به طور کلی یکی از اهداف غرب برای استمرار سلطه سیاسی و اقتصادی گسترش سلطه فرهنگی است که یکی از اصلی ترین راهکارهای غرب در این حوزه استفاده از ظرفیت های رسانه ای است. جهانیسازی به سبک غرب در واقع تلفیق فرهنگهای
جهانی با آموزهای انسان گرایانه و لیبرالی است که کمتر مانعی را در پیش روی تحقق اهداف نظام سرمایه داری ایجاد کند .
از همین روست که بخش عمده ای از رسانه های بین المللی تحت تاثیر سیاست های فرهنگی غرب بوده و به نحوی در حال بازگویی و بازتاب
ارزشهای
فرهنگی غرب هستند . اما به نظر میرسد میزان توجه بلندگوهای غربی به جوامع
مختلف همسطح نیست و غالبا جوامعی که هنوز سبک و سیاق سنتی خود را حفظ کرده
اند بیشتر آماج اشاعه فرهنگی غرب قرار می گیرند . از سوی دیگر با توجه به
پیشبرد بخشی از اهداف سیاسی کشورهای غربی در پشت پرده دیپلماسی عمومی نقش
رسانهها در رسوخ دادن فرهنگ غربی به کشوری همچون ایران افزایش یافته
است.فعالیت گسترده شبکه های فارسی زبان غربی خود گواهی تام بر این موضوع
است.در واقع رسانه های غربی سعی دارند به تدریج با ترویج اباحی گری فرهنگی و
اعتقادی راه رابری ترویج سبک زندگی غربی فراهم آورند.
سبک زندگی مجموعهای از طرز تلقیها،
ارزشها، شیوههای رفتار، حالتها و سلیقهها در هر چیزی را در برمیگیرد.
موسیقی عامه، تلویزیون، آگهیها همه و همه تصورها و تصویرهایی بالقوه از
سبک زندگی فراهم میکنند. در سبک زندگی غربی شاخصه های همچون منفعت محوری
لذت گرایی و سایر خصیصه های مادیگرایانه زندگی نمود پیدا می کند و از همه
مهمتر دین به یک تجربه شخصی که غیر قابل سنجش با میزان حقانیت است تبدیل می
گردد . در این دین جدید اساسا سیاست از دیانت جداست ، زندگی آسانتر است ،
فردگرایی مهم است،
لذتها مورد احترام اند ، حرکت بشر به سوی کاهش آلام
و دردهای زندگی است، دم غنیمت شمرده می شود و سایر انگارهای لیبرالیستی
مورد تقدیر قرار می گیرند.
البته راهکارهای رسانه های غربی نیز برای
ترویج این نوع از نگرش و بینش به زندگی نیز متفاوت و متنوع است. شاید اولین
کاری که این نوع رسانهها انجام می دهند این است که شخص را نسبت به دیدگاه
های خود، دچار شک و تردید کنند؛ بویژه تشکیک در کارآمدی و نتیجه بخشی یک
رفتار؛ مثل اینکه آیا این کار نتیجه دارد و آیا منطقی هست؟ تشکیک، در واقع
نرم سازی ذهن طرف مقابل، برای عملیات بعدی است. شک، فرد را دچار خلأ فکری و
منطقی می کند و او آماده می شود تا چیزهای دیگری را در ذهن
بپذیرد.بنابراین، ابتدا فرد باید نسبت به منابع فکری خود شک کند و در مرحلة
دوم، مخاطب، باید منابعی را که اطلاعات در آنها ریخته می شود، بپذیرد؛
برای نمونه، دشمن
میگوید: رسانه های شما دروغ می گویند یا همه واقعیت
را نمی گویند و بر اساس منافع خودشان این کار را می کنند... در نتیجه، نسبت
به صحت عمل رسانه های خودی شک پیدا می شود؛ ولی همچنان نیاز هست که منابع
اطلاعاتی دیگری جایگزین آنها شود و آن گاه به طور سریع، منابع رقیب از سوی
دشمنان معرفی می شوند. تزریق اطلاعات، این گونه صورت می پذیرد. در ادمه یکی
از کارهایی که این نوع رسانه ها انجام می دهند ترکیب information و
entertainment و تشکیل پدیده ای به نام infotainment است؛ ترکیبی از تفریح و
خبرگویی. غرب پیش از هر چیز، سعی دارد امپراتوری ذهنی خود را گسترش دهد و
کنترل مغزها را به دست بگیرد؛ تا در نتیجه، کنترل فرهنگ، اقتصاد و سیاست
شکل بگیرد.گاهی اوقات، عملیات روانی دیگران آن قدر جذاب است که فرد به سرعت
دچار خودفریبی می شود و حاضر نیست توجه کند که داستان فیلم بر چه منهج
اعتقادی حرکت می کند .
البته نگاهی به بخشی از عملکرد رسانه های
غربی فارسی زبان نیز گویای همین موارد است.به عنوان مثال شبکه من وتو با
پخش برنامه های مختلف سعی در عادی سازی و مفید و مشروع نشان دادن روابط
آزاد و نامشروع دختر و پسر دارد. طی این گزارش این شبکه در برنامه ای به
نام "جوانان موفق دنیا" ابتدا جوانان غربی را بهعنوان یک الگو به جوانان
ایرانی معرفی کرده و سپس فرهنگهای غلط غربی را بهوسیله همین جوانان که
بهعنوان یک جوان موفق و الگو برای نسل جوان معرفی شده اند ترویج
میکند.در
یکی از قسمتهای همین برنامه، این شبکه با پخش صحبتهای یکی از جوانانی که
بهعنوان الگو معرفی شده بود دلتنگی برای دوست دختر را یکی از بدی های
مسافرت عنوان کرد.همچنین چندی پیش این شبکه با پخش صحبتهای یکی از
شرکتکنندگان در برنامه ای به نام "بفرمایید شام" گفت : "دختران و پسران
باید بتوانند قبل از ازدواج با هم ارتباط آزاد دوستانه داشته باشند و این
ارتباطها میتواند تا چندین سال ادامه داشته باشد."
و یا شبکه فارسی1 در ادامه تخریب بنیان خانواده شخصیت مرد را تخریب و تمام احترام ها را برای زنان قائل شده است و در سریال های خود با جملاتی از قبیل «مردها پر از نقض و تناقض هستند» به تبلیغ و ترویج فمینیسم و کم رنگ کردن نقش مرد در جامعه در حد کسی که جهت رفع نیازهای جنسیِ زن خلق شده است بنیان خانواده ها را هدف قرار داده است».فارسی1 این مطالب را آموزش می دهد که زن ها نباید هیچ وقت عاشق مردها بشوند فقط با آنها خوش بگذرانند و بدون هیچ دلبستگی از آنها جدا شوند در حالی که در جامعه اسلامی این موضوع به شدت نهی می شود و زن و مرد را مکمل زندگی و خوشبختی یکدیگر می دانند.البته این شبکه چندی پیش فیلمی را پخش کرد که پسری با مراجعه به خانه دوست دخترش با تمام پرویی خطاب به پدر و مادر این دختر می گوید: «من برای ازدواج با دختر شما به اینجا نیامده ام، بلکه آمده ام بگویم من می خواهم با دخترشما همچون گذشته، رابطه دوستانه داشته باشم».وی در ادامه برای این کار خود چنین دلیل می آورد: «این به خاطر این است که دختر شما زیبا و دلربا است و خیلی از پسرها عاشق زیبایی های او هستند من هم می خواهم با او دوست باشم»
و یا برنامه "بفرمایید شام" در شبکه "من و
تو" در ظاهر برای سرگرمی بیننده هاست و جنبه مسابقه ای دارد اما حقیقت آن
است که این شبکه با پخش چنین برنامه ای به دنبال ترویج فرهنگ منحط غرب در
بین مخاطبان فارسی زبان خود است. این برنامه صرفا برنامه سرگرمی با موضوعیت
آشپزی نیست بلکه با "شخصیت"
ایرانیها کار دارد. و در این برنامه تلاش
می شود ذائقه و فرهنگ شخصیت هایی که مخاطب این برنامه هستند به طور غیر
مستقیم مورد هجمه قرار گیرد.
خاطرنشان می شود، انتخاب اسم برنامه
"بفرمایید شام" بسیار زیرکانه انجام شده، اسمی پرکاربرد و جذاب که هر موقع
این اسم را بیننده در جای دیگر می شنود ناخودآگاه تداعی خاطرات و اتفاقات
این برنامه را می کند یعنی این کلمه آنقدر تکرار میشود تا ملکه ذهن
بیننده گردد.نکته دیگر اینکه همانطور که قبلا اشاره شد، شرکت کنندگان این
برنامه ایرانیان مقیم لندن هستند، این برنامه تلاش می کند به مخاطبان خود
چنین القاء نماید که تمام کسانی که از ایران به کشور دیگری برای اقامت می
روند، در آنجا از فرهنگ ایرانی اسلامی خود دست بر
میدارند و فرهنگ و
نحوه زندگی در غرب را به عنوان "فرهنگ برتر" انتخاب می کنند و حال آنکه
چنین نیست و بسیاری از ایرانی هایی که به هر دلیل به کشور های غربی جهت
اقامت سفر کرده اند، نه تنها شیفته فرهنگ مبتذل غرب نشده، بلکه حتی حاضر
نشده اندکوچکترین تغییری در رفتار ایرانی اسلامی خود دهند. از جمله فرهنگ
های غربی و با فرهنگ ایرانی اسلامی ما مخالف است و در این برنامه مطرح می
شود، شرابخواری و استفاده از شراب های مختلف در تهیه غذا و مناسب دانستن
شراب بهعنوان هدیه برای همدیگر است، لذا در این برنامه به کرات دیده شده
که وقتی کسی به خانه دیگری می رود معمولا یک شیشه مشروب به همراه دارد و
بدتر از آن اینکه در این برنامه، خیلی از مواقع حتی در "سس" سالادهایی که
تهیه
میشود از شراب استفاده می شود.
لذا در نهایت باید گفت شبکه های ماهواره ای
با برنامه های کاملا حساب شده درصدد ورود به زندگی جامعه ایرانی هستند و
سعی دارند به تدریج به مسخ و نسخ فرهنگ اصیل ، پاک و الهی ایرانی اسلامی
بپردازند . از همین رو ضروری است تا فعالان در حوزه رسانه ای با بیان خطرات
و
تهدیدهای فرهنگی استفاده از این رسانه ها مانع از رواج بیش از پیش
استفاده از این نوع رسانه های بیگانه گردند و با تقویت کیفیت تولیدات شبکه
های داخلی این شبکه ها را از گود خارج کنند .