امام علی «علیه السلام» فیما رواه الإمام الصّادق «علیه السلام»: إنّ اللَّه جمیل یحبّ الجمال، و یحبّ أن یرى أثر النّعمة على عبده.
امام على «علیه السلام» به روایت امام صادق «علیه السلام»: خدا زیباست و زیبایى را دوست مىدارد و دوست مىدارد که نشانه نعمت بر بندهاش دیده شود. (الحیاة/ ترجمه احمد آرام/ ج6/ 214)
کیفیت چهره و سیما امری اکتسابی نیست تا امتیازی برای انسان محسوب شود، به عبارت دیگر صورت و چهره ی زیبا، امری نیست که بدان وسیله برای فرد افتخاری حاصل شده و به خاطر آن مورد تحسین و تقدیر قرار گیرد و این امر به قدری بدیهی است که نیاز به اقامه دلیل برای آن نیست. اما در میان روایات توجه خاصی به افراد خوش سیما (احسان الوجوه) شده است و بدین وسیله برای چهره زیبا امتیازاتی قائل شده و نتایج و ثمراتی برای آن بر می شمرند، به گونه ای که پیغمبر صلوات الله علیه فرمودند: خیر را نزد افراد زیبا رو بیابید و ابى سعید می گوید پیغمبر فرمود: کارهاى خوب را از زیبا رویان انتظار داشته باشید و حضرت باقر علیه السلام فرمود شخصى که داراى چهره زیبا باشد و دامنش به گناه بىعفتى آلوده نباشد از بندگان خالص خدا است. (بحار الأنوار- ترجمه جلد 67 و 68/ ترجمه موسوى همدانى/ ج1/ 10)
ابن بندار ... از ابن عباس که رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود هدایت نیکو قیافه و هیئت نیکو، معتدل بودن در روش و در زندگى یک چهل و پنجم از نبوت است. (از حالات و خصائل پیامبران است). (بحار الأنوار- ترجمه جلد 67 و 68/ ترجمه موسوى همدانى/ ج2 / 338)
بنابراین با توجه به این روایات باید نتیجه گرفت، از افرادی که چهره مناسب و زیبایی ندارند نمی توان انتظار کار خیر و نیک را داشت؟
ادامه مطلب ...چشم چرانی یک بیماری وعادت ناپسند اجتماعی
است که بعضی از افراد بویژه بیشتر مردها به دلایل مختلف بدان مبتلا هستند.
چشم چرانی به معنای نگاه خیره و شهوت آلود به نامحرم است که با انگیزه
لذت
طلبی جنسی و تحریک شدن غریزه و میل جنسی انجام میشود. بهتر است نسبت به
مفهوم آثار وعواقب و زمینههای بروز چشم چرانی، اطلاعات و آگاهی لازم را به
دست آورد تا از این طریق به مبارزه وکنترل این عادت ناپسند پرداخت.
خودنمایی زنان: در
اینکه احترام و شخصیت زن بهعنوان گوهری گرانبها باید حفظ شود، جای شک
وتردید نیست. حساسیت و ضربهپذیری زن، به لحاظ جاذبههایی که دارد، ایجاب
میکند که وی در حجابی قرار بگیرد که مانع از طمع و آرزوهای پست دیگران
باشد زیرا بیشترین عاملی که باعث میشود فرد
طبق بررسیهای روانشناختی، هر وقت چشم چرانی
به یک عادت تبدیل شود و حداقل به مدت شش ماه ادامه یابد، بایستی دیگر آن را
یک بیماری روانی و جنسی دانست. چشم چرانی نقطه مقابل بیماری خودنمایی است.
فرد خودنما از قرار گرفتن در معرض دید دیگران لذا میبرد، اما چشم چران از
تماشا و نگاه به دیگران لذت میبرد. تحقیقات نشان داده است که خودنمایی در
زنها به نسبت بیشتری دیده میشود، این در حالی است که بیماری چشم چرانی
درمردها بیشتر شایع است و معمولا خود را مخفی نگه میدارند. چنین افرادی
کشش تکرار شوندهای را برای مشاهده کردن دیگران از درون پنجرهها، پارکها و
اماکن خاص دارند. حتما در اخبار و روزنامهها با مطالبی در مورد نصب
دوربینهای مخفی در اتاقهای پرو، سالنهای آرایش زنانه، باشگاههای ورزشی و
... مواجه شدهاید. افرادی که مرتکب این اعمال غیر اخلاقی میشوند عمدتا
دچار این اختلال هستند.
از مهمترین عواملی که باعث میشود فرد، چشم چران شود، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بیحجابی و بدحجابی از مهمترین معضلات جوامع اسلامی
است؛ چرا که انسانها بالطبع اجتماعیِ هستند و نوعاً مهمترین عامل
رفتارسازشان، «جامعهپذیری» است و این یعنی اگر در جامعه اسلامی هنجارها
شکسته شود، امکان همرنگ شدن انسان با فضای جدید بسیار است. جامعهسازی با
توصیههای فردی تفاوت بسیار دارد، هر چند جهتگیری آنها یکی است؛ لذاست که
باید به امالمسائل و راهحلهای ساختاری توجه داشت و از توجه به استثنائات
و موارد خاص یا تعمیم آنها ابا کرد. امروز، جامعه ایرانی، خصوصاً در
شهرهای بزرگتر و به اصطلاح مدرنتر آن، از آفت بدحجابی رنج میبرد و
متأسفانه در برخی موارد شاهدیم که فضای برتر نیز با بدحجابها شده و این
یعنی خطری بزرگ که گروه بزرگ تربیتشدگان سنتی خانوادههای ایرانی را تهدید
میکند.
پاسخ به نیاز طبیعی زنان
در
پاسخ به این سؤال که «ریشه بدحجابی کجاست؟»، ابعاد مختلفی قابل توجه و
زمینههای متعددی قابل بررسی است. آری! میتوان از عدم تبیین ضرورت حجاب و
کارکردهای آن برای زن مسلمان سخن گفت، ولی قطعاً یکی از مهمترین پارامترها،
توجه به امری ساختاری، به نام «غریزه ذاتی جلوهگری» در زنان است.
ودیعهای از جانب خداوند متعال که با زیبایی و گلصفتی زنان سازگار است و
در ساختارهای تکوینی خلقت نیز به خوبی معنا یافته است.
حس جلوهگری
در بیرون به صورت «تبرّج» و «علاقه به بروز» و «دیده شدن» ملازم میشود و
از آنجا که این حس، ذاتی است؛ پس باید به نحوی ارضاء گردد و امکان سرکوب آن
وجود ندارد و مساله این جاست که ارضاء این حس توسط چه کسی صورت میگیرد؟
گر چه نوعاً تأیید و تحسین مورد نیاز زنان از طرف زنان نیز مؤثر میافتد،
اما حقیقت آن است که پاسخ حقیقی و کامل به این «نیاز طبیعی» باید از جانب
مردان صورت پذیرد.
«مرد»، در نقش پدر، پسر و همسر؛ میتواند و باید
رفتارهایی داشته باشد که در صورت ادای صحیح آنها، این «نیاز طبیعی» که به
زعم نویسنده این سطور یکی از اصلیترین عوامل بدحجابی است، به درستی پاسخ
داده شده و در آن صورت است که جامعهای سالمتر را شاهد خواهیم بود
شاید این جمله را بارها شنیده باشید که سیگار اولین گام اعتیاد و نقطه آغاز بسیاری از مصائب است. همین منطق را برای بدحجابی نیز می توان استفاده کرد و گفت بدحجابی ابتدای پر مصیبت است که شاید پایان آن شقاوت است.
بدحجابی چه برای فرد و چه برای جامعه آثار بسیار سوءِ در پی دارد و می تواند به بسیاری از ناهنجاری ها دامن بزند. می دانیم که حجاب حافظ وقار و شخصیت و کرامت و اصالت و عظمت زن است. گرمی خانواده ها، استحکام رابطه زن و شوهر، تداوم زندگی، آرامش قلوب همسر ، برپایی خانه و خانواده، برجایی اعتماد و اطمینان مرد به زن، همه و همه مرهون پوشش و حجاب زنان است .مردان اگر بهراحتی و به آسانی در تمام صحنه های اجتماعی به زنان دسترسی داشته باشند، ضمانتی برای اثبات محبت و دلبستگی آنان به همسرانشان نخواهد بود؛ تحریک هوی و هوس و شهوات آنان را از زندگی خود دلسرد می کند و خود کلنگی برای خراب کردن کانون گرم خانواده خواهد شد.
یکی از پیامد های اساسی بدحجابی در منظر عمومی از بین رفتن عفت عمومی در سطح اجتماع است. در واقع با کاسته شدن از وضعیت مطلوب حجاب در کشور آمار بی بند و باری ها و فساد اخلاقی به شدت بالامی رود . به عنوان مثال یکی از مهمترین پیامدهای گسترش بدحجابی که بیشتر متوجه زنان هم می شود مزاحمت های خیابانی است. بدحجابی خود منجر به کاهش عفت عمومی و این امر به مزاحمت های خیابانی منجر می شود .
البته در خصوص این مسئله تنها زنان آسیب نمی بینند بلکه مردان نیز به دلیل اتلاف وقت، درگیر شدن در کنش های احساسی و از همه مهمتر دور شدن از کانون خانواده دچار آسیب های جدی ای می شوند.به عبارت دیگر می توان اذعان نمود اساسی ترین و خطرناک ترین آسیب اجتماعی که پس از بدحجابی پدید می آید سست شدن کانون خانواده است.
آرامش و امنیت والاترین نعمتی است که خداوند به جامعه عنایت می کند و اگر جامعه ای فاقد آن باشد به یک معنا، هیچ چیز ندارد و با وجود امنیت، همه چیز دارد. از طرفی سلامت جسمی و روحی روانی جامعه در سایه امنیت حفظ می شود. زنان بدحجاب نمی دانند که چه ضربه های جبران ناپذیر خانمان براندازی بر پیکره جامعه وارد می سازند.
ادامه مطلب ...بدحجابی، بیحجابی و حجاب را باید شناخت. وقتی میگوییم حجاب، منظور حجاب کامل و برتر است و بهترین پوشش چادر میباشد. وقتی دین میگوید پوشش و حجاب، مرادش همین است که حداقل و کفین با مقنعه و مانتو و یا یک لباس بلند پوشیده بشود، این حداقل از حجاب است. اگر کسی این را رعایت کند، به هیچ دلیلی نمیتوان آن را حتی بدحجاب نامید.
اما اگر کسی لباس را پوشیده که تناسب معینی با اندام او دارد، به تعبیری لباس را دوخته و خودش را در آن قرار داده است یا موهایش بیرون است، این فرد بدحجاب است. بیحجاب هم کسی است که اصلاً رعایت حدود را نکرده است.
گاهی اوقات وقتی از چنین مسائلی صحبت به میان میآید، باید بدانیم که هر کدام از این قضایا، مثلاً حجاب، بدحجابی، خانواده، طلاق، ازدواج، نان آوری مردان، اشتغال زنان و ... هر کدام از اینها، خود به خود در یک سازمان و سیستم قرار میگیرند.وقتی گفته میشود، بدحجابی باشد نمیتوان انتظار داشت که خانواده هم همان طور که خوب بود باشد. مثلاً آمار طلاق و ازدواج هم در همان اندازه بماند که طلاق در اقلیت و ازدواج در اکثریت است، نه. در نگاه سازمانی اینگونه اتفاق نمیافتد.
تافلر در فصل «حمله به تنهایی» کتاب موج سوم ادعا میکند که قبل از زندگی صنعتی در غرب ، مدل خانواده اینگونه بود که زن و مرد احیاناً با یک یا دو بچه بودند که یا پدر ومادر هر دو هم شاغل بودند و یا فقط مرد. البته الآن هم اینگونه نیست که چنین خانوادهای وجود نداشته باشد، آن مدل، مدل خیلی خوبی برای خانواده است، اما شرایطی به وجود آمده که ناچاریم رو به مدلهای دیگر مثل مدلهای همزیستی بیاوریم.
مثل زوجهای آزاد و تک والدینی یا چیزهایی از این قبیل.منظور تأیید این سخن تافلر نیست، بلکه این موضوع که خانواده و اشکال گوناگون آن به شرایط پیرامونیاش بستگی دارد، حرف صحیحی میباشد.بنابراین حجاب با مقولههای گوناگونی مرتبط است. یعنی وقتی دخترها و پسرهای ما عفت، غیرت و حجاب را انتخاب میکنند، به تعبیر شهید آیت الله مطهری:«وقتی جامعه اینگونه شد، همواره ازدواج یک رؤیای شیرین است برای رفع محدودیتها.
لذا خیلی دلچسب میشود و خانواده و جوانها از ابتدا دنبال این هستند که در سن مناسبی ازدواج بکنند و با ازدواج به یک نشاط، بهجت، آرامش و آزادی عملی برسند.»
ولی وقتی در جامعهای بدحجابی رایج باشد، چون بدحجابی یک راهی است که یک پیام دارد، مثل حجاب که پیام دارد؛ من در روابطم دارای ضوابط هستم. بدحجابی هم برای خودش پیامی دارد. درست است که به راحتی نمیتوان گفت که اگر یک خانمی حجابش مناسب نیست حتماً در درونش بیعفت است، اصلاً چنین نیست.
ولی نوع این قضیه پیام دارد، یعنی اگر یک خانمی بسیار آرایش کرده و یک لباس ناجور و چسبانی به تن کرده است، این پیام دارد در حالیکه خود شخص در باطن نمیخواهد این پیام را بفرستد، ولی این پیام دارد. خود اینها در تسهیل روابط آزاد، در رایج کردن این نوع روابط مؤثر میباشد، روابط که آزاد میشود و بیبندوباریها زیاد میشود، طبیعتاً افراد وقتی میبینند که ازدواج میکنند محدود میشوند، هم به یک نفر و هم به یک سری از تعهدات، یعنی در واقع باید در یک پیوند برای اینکه به امیالشان برسند، باید به هم تعهد بسپارند. در حالیکه در همان شرایط میتوانند یک گزینهای را پیدا کنند، بدون سپردن تعهد، مثلاً استفادههای یک ازدواج را در جهات غریزی ببرند.اینچنین شخصی کمتر رو به ازدواج میآورد. چون ازدواج برای او محدودیت است و قطعاً بد حجابی در تزلزل خانواده ها تاثیر دارد.البته تنها عالم کاهش ازدواج، بدحجابی نیست، بلکه یکی از علل و متغیرهاست. طبیعتاً در طلاق و بالا رفتن طلاق هم مؤثر است. به خاطر اینکه وقتی سطح جامعه پوشش را رعایت نمیکند، وقتی افراد در جامعه غرق در آرایش ظاهر میشوند، یعنی خودشان را صد چندان زیباتر میکنند، کسانی که در جامعه رفت و آمد دارند و با چشمانشان افراد را با هم مقایسه میکنند، طبیعتاً آستانه لذتشان و سطح توقعاتشان بالا میرود و به آنچه دارند قانع نمیشوند. و این هم در آمار طلاق اثر خواهد داشت.بیحجابی و بدحجابی افراد را در معرض آسیبهای اجتماعی متعدد دیگری نیز قرار میدهد، مثلاً در جامعه ای که بدحجابی بالا برود، طبیعتاً خشنونت علیه زنان هم بیشتر میشود و لذا آثار بدحجابی، آثار کمی نیست.
تهیه و تنظیم:روابط عمومی رادیو معارف
رعایت حجاب و پوشش اسلامی برای زنان و مردان مؤمن ومسلمان، تکلیف الهی است. قرآن کریم غض بصر و چشم پوشی از نگاه به نامحرم را وظیفه مسلمانان اعلام کرده و به زن و مرد توصیه کرده است که مواظب چشمان خود باشند.
نگاه حرام، آسیبهای بسیار زیادی بر خود فرد و اجتماع به همراه دارد که ذیلا به برخی از آنها اشاره میشود:
1- به خطر افتادن امنیت اجتماعی و اخلاقی:
موضوع ضرورت امنیت برای زنان، از اجزای تفکیک ناپذیریک
جامعه سالم است و بدون شک، پوشش و نگاه، حریم اطمینان بخشی برای تأمین این
نیاز اساسی تلقی میشود، متأسفانه در دنیای کنونی که به این کمربند حفاظتی و
امنیتی بهای لازم داده نمیشود، امنیت زنان، بیش از گذشته در معرض خطر
قرار گرفته است. به طور کلی میتوان گفت که امنیت زنان به دو چیز بستگی
دارد:
1-پوشش: در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است: «لا ینبغی لِلمرأهِ
أن تُجمِ ثوبَها اذا خرجَت مِن بَیتها؛ برای زن هنگامی که از خانهاش خارج
میشود، سزاوار نیست که لباسش را خوشبو کند». در حدیثی از امام صادق (ع) به
نقل از رسول خدا (ص)
میخوانیم: «زنان از وسط مسیر عبور نکنند، بلکه از
کنار دیوار راه حرکت کنند». در حدیث دیگری از امام صادق (ع) به نقل از
امیرالمؤمنین (ع)،آمده: «ای اهل عراق، با خبر شدم که زنان در راه با مردان
برخورد میکنند، آیا حیا و شرم نمیکنید؟». لازم به تذکر است که دین اسلام
در رابطه با پوشش و حجاب احکامی بسیار عالی و لطیف دارد و برای دانستن آن
باید به منابع رجوع شود و ذکر این سه حدیث فقط از باب نمونه و از جهت اینکه
بدانیم، توجه حضرات معصومین (ع) به جزئیات پوشش زنان بیسبب نبوده و به
گونهای که رعایت آن، برای عدم غوطه ور شدن در گناه لازم است.
2- نگاه: وقتی که در بین جامعهای، نگاه حرام به صورت یک عادت غلط در میآید، همه گرفتار آن میشوند در چنین جامعهای، دیگر از امنیت خبری نیست و دلیل آن این است که نگاه حرام اول راه است و بعد فساد و هتک حرمت به وجود میآید.
ادامه مطلب ...