زیباترین الگوی پوشش در اسلام
* آیتالله محسنی گرکانی
اولین مراسم کشف حجاب طبق فرمان
رضاخان در دانشسرای عالی با حضور خودش و زن و دخترانش و وزرای مملکت همراه
با همسرانشان در روز 17 دی 1314 در جشن اعطای دانشنامه به دخترانی که از
دانشسرا فارغالتحصیل شده بودند، ثبت شده است.
و برای ایجاد زمینهای
این عمل ننگین در فروردین 1314 همان سال در مجلس جشن در شیراز که با حضور
وزیر معارف برگزار شد به دستور مقامات مربوطه دختران دانشآموز مکلف شدند
بدون پوشش و حجاب دستهجمعی سرود بخوانند و سپس به ورزش بپردازند.
این
اقدام ضد اسلامی موجب شد به امر عالم مجاهد مرحوم سیدحسامالدین فالی
روحانی شهر شیراز مردم در مسجد وکیل متحصن شدند، و بازار شیراز تعطیل
گردید.
این قیام با دستگیر شدن و حبس مرحوم فالی سرکوب شد در همان سال
دستور داده شد مدارس دختران و پسران مختلط شود و... این امر نشان دهنده
اهمیتی بود که مراکز آموزش و فرهنگ دستگاه رضاخانی در مسئلة کشف حجاب از
خود بروز میداد.
محمدرضا پسر رضاخان به این مسئله اعتراف میکند، در کتاب مأموریت برای وطنم مینویسد:
پدرم
بدواً به رفع حجاب زنان اقدام کرد، در اثر تشویق و تحریض وی در سال 1309
شمسی نخستین بار بعضی از بانوان طبقه اول مملکت در خانههای خود، و مجالس
مهمانی به لباس اروپائی درآمدند، و عده کمی هم جرأت کرده بدون حجاب در
خیابانها ظاهر شوند.
در سال 1313 شمسی آموزگاران و دختران دانشآموز از داشتن حجاب ممنوع شدند.
بیحرمتی به حرم فاطمه معصومه(س) در قم
در
فروردین سال1307 رضاخان برای تحکیم مأموریت استعماری خود در رابطه با
اشاعه فرهنگ غرب و عموماً بیحجابی زنان و دختران ایرانی خصوصاً هنگام
تحویل سال نو که مردم از اطراف در حرم کریمه اهل بیت حضرت معصومه اجتماع
میکنند، همسر و دخترانش را بدون حجاب با وضع زنندهای روانه قم کرد و وارد
حرم شدند.
این هتک حرمت و جسارت مورد اعتراض روحانی مبارز مرحوم آیتالله حاج شیخ محمدتقی بافقی قرار گرفت و با صراحت به آنها خطاب کرد و گفت:
"اگر
مسلمانید چرا بدون حجاب به این جا آمدهاید، و اگر مسلمان نیستید چون ورود
غیرمسلمان به حرم مطهر ممنوع است باز هم نباید به این جا میآمدید."
ملکه
که شدیداً از این برخورد غیرمنتظره وحشت کرده بود، و احساس امنیت نمیکرد،
زیرا در برابر نهی از منکر یک شخصیت روحانی خوشنام و سرشناس حوزه علمیه
قم قرار گرفته بود، فوراً جریان را تلفنی به رضاشاه در تهران گزارش داد و
کمک خواست. رضاخان برای ایجاد رعب و ترس و اینکه دیگر کسی جرأت اینگونه
اعتراض را نداشته باشد بلافاصله با عدهای نظامی خود را به قم رساند و با
عربدهکشی و فحاشی دستور داد مرحوم بافقی را حاضر کنند. بعد از ضرب و جرح
وی از همان داخل صحن او را از قم تبعید کرد.
این هوچیگری و بددهنی و
جسارت به مقدسات دین و مذهب آن هم درحرم حضرت معصومه از یک آدمی که با
الفبای دین اسلام بیگانه بود قابل انتظار بود!
زمانی که دیکتاتوری
رضاخان شکل میگرفت برای پیشرفت کشف حجاب و تسهیل امر بیحجابی دولتمردانی
که پوشش لباس اروپائی را رسیدن به دروازه تمدن میدانستند، ورود کلاههای
زنانه را آزاد اعلام کردند.
به قول مخبرالسلطنه هدایت که یکی از
سردمداران همان حکومت است میگوید: تکلف (و زیادهروی) در لباس به کجا کشیده
که عایدات مشروع و حلال هشتاد در صد وفا به ایفای مد نمیکند، لباس صبح،
لباس ظهر، لباس عصر، لباس شب، کفش و جوراب و کلاه هم رنگ و دامن...
سابق
وسمه میکشدند، سرانگشتان را حنا میبستند، چون پول به خارج نمیرفت
وحشیگری بود، حال که مبلغی گزاف به بهای ماتیک و... بخارج میرود نشانه
ترقی و تمدن است.
ورود آزادی غربی به ایران
در تاریخ 1313 شمسی شصت
و پنج سال قبل تقریباً این تفکر یعنی آزادی بطور نامحدود به عنوان ارمغان
از اروپا به کشورهای اسلامی وارد شد از جمله در ایران بوسیله غربپرستان و
خیانتکاران به اسلام مانند رضاخان و حامیانش ابتدا از کشف حجاب شروع
کردند.
محمدعلی فروغی معروف به ذکاءالملک مدتی سفیر کبیر ایران در
ترکیه بود، و در آن مدت بین او و کمال پاشا آتاترک رئیس جمهور ترکیه و عصمت
اینونو نخست وزیر و سایر مقامات ترکیه روابط بسیار حسنهای ایجاد شده بود،
بطوری که در تمام مدت سفارت، مورد مشورت مقامات ترکیه قرار میگرفت.
فروغی
از این نزدیکی (که در اصل یک سیاست بود و نقشهای بود برای فساد در ایران)
حسن استفاده را کرد و موجبات سفر رسمی رضاشاه را به کشور ترکیه فراهم
ساخت.
غرض و نیت فروغی از این سفر این بود که شاه از نزدیک با مظاهر
تمدن در اروپا که در ترکیه رواج یافته بود آشنا شود و بعد به عنوان سوغات،
قسمتی از آن تمدن را تا آنجا که بتواند در ایران پیاده نماید.
رضاخان
روز دوازده خرداد 1313 شمسی عازم ترکیه شد . مدت مسافرتش در ترکیه چهل روز
به طول انجامید، و کمال آتاترک از شاه ایران تجلیل شایستهای معمول داشت،
رضاخان وقتی به ایران برگشت تصمیم گرفت ایران را از لحاظ ظاهر به پای ترکیه
به رساند، تغییر کلاه، کشف حجاب، تأسیس دانشگاه با فرهنگ غربی، تمام اینها
سوغات و ارمغان غرب بود که از ترکیه بوسیله رضاخان در ایران به اجرا در
آمد.
فروغی با مهارت خاصی موفق به انجام خواستههای خود شد بدون اینکه شخصاً قدمی برداشته باشد.
دستگاه حاکمه فرهنگ دین را به مسخره میگرفتند
رضاخان
و دستگاه حاکمه او برای اجرای مأموریت مسخ فرهنگ دینی ملت مسلمان ایران
اقدامات خشونتباری را انجام دادند که بخشی از آن بشرح ذیل است:
1-
ممنوعیت استفاده کلاه متعارف بین مردم ایران و اجبار در استفاده از کلاه
تمام لبه (شاپو) و صدور قانون"متحدالشکل نمودن لباسها" در 8 بهمن 1307 و
دستورجلب اشخاص بدون کلاه شاپو.
2- برگزاری مجالس عزاداری و روضهخوانی
موکول به کسب اجازه از شهربانی گردید، که غالباً با بهانههای مختلف از
دادن اجازه خودداری مینمودند (در بعضی بخشها و روستاها رسماً روضهخوانی
ممنوع بود.
3- محصلین دختران مدارس از داشتن چادر و محجبه بودن ممنوع شدند.
4- کلیه کارگزاران حکومتی در هر منطقهای موظف شدند همراه با همسرانشان بدون حجاب در مراسم و مجلس حاضر شوند.
5- افسران ارتش از راه رفتن با زنان با حجاب ممنوع شدند.
6- معلمان زن مجبور به حضور در کلاسها بدون داشتن حجاب بودند.
7-
استانداران، فرمانداران و بخشداران موظف به انعقاد مراسم متعدد به دعوت از
روحانیون و تجار و افراد صاحب نفوذ به آن مراسم همراه با زنان خود بدون
حجاب گردیدند.
8- به نیروهای شهربانی دستور داده شد که با توسل به قوه قهریه حجاب را از سر زنان مسلمان بردارند و حتی روسری نیز ممنوع شد.
9-
کلیه دارندگان وسائل مسافرتی از قبیل قطار و وسائل درون شهری مانند ماشین و
درشکهها اجازه نداشتند خانمهای باحجاب را سوار کنند و گاهی آنان را مورد
تمسخر قرار میدادند. بعضیها هم که مخالف برنامه کشف حجاب بودند جرأت
نمیکردند دختران و خواهران باحجاب را سوار وسائل نقلیه کنند و الزاماً از
سوار کردن زنان با حجاب خودداری مینمودند(و جرأت سوار کردن آنها را
نداشتند).
10- مأموران موظف به جلوگیری از حضور زنان با حجاب در اماکن زیارتی و مساجد بودند!
*رضاخان
برای مسخ فرهنگ اسلامی دستور داد با توسل به قوة قهریه و خشونت "حجاب" از
سرزنان مسلمان بردارند و حتی استفاده از روسری نیز جرم اعلام شود و دختران و
زنان با حجاب از حضور در مدارس و ادارات و اجتماع ممنوع شدند
* عالم
مجاهد سیدحسام الدین فالی در مخالفت با مبارزه رضاخان با حجاب اسلامی
دستگیر و زندانی شد و نیز عالم بزرگوار مرحوم بافقی مورد ضرب و جرح قرار
گرفت و از قم تبعید شد .