رسانه ملی همانطور که آن را می نامند و از آن توقع می رود، رسانه ای است برای همه مردم. رسانه ای که اکنون با بیش از 18 شبکه همه عزم خود را جذب کرده است تا نیازهای اطلاعاتی آموزشی، تبلیغاتی، تفریحی و سرگرمی مردم را برآورده کند. اما چرا آمارها از عادت 50 درصدی مردم از دیدن شبکه های ماهواره ای حکایت دارند؟ یقینا این مهم می تواند دلایلی گوناگون داشته باشد اما آنچه در این مقال به دنبال آن هستیم یک دلیل است و آن هم مبحث اعتماد عمومی است. مردم باید رسانه ملی را از خود و برای خود بدانند اما آیا این رسانه توانسته است در همه موارد اعتماد مخاطبان را جلب کند. در عملکرد رسانه ملی گاهی مواردی دیده می شود که مخل شکل گیری بدنه این اعتماد است از جمله ترجمه خاص سخنان مرسی در اجلاس عدم تعهدها، عدم جامعیت خبری، سلیقه گرایی های یکطرفه در عملکرد رسانه ای و... . اما یکی از مهمترین مواقعی که رسانه در ورطه اعتماد مردم آزمایش سخت می شود انتخابات است. رسانه ملی در هر دوره انتخابات و به ویژه از سال 88 که تریبون جدی برای معرفی و تبلیغ کاندیدا شده است نگاه های بسیاری را به سمت خود دارد. چشم هایی که نه تنها اطلاعات کسب می کنند بلکه مراقب رعایت عدالت در مورد کاندیداها در رسانه ملی هستند. اگر رسانه ملی در این حیطه پای خود را از دایره بی طرفی بیرون بگذارد ضربه محکمی به بدنه اعتماد مخاطبان خود می زند.
رسانه برای اینکه ملی باشد باید به همه ی قشر ها توجه کند. رسانه برای همه مردم است نه قشر و تفکری خاص؛ رسانه ی ایران را همه مردم مسلمان با هر گرایش می بییند و گاهی از سایر ادیان هم مخاطب دارد، این نه کج اندیشی بلکه تفکری حداکثری و اعتماد ساز است که این رسانه همه را دربرگیرد البته باید این مهم را هم در نظر گرفت که در این جذب حداکثری دچار ذائقه سوزی و عدول از اصول و اقتضا زده نشد و برای پوشش قشرهای مختلف، نه در دام افراط و دفع افتاد و نه در دام تفریط و ترویج سبک زندگی و تفکر و پوشش های متاثر از فرهنگ های غیر خودی؛ بلکه باید برنامه ریزی داشت باید همه را منطقی و معتدل برای حضور در رسانه ملی سهیم کرد. اقدامی که در فرهنگ سازی مردم درباره وحدت ملی نقش به سزایی دارد. باید در گام بعد با اعتماد سازی و گریز از ترس بی مورد با پوشش برنامه ریزی شده همه اقشار جامعه، روند جذب حداکثری را در پیش گرفت، افکار عمومی را با خود همراه کرد و بر روی آنان تاثیر گذاشت. همانطور که رهبری فرمودند نباید به این قشر نگاه دفعی داشت بلکه باید این رانقصی ظاهری دانست که با امر به معروف و نهی از منکر به ویژه از طریق رسانه می توان آن را رفع کرد. نقصی که رسانه ملی در وجود آن بی تقصیر نیست! استفاده ابزاری با دفع اعتماد نمی تواند به سمت اثر بخشی حرکت کند. در این راستا پوشش ها و تفکرات دارای نقص نباید از این رسانه رانده شوند بلکه باید حول محور مشترکات جمع شوند و همه را به مرکز ثقل نزدیک کنیم.
آیا رسانه رنج فعالیت متعهدانه و تخصصی با رویکرد حداکثری را می پذیرد یا این تیپ های شخصیتی تا انتخابات بعدی از این رسانه خواهند رفت؟