بدحجابی یک معضل جدی در جامعه ایران است که مع الاسف در حال افزایش نیز هست. این روزها در کلانشهری در تهران وضعیت پوشش برخی از مردان و دختران به نوعی مغایر با آموزه های دینی است. براساس نظرسنجی های صورت گرفته 86 درصد مردم خواهان برخورد با پدیده بدحجابی هستند. همچنین 83 درصد مردم اعتقاد دارند بدحجابی امنیت اخلاقی جامعه را به خطر انداخته و 78 درصد هم معتقدند که بدحجابی یک پدیده ضدفرهنگی است. بی قانونی در هیچ اجتماعی پذیرفته نیست چه رسد به قانونی که در ارتباط مستقیم با احساسات دینی و مذهبی یک کشور است. برخورد با معضل بدحجابی در جامعه ما به یک مطالبه عمومی تبدیل شده است. بسیاری از خانواده ها از وضعیت فرزندانشان احساس نگرانی می کنند. پوشش ناهنجار افراد بدحجاب خانواده های مذهبی و متدین را آزار می دهد و اخلال در زندگی اجتماعی را موجب شده است.
اما در سالهای اخیر شاهد هستیم که بسیاری از تلاش های برای مقابله با معضل بدحجابی به برخوردهای انتظامی منحصر شده است. در این خصوص باید گفت نمیتوان با زور عقاید جوانی که به دلیل ناآگاهی پوشش خاصی را انتخاب کرده و این پوشش را مایه شخصیت اجتماعی خویش می داند تغییر داد. از سوی دیگر نمیتوان با فرهنگ سازی صرف تلاش گروههای سازماندهی شده برای اشاعه فحشا در جامعه را بی تاثیر کرد. از این رو به نظر ضروری می رسد که تلاشی همه جانبه برای امحای مشکل حجاب که شامل اقدامات فرهنگی و انتظامی می شود به سرعت میتوانند الگوی حجاب و پوشش اسلامی را در میان جوانان ما بازسازی کند. اگرچه چند دهه است که برخی از افراد در جامعه سبک حجاب متفاوتی را برگزیدهاند اما آنان در جامعهای زندگی می کنند که حجاب و پوشش در آن قدمتی چند هزار ساله دارد و این طرز تفکر جزئی از فرهنگ ایرانی است که نمود آن در روح لطیف فرهنگی ایران جاری و ساری است. از این رو اگر صاحبنظران بتوانند راهی برای آشنایی جوانان با حجاب ، چیستی و چرایی آن بیابند بی شک به سرعت می توان بر معضل بدحجابی در کشور فائق آمد.
در واقع اینکه ما برای تقویت فرایند کنترل اجتماعی تنها به قوه قهریه متوسل شویم غیر منطقی است.«کنترل اجتماعی» مجموع وسایل و شیوههایی است که با استفاده از آنان یک گروه یا یک واحد اعضای خود را به پذیرش رفتارها، هنجارها و قواعد رفتاری و حتی آداب و رسوم منطبق با گروه مطلوب، سوق میدهد. کنترل اجتماعی در اصطلاح جامعهشناسی دارای دو معنی است:
1) مجموع عوامل محسوس و نامحسوسی که یک گروه اجتماعی، به قصد حفظ یگانگی خود، در راه جامعهپذیری و فرهنگپذیری اشخاص به کار میبرد؛
2) مجموع موانعی که گروه اجتماعی به قصد جلوگیری افراد از کجروی اجتماعی سر راه آنان به وجود میآورد.
کنترل اجتماعی یکی از اشکال فشار اجتماعی است که به دو وجه متفاوت صورتپذیر است:
الف) ممکن است از طریق اعمال اجبار اجتماعی pressure) Social) و با کاربرد وسایل گوناگونی نظیر مجازاتهای حقوقی و تنبیه به خاطر ارتکاب جرایم، افراد را به پذیرش شیوههای زندگی و مدلهای رفتاری محیط وادارند؛
ب) و یا از طریق اقناع (Presuasion) و با رسوخ به عمق اعتقادی و دگرگونسازی جهانبینی افراد و با تأثیر بر عقیده و اندیشه اعضای جامعه یا گروه، هر عضو را نه تنها به هنجارها و ارزشهای مقبول خود مؤمن سازد؛ بلکه، وی را به رعایت آنها وادار ساخته و نگاهبان آنها نیز بگرداند.
به نظر می رسد که ما در برخورد با بدحجابی صرفا به دنبال استفاده از قوه قهریه بودیم در حالی که جنس این مسئله جنس فرهنگی است و بیشتر تمرکزها باید حول مسائل فرهنگی صورت پذیرد.
از این رو جا دارد تا مسولان نگاهی ویژه به این قضیه داشته باشند. همواره گفته شده است که اقدامات فرهنگی زمان برند و نمی توان یک معضل اجتماعی را در یک برهه کوتاه حل کرد. اما آنچه که ما طی سال های اخیر دیدیم تنها رشد روزافزون این نوع بدحجابی و تسری آن به سایر قشرهای جامعه است.
امروز سینما و حتی تلویزیون ما
نه تنها نگاهی نقادانه به وضعیت بدحجابی ندارد بلکه مروج آن نیز هستند. هر
روزه صدها عکس از هنرپیشه های سینما و تلویزیون روی سایت ها
قرار می
گیرد که نماد تام و تمامی از بی حجابی هستند.به راستی چرا مسئولان در برابر
آیات و روایات صریح قران و ائمه اهمالکاری می کنند! چرا ام القرای اسلام
که باید نمادی از تبلور جامعه ولایی و مهدوی است به چنین وضعیت اسفناکی
دچار گردد. چرا باید کار به جایی برسد که برخی از دانشجویان به دلیل وضعیت
بد دانشگاه ها
ترک تحصیل کنند! آیا مسئولین ما نیم نگاهی به آمار طلاق و
ازدواج در شهر تهران دارند؟ چرا باید نرخ طلاق در تهران چند برابر سایر
شهر های ما باشد!