در همان دوره بود که بسیاری از مزون های لباس(خانه های مد) آغاز به استخدام هنرمندان و نقاش ها کردند تا طرح لباس ها را بکشند. تصاویر نقاشی شده به مشتری ها نشان داده می شدند که بسیار ارزان تر از نمونه واقعی لباس تولید شده در کارگاه بودند، در صورتی که مشتری ها یکی از طراحی های آنان را می پسندیدند آن لباس را سفارش می دادند و خانه ی مد از این طریق صاحب درآمد می شد. به این ترتیب، سنت طراحی لباس به جای ارائه ی لباس های تکمیل شده به عنوان یک کار اقتصادی آغاز شد.
در طول اوایل قرن بیستم عملا" تمام مد در پاریس و به میزان کمی از لندن نشات می گرفت .مجلات مد از دیگر کشورها سردبیرانشان را به فشن شو های پاریس می فرستادند. فروشگاهها خریدارانی را به فشن شوهای پاریس می فرستادند تا آنها با خریداری لباس ار آنها کپی کنند.
یک طراح مشهور جامائیکایی به نام شانون مگی می گوید:’طراحی مد عشق و شوری است برخاسته از قلب هنرمند.
انواع مد
انواع مد
پوشاکی که توسط تولیدکنندگان لباس ساخته می شوند در سه دسته ی اصلی قرار می گیرند، اگرچه این ممکن است به شاخه های فرعی دقیق تری نیز تقسیم شود:
مد پوشاک تا سال 1950، عمدتاً طراحی و ساخت لباس به شکل دوخت سفارشی (روش فرانسوی) و بر اساس اندازه هایی بود که مشتری سفارش می داد، هر لباس برای یک مشتری خاص طراحی و دوخته می شد و برای مشتری ها به شکل انحصاری سفارش دوخت گرفته می شد، به طور معمول در آن دوره از پارچه های گران قیمت و با کیفیت بالا استفاده می شد و با دقت بسیار بالا به جزئیات و اتمام کار لباس دوخته می شد. درنتیجه این کار فرآیندی بسیار وقت گیر بود، ظاهر و تناسب لباس به نسبت هزینه ی مواد و زمان لازم برای دوخت در اولویت قرار داشتند
لباس های ماشینی مرز بین دوخت سفارشی و تولید انبوه می باشند، این لباس ها برای مشتری های مخصوص دوخته نشده اند اما دقت بسیاری در انتخاب و برش پارچه صورت گرفته است و به منظور تضمین انحصار، این لباس ها در مقادیر محدود دوخته شده اند. در نتیجه به نسبت گران قیمت می باشند. مجموعه های لباس های ماشینی معمولاً در هر فصل طی دوره ای که به نام هفته ی مد شناخته می گردد توسط خانه های مد به عرضه ی نمایش گذاشته می شوند. این پدیده دوبار در سال در سرتاسر شهرها اتفاق می افتد.انواع لباس هایی که در فصل های مد ارائه می شوند شامل پوشاک بهار/تابستان، پاییز/زمستان و همچنین لباس های راحتی، لباس شنا و لباس عروس می باشند.
در حال حاضر صنعت مد بیش از هر چیز متکی بر فروش بازار انبوه است. تولید انبوه طالب بیشتری دارد و نیاز طیف گسترده ای از مشتریان را برآورده می کند. مشاهیر دنیای مد برای هر فصل مد روند هایی را تعیین می کنند که بر اساس آن لباس های ماشینی تولید می گردد. آنها اغلب تمام طول یک فصل را صبر می کنند تا مطمئن شوند آیا سبک مطرح شده می تواند بازار را به دست بگیرد یانه، سپس برای تولید آن ابتکار عمل را به دست می گیرند و به منظور صرفه جویی در هزینه و زمان از پارچه های ارزان تر و تکنیک های ساده تر برای تولید استفاده می کنند که به راحتی می تواند توسط یک دستگاه انجام شود.در نتیجه محصول نهایی می تواند بسیار ارزان تر فروخته شود. یک نوع طراحی وجود دارد که سبک کوچ نامیده می گردد و منشاء آن به واژه ی آلمانی”kitsching” برمی گردد که معنی آن زشت یا به لحاظ زیبایی شناسی ناخوشایند است. کوچ همچنین اشاره به نوع پوشش یا نمایش لباس هایی دارد که به اصلاح از مد افتاده اند، اغلب شلوارهای فاق بلند مربوط به دهه ی 80 میلادی نماد مد کوچ در نظر گرفته می شوند.
تاریخچه مد در ایران به دربار قاجار ها می رسد. البته در آن زمان مد های اروپا به خصوص فرانسه فقط در دربار مشاهده می شد اما در دوره رضا خان تجدد و مدگرایی به مردم عادی هم تسری پیدا کرد و با ایجاد مغازه های خیابان جمهوری و شکل گیری طبقه متوسط ایرانی بحث مد داغ تر شد .
براساس اطلاعات موجود در ایران، آقایان پیشگامان مدگرایی بوده اند، آنها که در دوران قاجار و سال های اولیه حکومت رضاخان مجال بیشتری برای استفاده از مدل های غربی و آراستن ظاهر خود داشتند، در سال های بعد کم کم عرصه را به خانم ها واگذار کردند.
رونق گرفتن تجارت فرا مرزی، افزایش تولید و خدمات، افزایش تقاضای مصرف کنندگان، به وجود آمدن رفاه نسبی در زندگی طبقه متوسط، انسان ها را به سوی ظاهر آراسته و توجه بیشتر به ظواهر زندگی سوق داد.
دکتر قرایی مقدم می گوید: مدگرایی بدون تفکر و منطق اشتباه است و مدگرایی احساسی و لجام گسیخته، هویت ما را از بین می برد.
وی جامعه ایرانی را مد گرا می داند و می گوید: در جامعه ما نمی توان مد را کنترل کرد، اما می توان با آموزش های علمی و رفتاری به جوانان یاد داد که این نوع مدگرایی، خود باختگی است. جوانان ما باید با هویت دینی وملی کشورشان آشنا شوند.
وی معتقد است: این آموزش باید از مدرسه و کتب درسی آغاز شود و با رسانه های جمعی ادامه پیدا کند.در حالی که در کتابهای درسی ما، هیچ صحبتی از هویت ملی و دینی ما نیست و این آموزش ها کمکی به خود اتکایی جوانان نمی کند.
گرانمایه پور نیز معتقد است: مد در بین اقشار کم درآمد، نوعی تقلید است که بیشتر نشانه احساس فقر و کمبود است.
اکثر مردم مد را بامدل های لباس، کفش وآرایش می شناسند. اما مد گاهی از دریچه دیگری خودنمایی می کند.
با این حال می توان نتیجه گرفت که ایران جامعه است مد گرا که گاهی هم آنچنان دچار افراط در این زمینه می شود و جوانی که در این عرصه پا می گذارد به نوعی خود فراموشی فرهنگی و اصالتی می رسد.
منابع:
هنرآنلاین
مجله سبک
فصل نو
تبیان
جهانی شدن و فرهنگ – جان تامیلنسون