با فیلم، سی دی، کتاب،گفتار، رفتاری را که دوست داشته باشیم به فرزندمان آموزش می دهیم
مثلا:
نقاشی
کردن، با کتاب و یا سی دی را در دسترس کودکان قرارمیدهیم و آنان هم تا
حدودی یاد می گیرند و بقیه را با کلاس رفتن تکمیل می کنند، پس فرزند سه یا
چهارساله ما قدرت درک مطالب را دارد، قدرت آموزش دیدن را دارد، آیا فکر نمی
کنید که عروسکی که برای تشویق او هم خریده اید و یا برنامه کودکی که برای
اوقات فراقتش تهیه کرده اید نیز می تواند آموزشی برای او باشد و زمینه ساز
شخصیت آنان برای ورود به کلاسی همچون جامعه باشد؟
بی حجابی بعضی از
فرزندانمان، آموزشی است که خود به آنان می دهیم. امیرالمومنین علی علیه
السلام می فرمایند: کودکان دلشان مثل زمین خالی است هر چه در آن بکاری رشد
می کند.(1)
وقتی او با عروسکی مثل باربی با پوششی نیمه عریان، برخورد می
کند این خود تا حدودی آموزش است، وقتی دفتری با نقش و نگار زنان برهنه،
کیفی با تصویر چهره ای پر از آرایش، و...برای فرزندانمان تهیه می کنیم پس
در جامعه نباید به دنبال نتیجه ای بهتر از باربی بگردیم.
بله، اسلام در دور ساختن پیروان خود از خصلت های زشت و خانمانسوز، بشارت
داده و با تشویق و تنبیه و گفتن فواید و ضررها همه را آگاه کرده است.
به گفته روانشناسان یکی از ضررهای چشم چرانی که به وجود فرد ضربه می زند سادیسم است
چون فرد چشم چران با چند ساعت چشم چرانی در روز قانع نمی شود و آنقدر ادامه می دهد تا دچار بیماری روانی دیگری به نام vojeurisme شود.(4)
=====================================
پی نوشت :
(1) غرر الحکم، ص 260. میزان الحکمه، ج 10، ص 73 و بحارالانوار، ج 50، ص 234
(2)بحارالانوار، ج 101، ص 35.
(3)بحار، ج 101، ص 40
(4)برای چشم هایت،ص34
تا توانی پا منه اندر فراق*** ابغض الاشیاء عندی الطلاق
رسول خدا صلی الله علیه و آله مى فرماید:
«ما أحل الله شیئاً أبغضَ إلیهِ من الطلاق» [1]
درست است که خدا طلاق را حلال کرده و اجازه داده است، اما با اینکه اجازه داده، هیچ چیزی را در امور حلال به اندازه طلاق نفرت ندارد.
«إن الله یبغُضُ کُلَّ مطلاقٍ ذَوَّاق» [2]
خدا دشمن آن انسانی است که خیلی طلاق در زندگی اش هست و زن را بازیچه شهوات خودش قرار داده. دو سال با این است و طلاقش می دهد. سه سال با یکی دیگر مى رود، چهار سال با یکی دیگر، اصلاً این موجود کارش این است. علامت او این است که مبغوض خداست و درهای رحمت الهی به روى او بسته است.
اگر
بی حجابی رواج پیدا کند، کم کم بنیاد خانواده ها متزلزل شده و منجر به
طلاق خواهد شد. طلاق در جامعه، آثار مخرب و زیان بار فراوانی دارد، آسیب
هایی که برای زنان دارد، بچه های چنین خانواده هایی و ... .
به نوشته
مجله ی Newsweek :« با وجودی که پس از طلاق؛ زن آمریکایی خود را آزاد تر از
قبل حس می کند، ولی مطلقه های آمریکایی چه جوان و چه میانسال، شادکام
نیستند و این نا شادی را می توان از میزان روز افزون مراجعات زنان به
روانکاو و روانشناس؛ یا از پناه بردن به الکل و یا افزایش سطح خودکشی در
میان آنان دریافت. از هر چهار زن مطلقه، یکی الکلی می شود و میزان خودکشی
در میان آنها سه برابر زنان شوهر دار است.[3]
این آمار ها بخوبی اثبات
می کند که با سست شدن بنیان خانواده ها که تا حدودی میتواند ناشی از
خودنمایی و بی حجابی زن ها باشد، بیشترین زیان آن متوجه خود زنان است و
خودشان اولین قربانیان این پدیده هستند. آیا جلوگیری از افزایش آمار طلاق و
فرزندان طلاق، دلیل خوبی برای ترویج فرهنگ حجاب در جامعه نیست! اگر کسی
نظری غیر از این دارد، بگــــوید!!
منابع:
[1] . سنن ابی داود ، کتاب الطلاق ، ح 1863
[2] . جامع أحادیث الشیعة - السید البروجردی - ج 22 - ص2
[3] . مجله زن روز، شماره
از
آنجا که ما مسلمانان معتقد هستیم که احکام اسلامی بر مبنای مصالح حقیقی و
واقعی تشریع شده اند و ما با انجام دادن آنها به این مصلحت ها و منافع
خواهیم رسید، و با انجام ندادن آنها متضرر خواهیم شد؛ بنابراین قعطا در وضع
حکم حجاب نیز در اسلام فوائد و آثاری مترتب است که کسانی که آن را رعایت
کنند از آثار آن بهره مند می شوند.
آثار حجاب را در سه زمینه می توان بررسی کرد، 1- فردی 2- خانوادگی 3- اجتماعی
البته این نتایج مربوط به آثار دنیوی رعایت کردن حجاب است و البته آثار اخروی آن بیشتر و پُر منفعت تر است.
آثار فردی حجاب:
اولین فایده ی حجاب در زمینه ی فردی « مبارزه با نفس » می باشد.
میل به خودنمایی وجلوه گری در سرشت زن نهفته است و می توان بطور کلی چنین گفت که از انحرافات جنسی در مردان « چشم چرانی» است که در مقابل آن در زنان انحراف « تبرج» وجود دارد؛ زنان میل به خود نمایی دارند و شاید همین جهت بوده است که اسلام زنان را به داشتن حجاب و پوششی خاص دستورداده است . اگراین گرایش حد و مرزی معین نداشته باشد قطعا فساد آفرین خواهد بود. پوشش را می توان مهمترین عامل تعدیل این میل در زنان دانست.
امام علی «علیه السلام » می فرمایند: زکاة الجمال العفاف : زکات زیبایی ، عفاف است. {1}
در نتیجه، با وجود این میل قوی در زنان حفظ حجاب و رعایت پوشش در مقابل نامحرم بزرگترین قدم در راه مبارزه با نفس است.
حال
این سؤال پیش میآید که این قانون اسلامی تا چه اندازه با طبیعت زن سازگار
است؟ آیا تبرّج و جلوهگری از نظر اسلام و علم بکلی مردود است، یا برای آن
قانونی وجود دارد؟ اگر در وجود زن غریزهای تحت عنوان «تبرّج» وجود دارد،
روشهای رشد و پرورش این غریزه چیست و چه کارکردی در زن و حفظ سلامتی او
میتواند داشته باشد؟ چگونه میتوان غریزه تبرّج را با حیا، که یک ویژگی
فطری در زن است، جمع کرد؟ آیا حجاب و پوشش به معنای نادیده گرفتن این غریزه
نیست؟ آیا همانگونه که عدهای از مخالفان حجاب میگویند، این محدودیت
مانعی برای رشد عاطفی و روانی زن محسوب میشود، یا به عکس، در جهت سلامت
روانی اوست؟
با
جواز کشف حجاب در مقابل محارم ازجمله شوهر، این غریزه جهت داده می شود که
خودنمایی زن مختص به شوهر باشد. روایات در این زمینه توصیه های فراوانی
برای مردان و بالاخص زنان دارند که این خود نشان دهنده ی جهت دار بودن این
غریزه و گرایش است.
در
حدیثی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در مورد ویژگیهای بهترین زنان
نقل شده است که فرمودند: «بهترین زنان شما زنی است که بسیار با محبت باشد،
عفیف و پاکدامن باشد، نزد اقوامش عزیز و محترم باشد، با شوهرش متواضع و
فروتن باشد، برای او خودآرایی و تبرّج داشته باشد و در برابر نامحرم عفیف
باشد.» در این حدیث، دقیقا به همان تبرّجی که قرآن آن را برای زن در مقابل
نامحرم ممنوع کرده، نسبت به شوهرش سفارش شده است. {2}
===================
1 ) غرررالحکم ودررالکلم حدیث: 5409
2) «اَلْوَدُودُ الْعَفیفَةُ، اَلْعَزیزَةُ فی اَهْلِها، اَلذَّلیلَةُ مَعَ بَعْلِها، اَلْمُتَبَرِّجَةُ مَعَ زَوجِها، الْحِصانُ مَعَ غَیْرِهِ.»؛ اصول کافی، ج 5، ص324.