امروزه تغییر در سبک زندگی جوانان و نوجوانان در ابعاد مختلف قابل مشاهده است که متاسفانه در بسیاری از
موارد این تغییر آسیب زا بوده است.یکی از این ابعاد روابط بین دختران و
پسران بخصوص در سنین نوجوانی و جوانی است.این نوع روابط با شکل فعلی از
جمله آسیبهای اجتماعی است که نزدیک به یک دهه است جامعه ما را درگیر خود
کرده است.معمولا در لابه لای انگیزه های اصلی دختران و پسران از برقراری
رابطه پیش از ازدواج با یکدیگر می توان به مواردی چون ازدواج کردن و یافتن
همسری مناسب، برطرفکردن نیاز جنسی، برآورده ساختن نیازهای عاطفی، امکان
رقابت با دوستان از نظر جذابیت و مورد توجه قرار گرفتن و برطرف کردن نیاز
مالی اشاره کرد.البته این انگیزهها با توجه به جنس متفاوت است و پسران
نیازها و انگیزههای بیشتری برای برقراری این ارتباط دارند و به همین دلیل،
نگرش آنان در مورد برقراری ارتباط مثبتتر و شدت ارتباط نیز در آنان بیش
از دختران است . باید به این نکته توجه داشت که در بعضی موارد چنین به نظر
میرسد که افراد، با تصور ازدواج و یافتن همسر، به ارتباط با جنس مخالف روی
میآورند، اما وقتی عملاً در این رابطه قرار میگیرند، ناخودآگاه درصدد
ارضای نیازهای عاطفی و جنسی خود بر میآیند.دختر و پسر، در رابطه متقابل،
بدون شک در معرض آسیبها و خطرات جدی قرار میگیرند که به سبب وجود عشق و
علاقه در رابطه، این نوع از خطرات و آسیبها از نظر دو طرف سوءاستفاده به
نظر نمیرسد.این درحالی است که در واقع، آنها وارد روابط آسیبزایی شدهاند
که البته خود از آن بیخبرند. بنابراین این شرایط امکانی را فراهم میکند
که در چنین روابطی، یکی از طرفین، از دیگری سوءاستفاده کند که اغلب ممکن
است از نوع جنسی و جسمی و گاه روانی باشد که در برخی موارد افراد و بویژه
دختران، ناخواسته در معرض موقعیتی خطرناک همچون رابطه جنسی و بارداری قرار
میگیرند.
روابط بین دختران و پسران در جامعه ایرانی از گذشته های دور همواره یک موضوع حساس و بحث برانگیز بوده است.اما آنچه اخیرا این موضوع را در زمره آسیب های اجتماعی قرار داد تغییر و دگرگونی در ابعاد مختلف این رابطه است.این دگرگونی ها به قدری بوده که اسباب نگرانی معاون وزیر ورزش و جوانان را فراهم ساخته و باعث شده تا وی نسبت به این موضوع و تبعات آن هشدار دهد.آنچه باعث نگرانی معاون وزیر ورزش و جوانان کشور شده است؛ افزایش سه برابری این روابط و کاهش سن بروز آن، زمان شروع رابطه که به دوران تحصیلی راهنمایی رسیده و نوع رابطه که از نوع عاطفی به جنسی تغییر شکل داده و در نهایت ارتباط همزمان با چند نفر است که در میان دختران و پسران در سنین مدرسه دیده میشود.جامعه شناسان و روانشناسان اخیرا در سخنان خود نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و خواستار توجه جدی خانواده ها و مسئولین به این موضوع شده اند.
دکتر محمدتقی کرمی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است:" مسئلهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که روند روابط دختر و پسر در حال حاضر به سمتی پیش میرود که اگر مهار نشود، ممکن است در آینده این روابط جایگزین نهاد خانواده شود. برخی جوانان تا زمان تشکیل خانواده، دوره گذاری را برای خود تعریف میکنند که در آن به روابطی خارج از چارچوب خانواده و در قالب روابط دختر و پسر روی میآورند که ادامه روند روابط دختر و پسر در طولانیمدت، ابعاد وجودی خانواده را کوچکتر خواهد کرد یعنی ممکن است روابط دختر و پسر از سنین نوجوانی تا 25 سالگی و حتی 35 سالگی ادامه داشته و یا مانند مدلهای غربی تا 40 سالگی و آستانه پیری امتداد یافته و تازه بعد از آن ازدواج کنند".
روانشناسان معتقدند میل و کشش به جنس مخالف و برقراری رابطه با او از نظر فیزیولوژیکی یک نیاز طبیعی، فطری و روانی است. آنها همچنین می گویند در تمام فرهنگها، پسران و دختران در سن بلوغ اولین نگاه و گرایش را به سوی جنس مخالف ابراز می کنند. تمایلات نفسانی -که در صورت تعدیل، نیازهای طبیعی بشر را تأمین کرده و در صورت افسار گسیختگی حیات سالم او را مورد مخاطره قرار میدهد-نقش مهمی در این میان بازی میکند، از همین رو مهمترین این غریزهها را غریزه جنسی و میل به دوست داشتن و دوست داشته شدن، می توان دانست.
موارد فراوانی را میتوان نام برد که از عوارض ارتباط نامشروع و غیر اخلاقی با جنس مخالفاند؛ ازجمله آنها می توان به،ایجاد نا هنجاریهای جنسی مثل استمنا و استشها، همجنسگرایی، زنا و روسپیگری، نظربازی، حیوانبازی، آزارگری جنسی، آزارخواهی جنسی و نمایشگری،افزایش فرزندان نامشروع، سقط جنین، اعتیاد به مشروبات الکلی، بزهکاریهای مختلف بر اثر ناکامیها و مشکلات روانی، افتادن در دام کامجوییهای بدلی، تأخیر در سن ازدواج، خانوادههای تکوالدینی، ازدیاد مفاسد، جرم و جنایات، شایع شدن بدحجابی، مزاحمتهای خیابانی و دیگر ناهنجاریهای فرهنگی و اجتماعی و تضعیف اجتماع اشاره کرد.
حجتالاسلام ابوالفضل جعفریپور کارشناس دینی و مشاور خانواده در پاسخ به این سئوال که چرا امروزه رابط دختر و پسر بیشتر و راحتتر از گذشته شده است، می گوید:"بالا رفتن سن ازدواج یک عامل است.در قدیم به محض آنکه دختر به سن بلوغ یا کمی بالاتر میرسید، حتی قبل از آنکه بفهمد غریزه جنسی چیست، ازدواج میکرد.سستی اعتقادات و ندانستن احکام الهی عامل دیگر است.وقتی اعتقاد انسان به معاد و عذاب الهی برای ایجاد رابطه با نامحرم که یک امر حرام است، سست شود انسان دست به گناه میزند. رسانه ها نقش مهمی در این زمینه دارند. با گسترش رسانهها بویژه تلویزیون و ماهواره و ساخت فیلمهای داخل و خارج ایران قبح رابطه با نامحرم شکسته شده است.از سوی دیگر گسترش فرهنگ غربی را داریم. جوانان ایران با الگوگیری از مدل غربی زندگی به این نوع ارتباط روی آوردند. کم شدن عاطفه و محبت در محیط خانواده بسیار مهم است.انسانها تشنه محبت هستند، بنابراین وقتی در محیط خانواده شخص به لحاظ محبت کمبود احساس کند، برای جبران آن به رابطه با دیگران روی میآورد. الگوگیری از دوستان در رواج این روابط اثر گذار است. همان طور که دوست خوب مایه رشد انسان است، دوست بد مایه تباهی و فساد انسان است، پس افراد برای آنکه در برابر دوست خود کم نیاورند، به سمت این نوع ارتباط میروند.از سوی دیگر گسترش تفریحات است. در قدیم تفریحات در رفت و آمد به خانواده نزدیکان، دشت و صحرا خلاصه میشد، ولی امروزه هزاران نوع تفریح از قبیل سینما و پارک و... وجود دارد، یکی از عوامل گسترش فساد، محیطهای باز تفریحی است که همان گونه که میتوان تفریح سالم داشت، رابطه حرام نیز شکل میگیرد".
پروفسور باهر با ابراز تاسف و انتقاد از بی تفاوتی مسئولین فرهنگی کشور از گسترش روابط دختران و پسران قبل از ازدواج می گوید:"این نوع روابط نه مطابق با موازین اخلاقی و نه اسلامی است و هر روز شاهد گسترش آن در میان خانواده ها و متلاشی شدن پیوندهای خانوادگی هستیم. باید متاسف تر شویم که این مسئله در بین متاهلین نیز بسیار دیده می شود که در این باره مسئولین فرهنگی جامعه باید فکری منطقی و مطابق با شأن جامعه نمایند. فقدان پژوهش های کافی درخصوص روابط دختر و پسر در ایران، معلول مسائلی است که از آن جمله می توان به حساسیت های عمومی جامعه در طرح موضوعات و مسائلی که به حوزه روابط جنسی و خصوصی افراد مربوط می شوند، اشاره کرد. در این قبیل مسائل، از یک طرف اشخاص غالبا از بیان واقعیت ها طفره می روند و از طرف دیگر موسسات و سازمان های متولی امور پژوهشی، مطالعاتی در این باره انجام نمی دهند.مسئولین فرهنگی جامعه تمام امکانات و تلاش خود را در اصلاح فرهنگ جامعه به کار بگیرند زیرا تا فرهنگ سازی درست صورت نگیرد خرده کارها نتیجه مطلوب به همراه نخواهد داشت".
یکی از علل و شاید گفت بهانه ها برای ایجاد ارتباط بین دختر و پسر آشنایی برای ازدواج است که معمولا روابط دوستی بین دختر و پسر به ازدواج ختم نمی شود و اگر بشود در بسیاری از موارد مشکلات جدی را بهوجود خواهد آورد.آنچه مهم است اینکه چنین تصوری چندان قابل اعتماد نیست که دوستیهای قبل از ازدواج به انتخاب همسر دلخواه و داشتن زندگی سعادتمندانه منجر میشود. میتوان بدون داشتن این دوستیها و با نظارت و راهنمایی والدین و برخورداری از مشورت مشاوران زبده، به انتخاب فردی مناسب برای زندگی مشترک کمک کرد. تجربه دوستیهای قبل از ازدواج، تبعات منفی برای افراد به دنبال دارد. به عنوان مثال لطمه عاطفی شدید، دلسردی در زندگی مشترک، بدبینی به جنس مخالف، منصرف شدن از ازدواج و همچنین افسردگی برخی از عوارضی است که در صورت عدم ازدواج با چنین دوستانی دامنگیر طرفین خواهد شد.
لذا لازم است در این گونه موارد از خیالپردازی و تصور رویایی در مورد جنس مخالف اجتناب شود. برخی معشوق خود را فرشته نجات میدانند، ولی انسان میتواند فردی را بسیار عمیق دوست بدارد و این دوست داشتن نباید موجب کوری و کری انسان شود، زیرا بعد از مدتی به اشتباه خود پی میبرد.در این موارد فقدان روابط پنهانی با جنس مخالف و مشورت با والدین ضروری است. هیچ گاه فراموش نکنیم که قبل از دوستی با جنس مخالف دوستان دلسوزی همچون پدر و مادر داشتهایم، هیچ پدر و مادری، بدبختی فرزند خود را نمیخواهد، پس به محض اولین ارتباط با آنها در میان بگذاریم یا ما آنها را قانع میکنیم یا آنها ما را قانع میسازند، اگر عاقلانه جلو رویم نه عاشقانه.
بسیاری از این جوانان، دختران و پسران دانشجویی هستند که حداقل در محیط دانشگاه، مجبورند ارتباط نسبتاً مستمری با جنس مخالف خود داشته باشند. پس از پایان تحصیل نیز دختران بهکار در محیطهای بیرون خانه و حضور در اجتماع علاقه دارند که میزان ارتباط آنان با مردان را افزایش میدهد. در نوع مواجهه با این شرایط معمولاً جوان دچار نوعی تضاد و تنش میگردد زیرا ازطرفی در جامعه نمیتوان این دو جنس را کاملاً از هم جدا ساخت و از طرف دیگر ابهام در نحوه ارتباط با جنس مخالف و محدوده آن و نیز تمایل غریزی جوان به جنس مخالف او را دچار سردرگمی کرده است بنابراین نحوه ساماندهی ارتباطات مزبور متناسب با شرع و آموزههای دینی از جمله پرسشهای اساسی قابل طرح در اینباره است.در اینجا ارائه برخی راهکارها به جوانا نی که می خواهند زندگی مومنانه و سالمی را تجربه کنند خالی از لطف نیست.اولاً خدا را ناظر بدانیم که مهمتر از والدین است، ثانیاً اعتماد پدر و مادر به خود را یک فرصت بدانیم و با سوء استفاده از این آزادی به اعتماد آنها خیانت نکنیم تا این آزادی به بیبند و باری تبدیل نشود.تا زمان فراهم شدن موقعیت ازدواج عفت ورزیم، برای فراهم شدن شرایط اقتصادی ازدواج خود تلاش کنیم و در انتظار کمک رسانی پدر و مادر و خانواده نباشیم، اگر امکان ازدواج موقت هست، از راه شرعی آن اقدام کنیم و به دنبال دوستی حرام نباشیم.بدون شک تغییر سبک زندگی جوانان در آینده، نهاد خانواده، حفظ ارزشهای اسلامی و سلامت جامعه را با مخاطره روبهرو خواهد ساخت. از اینرو برنامهریزی هدفمند در جهت آگاهسازی فرزندان از پیامدهای اجتماعی، خانوادگی و معنوی روابط خارج از عرف و شرع، در جهت حفظ خانواده ضروری است.
منبع: رسالت