حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»
حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»
شاید
به گمان برخی، چون شعله های این آتش از درون مرد شعله ور می شود، اگر قرار
باشد چیزی مهار و کنترل گردد، غریزه سرکش مرد است. ازاین رو، باید در صدد
سرکوب این میل سرکش درونی بر
آمد.
این
عقیده تا آنجا پیش رفته که حتّی بعضی مکتب ها و آیین ها، علاقه جنسی را
امری ذاتاً پست و پلید می دانند و برخی، توجّه به این میل را حتّی اگر به
صورت ازدواج مشروع و قانونی باشد، موجب تباهی و سقوط به شمار می آورند.1این گروه از چند نکته غفلت ورزیده اند:
1.
این میل و کشش در وجود مرد، ودیعه ای الهی و سرمایه ای برای بقای نسل بشر و
از لوازم حیات بشری است و قلع و قمع کردن آن، با انقراض نسل انسان ها
مساوی بوده و با حکمت الهی و هدف آفرینش سازگار نیست.
2. سرکوب و کنترل
این میل، به صورت یک طرفه و بدون مراعات از سوی زنان، آن قدرها هم ساده
نیست و برای مرد ارزان تمام نمی شود. در جامعه ای که مردان به دلیل آزادی
زنان در پوشش و منش که به طور طبیعی پی آمدهایی چون آرایش، عشوه گری و...
در پی خواهد داشت، در یک حال تحریک همیشگی قرار دارند، تا چه حدّ می توان
از آنان انتظار مقاومت داشت؟
به راستی، نظام اعصاب مرد تا چه اندازه می
تواند بار هیجان ناشی از این تحریک ها را تحمّل کند، حال آنکه صاحب نظران،
بر ناتوانی مقاومت مرد در این زمینه اذعان دارند.
بی شک، در اختیار
گرفتن عنان تمایلات نفسانی و چیرگی سپاه عقل بر حریف قدرتمندی چون نفس،
کاری بس دشوار است که تحمل سخت ترین ریاضت های مشروع را می طلبد و به یقین،
تمام مردان درآن درجه از ایمان و تزکیه قرار ندارند که بتوانند از عهده
این ریاضت ها برآیند.
3. غریزه جنسی نیز همچون دیگر غریزه های وجود
آدمی، در حدّ مورد نیاز طبیعت، به ارضا نیاز دارد و مبارزه با اقتضای غریزه
ها در این حدّ، عوارض وخیم و ناگواری به همراه خواهد داشت. سرکوب این میل،
ناکامی و محرومیّت در پی دارد و در نتیجه، موجب انواع اختلال های روانی و
بیماری های روحی می گردد.
روان شناسان، ریشه بسیاری از عوارض ناراحت
کننده عصبی و بیماری های روانی و اجتماعی را، احساس محرومیّت، به ویژه در
زمینه امور جنسی می دانند و می گویند محرومیت ها، سرچشمه تشکیل عقده هاست
که گاه به صورت صفت هایی خطرناک، مانند میل به ظلم و جنایت، کبر، حسادت،
انزوا و گوشه گیری، بدبینی و... بروز می کند. این اصل در موضوع زیان هایِ
سرکوب غریزه ها، کشف روانی با ارزشی بوده و در ردیف ارزنده ترین موفقیت های
بشر به شمار می آید.2
پی نوشت ها: