شاید این جمله را بارها شنیده باشید که سیگار اولین گام اعتیاد و نقطه آغاز بسیاری از مصائب است. همین منطق را برای بدحجابی نیز می توان استفاده کرد و گفت بدحجابی ابتدای پر مصیبت است که شاید پایان آن شقاوت است.
بدحجابی چه برای فرد و چه برای جامعه آثار بسیار سوءِ در پی دارد و می تواند به بسیاری از ناهنجاری ها دامن بزند. می دانیم که حجاب حافظ وقار و شخصیت و کرامت و اصالت و عظمت زن است. گرمی خانواده ها، استحکام رابطه زن و شوهر، تداوم زندگی، آرامش قلوب همسر ، برپایی خانه و خانواده، برجایی اعتماد و اطمینان مرد به زن، همه و همه مرهون پوشش و حجاب زنان است .مردان اگر بهراحتی و به آسانی در تمام صحنه های اجتماعی به زنان دسترسی داشته باشند، ضمانتی برای اثبات محبت و دلبستگی آنان به همسرانشان نخواهد بود؛ تحریک هوی و هوس و شهوات آنان را از زندگی خود دلسرد می کند و خود کلنگی برای خراب کردن کانون گرم خانواده خواهد شد.
یکی از پیامد های اساسی بدحجابی در منظر عمومی از بین رفتن عفت عمومی در سطح اجتماع است. در واقع با کاسته شدن از وضعیت مطلوب حجاب در کشور آمار بی بند و باری ها و فساد اخلاقی به شدت بالامی رود . به عنوان مثال یکی از مهمترین پیامدهای گسترش بدحجابی که بیشتر متوجه زنان هم می شود مزاحمت های خیابانی است. بدحجابی خود منجر به کاهش عفت عمومی و این امر به مزاحمت های خیابانی منجر می شود .
البته در خصوص این مسئله تنها زنان آسیب نمی بینند بلکه مردان نیز به دلیل اتلاف وقت، درگیر شدن در کنش های احساسی و از همه مهمتر دور شدن از کانون خانواده دچار آسیب های جدی ای می شوند.به عبارت دیگر می توان اذعان نمود اساسی ترین و خطرناک ترین آسیب اجتماعی که پس از بدحجابی پدید می آید سست شدن کانون خانواده است.
آرامش و امنیت والاترین نعمتی است که خداوند به جامعه عنایت می کند و اگر جامعه ای فاقد آن باشد به یک معنا، هیچ چیز ندارد و با وجود امنیت، همه چیز دارد. از طرفی سلامت جسمی و روحی روانی جامعه در سایه امنیت حفظ می شود. زنان بدحجاب نمی دانند که چه ضربه های جبران ناپذیر خانمان براندازی بر پیکره جامعه وارد می سازند.
در جامعه ای که بدحجابی رواج پیدا کند، چشم و هم چشمی ها و ارائه هر چه بهتر زینت آرایی، تمامی نخواهد داشت، تجمل گرایی ارزش و ترویج پیدا کرده، زنان سعی می کنند تا چشمان بیشتری را متوجه خود سازند و در معرض دید همگان قرار گیرند، حتی رقابتی در این عرصه شکل می گیرد تا جایی که تمام افراد جامعه را آلوده سازد. در نتیجه، ناامنی نه تنها دامان خود بدحجاب را می گیرد بلکه خیلی سریع به اجتماع سرایت می کند و جامعه را از فعالیت های سالم باز می دارد.
بسیاری از کج روی های گوناگون اجتماعی مانند مدگرایی، شورش ها و درگیری های خیابانی، آزارهای جنسی، از بدحجابی و بی هویتی اجتماعی سرچشمه می گیرند. در این بین نباید این نکته را از دید پنهان داشت که بانوانی که از حجاب کامل و یا چادر بهره می برند، در مقایسه با بانوانی که تنها از حجاب مانتو و ... استفاده می کنند در مصونیت بیشتری هستند.
به عبارت دیگر می توان گفت یکی از فلسفه های حقیقی وجوب حجاب، حفظ آرامش زن، مصونیّت جامعه از فساد و عمق و معنا بخشیدن به امنیّت اجتماعی با توسعه آن می باشد. زیرا نفس آدمی، دریایی موّاج از تمایلات و خواسته های اوست که مهم ترین آنها به خوراکی ها، امور جنسی و مال و جاه و مقام، مربوط می شود و بدون شک بالاترین خواسته های مردان، تمایل به جنس زن است.
ارائه زیبایی ها و مواضع بدن زن، به شهوت و طمع مردان، دامن می زند و آنها را به یک کانون جدّی خطر، مبدّل می سازد که به سلب آرامش زن و امنیّت اجتماعی منتهی می گردد. آنچه می تواند از این ناامنی پیشگیری کند، پوشش زن از چشمان گرسنه نامحرمان است که با حجاب کامل اسلامی، عملی خواهد شد.پوشش دینی، پیام عفت، شخصیّت و خداترسی زن مسلمان است و مردان جامعه نه تنها به چنین بانویی چشم طمع نخواهند داشت که او را نیرویی بالفعل در هرچه وسعت بخشیدن امنیّت اجتماعی دانسته و نجابتش را می ستایند.
در این صورت است که زن نه تنها در سنگر حجاب خود، از تیر نگاه های زهرآلود، سخنان آزاردهنده و برخوردهای اراذل جامعه در امان خواهد بود، بلکه امنیّت و آرامش درونی خود و اجتماع خویش را برقرار خواهد کرد.
پوششی که اسلام آن را به عنوان یک حکم شرعی اعلام کرده است، یک عمل ظاهری و گسسته از عوامل و پایه ها نیست، بلکه حجاب، خیمه عفاف بانوانی است که آن را بر پایه های خود استوار نموده و باعث ترویج ارزش امنیّت اجتماعی می گردند و به تحقق آن در جامعه اسلامی، کمک می نمایند.