه بزرگ و نابخشودنی است، که عوارض آن به هیچ عنوان قابل جبران نیست. ایشان بعد از بیان نکاتی راجع به نفاق و دو روئی تمدن غربی فرمودند:از نظر تمدن غرب مهمترین وظائف زن این است که جلوه‌گرى کند، زیبائى‌هاى خودش را در معرض التذاذ مردان قرار دهد؛ این شده خصوصیت حتمى و لازم زن! متأسفانه الان در دنیا اینجور شده. در رسمى‌ترین مجالس - مجالس سیاسى، مجالس گوناگون - مردها باید با شلوار بلند بیایند، باید با لباس پوشیده بیایند، اما زنها هرچه برهنه‌تر و عریانتر بیایند، اشکالى ندارد! این عادى است؟ این طبیعى است؟ آنها این کار را کردند.
 زن باید خودش را در معرض دید مرد قرار دهد، براى اینکه مایه‌ى التذاذ مرد شود! ظلمى از این بالاتر؟ اسم این را گذاشته‌اند آزادى.
ایشان با تأکید بر اینکه نتیجه ی چنین نگاهی به زن، ویرانی کانون خانواده بوده است، افزودند: وقتی در جامعه ای بنیان خانواده متزلزل شد مشکلات آن جامعه نهادینه می شود و تمدن غربی با قوانین خباثت آمیز جنسی که اجرا کرده است چه بخواهد و چه نخواهد محکوم به شکست و سقوط است.
رهبر انقلاب زوال تمدنها را مانند سر بر آوردن آن، امری تدریجی دانستند که در مورد تمدن غرب در حال وقوع است.
رهبر انقلاب در ادامه با تبیین نگاه قرآنی و توجه ویژه اسلام به جایگاه زن، این نگاه را منطقی ترین، متین ترین و عملی ترین نگاه دانستند و خاطرنشان کردند: نزد خدای متعال میان زن و مرد در طی مراحل  معنوی و برخورداری از حقوق اجتماعی و فردی هیچ تفاوتی نیست، البته براساس طبیعت انسانی از امتیازات متفاوتی برخوردارند.
ایشان با برشمردن برخی امتیازات انحصاری زنان از جمله خانه داری، فرزند آوری، اهتمام به حفظ محیط خانواده، انس خانوادگی و پرورش و تربیت فرزندان تأکید کردند: خانه داری و فرزند آوری مجاهدتی بزرگ و هنر زنانه است که توأم با صبر، عاطفه و احساسات می باشد و اگر توجه لازم به آن صورت پذیرد، پیشرفت یک جامعه تضمین خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنان خود، ضرورت احترام و تکریم زن را یادآور شدند و افزودند: لازم است رفتار با زنان، احترام آمیز، محبت آمیز و همراه با نجابت و عفت باشد
.(1)
حجاب و عفاف
(1)لینک بیانات مقام معظم رهبری 11/2/92
 

فلسفه حجاب (6)


با توجه به مطالب گذشته مشخص شد که فلسفه حجاب و پوشش زن در اسلام چیزی فراتر و بالاتر از ریاضت و رهبانیت مرد، حس حسادت مرد، حقیر بودن زن، عدم امنیت اجتماعی و ... می باشد. شاید برخی از این موارد را بتوان تا حدودی دارای تاثیر در تشریع حجاب دانست، امّا این  عقیده در نگاه اجمالی و اولیه به نظر می رسد و با تأمل و دقت نظر در وضع قانون حجاب و روایات معصومین علیهم السلام، امر دیگری نمایان می شود و آن " بالا بردن ارزش و جایگاه زن " است.
زن بنابر وضعیت فیزیولوژیکی که نسبت به مرد دارد، در می یابد که از لحاظ جمسی یارای مقابله با مرد را ندارد و اگر بخواهد در عرصه ی خانه و اجتماع با مرد زور آزمایی نماید، از عهده ی او بر نمی آید و قطعا شکست خواهد خورد. امّا یک نکته ی دیگری در اینجا مشخص و واضح است و آن اینکه مرد یک نقطه ی ضعف بزرگی دارد که خداوند در وجود او نهاده است و او را از این طریق وابسته و محتاج زن کرده است! عشق و عاطفه ای که خداوند در مرد قرار داده است با معشوقیت زن ارضاء و کامل می شود.
وقتی که زن مقام و موقع خود را در برابر مرد یافت و نقطه ضعف مرد را در برابر خود دانست، همانطور که برای به زانو در آوردن مرد، متوسل به زیور و خودآرائی و تجمل می شود تا مرد تصاحب کند ، از سوی دیگرمتوسل به دور نگهداشتن خود از دسترس مرد نیز می شود. زنان دریافته اند که نباید خود را رایگان و در دسترس قرار دهند بلکه باید آتش عشق و طلب مرد را تیزتر کنند و در نتیجه مقام و موقع خود را بالا ببرند .
مولوی ، عارف نازک اندیش و دوربین خودمان مثلی بسیار عالی در این زمینه می آورد ، اول درباره تسلط معنوی زن بر مرد می گوید :

زین للناس حق آراسته است

زانچه حق آراست چون تانند رست

چون پی یسکن الیهاش آفرید

کی تواند آدم از حوا برید

رستم زال ار بود ، وز حمزه بیش

هست در فرمان اسیر زال خویش

آنکه عالم مست گفتارش بدی

کلمینی یا حمیرا می زدی

آنگاه راجع به تأثیر حریم و حائل میان زن و مرد در افزایش قدرت و محبوبیت زن و در بالا بردن مقام او و در گداختن مرد در آتش عشق و سوز ، مثلی لطیف می آورد : آنها را به آب و آتش تشبیه می کند ، می گوید مثل مرد مثل آب است و مثل زن مثل آتش ، اگر حائل از میان آب و آتش برداشته شود آب بر آتش غلبه می کند و آنرا خاموش می سازد ، اما اگر حائل و حاجبی میان آن دو برقرار گردد مثل اینکه آب را در دیگی قرار دهند و آتش در زیر آن دیگ روشن کنند ، آنوقت است که آتش آب را تحت تأثیر خود قرار می دهد ، اندک اندک او را گرم می کند و احیانا جوشش و غلیان در او به وجود می آورد ، تا آنجا که سراسر وجود او را تبدیل به بخار می سازد . می گوید :
آب غالب شد بر آتش از لهیب

زآتش او جوشد چو باشد در " حجیب "

چونکه دیگی حایل آمد آن دو را

نیست کرد آن آب را کردش هوا {1}

  ادامه مطلب ...

بانویی از جنس نور


هجده سال بیشتر نداشت، اما رسید به جایی که خطاب لولا فاطمه...(1) شاملش گردید و انصافا، زیبایی جمال و شکوه انسانی را در کمتر از دو دهه زندگی به نمایش گذاشت، و اگر نبودند مبادی انواری چون پیامبر و علی علیهماالسلام در کنارش از درخشش نور او چشمان جهانیان تاب نمی آورد.
بانویی بود از جنس نور که پیامبر می بویید و می بوسیدش و می فرمود: فاطمه پاره تن من است.(2)
اما چه شده است ما را که با داشتن چنین اسطوره و الگویی بزرگ، باز به دنبال الگوهای پوچ غربی می رویم؟
اسطوره و الگویی که بهترین عمل یک زن را در برهنگی و بی حیایی نمی بیند، بلکه برعکس می فرماید:
بهترین و نیکوترین عمل زنان آن است که (بدون ضرورت) مردان (نامحرم) را نبیند و مردان (نامحرم) نیز آنان را ننگرند.(3) و بهترین و نزدیک ترین حالات یک زن به خداوند را زمانی می داند که در منزل است.(4)
آیا اگر اینگونه عمل می کردیم باز هم دنیا اینقدر در فساد بود؟؟؟
حجاب و عفاف

========================================
(1)بحارالانوار«, ج 15, ص 28; ج 16, ص 406, و ج 57, ص199
(2)کشف الغمه، ص124. کنزل العمال،ج 6 ص 220. صحیح ترمزی،ج2،ص 319
(3)
وسائل الشیعة، شیخ حرعاملی، قم، آل البیت، ج 20، ص 67
(4)
نوادر راوندی، سید فضل الله راوندی، قم، درالکتاب، ص 14

فلسفه حجاب (5)


عده ای حجاب و پرده نشینی زنان را بخاطر ناقص بودن و کمبود داشتن زنان نسبت به مردان می دانند که این نقصان را از دو جهت مورد توجه قرار می گیرد: اولا از حیث جسمی نسبت به مردان و در ثانی از جهت خونریزی های سه گانه ای که زنان دارند و سبب تحقیر شدن شان می شود. اینکه عادت ماهیانه زنان نوعی پلیدی و نقص باشد، فکری است که از قدیم در میان بشر وجود داشته است و به همین جهت زنان در ایام عادت شان مانند جسمی پلید در گوشه ای محبوس می شدند و از آنها اجتناب می شد.این طرز برخود با زنان، کم کم موجب پرده نشینی و محجوب شدن زن در طول تاریخ شده است و از این رو بعضی معتقد شده اند که علت حجاب و پوشش زن در ادیان آسمانی نیز، همین طرز فکر نسبت به زن بوده است.
یهودیان و زرتشتیان با زن حائض ماند یک شیءپلید رفتار می شده است و از این جهتهم در زن و هم در مرد این فکر بوچود امده است که زن موجود پلید و پست است؛ ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن خود آورده است:
« پس از داریوش مقام زن مخصوصا در میان طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد. زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ کردند. ولی در مورد زنان دیگر گوشه نشینی در زمان حیض که برایشان واجب بود، رفته رفته امتداد پیدا کردو سرتاسر زندگی اجتماعی شان را فرا گرفت.» {1}




بررسی این نظریه:
در اسلام و با بررسی روایات ائمه معصومین علیه السلام چنین نظریه ای مورد تایید نیست و نمی تواند سبب تشریع حکم حجاب و پوشش در اسلام باشد.
اما جایگاه زن حایض در اسلام، با آنچه در قدیم مرسوم بوده است متفاوت است. زمانی که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد این عادت زنان سوال شد، آیه ای که نازل شد، این نبود که حیض پلیدی است و زن حایض پلید است و با او معاشرت نکنید، بلکه آیه چنین بود:

« یسئلونک عن المحیض قل هو اذی فعتزلوا النساء فی المحیض»

پاسخ رسید که حیض نوعی بیماری تن است و در حین آن بیماری از همخوابگی با او احتراز کنید و نه از معاشرت با او!
در " سنن ابوداود " جلد اول صفحه 499 در شأن نزول این آیه می نویسد : " انس بن مالک گفت عادت یهود این بود که همینکه زنی از آنها حائض می شد او را از خانه بیرون می کردند ، نه با او غذا می خوردند و نه از ظرف او آب می آشامیدند و نه با او در یک اتاق می زیستند . لهذا از رسول خدا در این باره سؤال شد و این آیه نازل گشت . رسول خدا از دوری گزیدن از آنها منع کرد و فرمود جز همبستری هیچ ممنوعیت دیگری ندارند " .



====================
1- کتاب مسئله حجاب ، استاد شهید مطهری
2- سوره بقره آیه 222