...دوئل اعتبار و آبرو در بزنگاه زنده و میلیونی تلویزیون...
اصولا
در تقلید و کپی برداری هم نشان داده ایم که کارمان لنگ است؛ یک چیزی می
شنویم که مثلا فلان برنامه ماهواره ای گل کرده، بدون هیچ تحقیقی و فارغ از
نگاه بومی به آن برنامه، فی الفور دست به کار می شویم و اول تبلیغاتش را
راه می اندازیم که ما داریم جنگ نرم دشمن را خنثی می کنیم(!) بعد هم یک
چیزی روی آنتن می فرستیم که اندازه آگهی بازرگانی هم بیننده ندارد و دردی
از رسانه و مردم دوا نمی کند و اگر هم مخاطب پیدا کند به خاطر محتوا نیست.
به عبارتی در برنامه سازی نه تنها کار حرفه ای بلد نیستیم بلکه نمی دانیم
در جمهوری اسلامی ایران قرار نیست برنامه صرفا سرگرمی تولید شود؛ و البته
قرار هم نیست کلاس درس اخلاق و یا منبر مستقیم را به اسم برنامه تلویزیونی
به خورد ملت بدهیم. همین می شود که برنامه هامان اغلب بدون کار کارشناسی،
بدون ارزیابی دقیق و همچنین بدون ذائقه سازی و پیامدهای پخش آن، روی آنتن
می رود و برای روکم کنی خودمان هم که شده - بالاخره نمی شود که از مردم
عذرخواهی کنیم که در این ساعت خاص برنامه ای نداریم؛ به همه گفته ایم
24ساعته شده ایم با کلی شبکه رنگارنگ و در نتیجه آنتن باید پر باشد - همان
آش شله قلمکار بدون سرآشپز را روی آنتن نگه می داریم و به به و چه چه مان
هم به راه است که این دومی بیشتر آزاردهنده است، یعنی همه اهالی فرهنگ و
منتقدان و دلسوزان اعتراض دارند که این برنامه و آن سریال خوب نبود، بعد
آقایان مدیران محترم جلسه تقدیر و تشکر و هدیه بازی برگزار می کنند و به
همه ما می خندند...همین می شود که برنامه های گفتگو محور ما در بهترین حالت
می شود زمین دوئل و خط و نشان کشیدن این برای آن و آن برای این...گزارش
امروز را بخوانید لطفا تا با رمز و رازهای خاله زنک بازی و علل تکثیر این
پدیده روی آنتن بیشتر آشنا شوید.