زیباترین الگوی پوشش در اسلام
*آیتالله محسنی گرکانی
*قسمت چهارم
توطئه استعمار و اسارت زنان
توطئه
استعمار برای اسارت زنان مسلمان در حدود دویست سال پیش آغاز شد و با
استفاده از شیوههای مختلف و تبلیغات ضد اسلامی راه انحرافی و توسعه آن
ادامه پیدا کرد.
امام خمینی(قدس سره) با اشاره به همین دوره میفرماید:
"ابر
جنایتکاران که ادامه حیات خویش را در اسارت ملتها بویژه ملتهای اسلامی
میدانند در این سدههای اخیر که راهشان به کشورهای اسلامی نفتخیز و
ثروتمند باز شد، دریافتند که تنها قشر مذهبی است که میتواند خاری در راه
استعمار و استثمار آنان باشد، و دیدند که حکم نیم سطری که یک مرجع مذهبی
مورد علاقه مردم چنان دارای قدرتی است که دولت انگلستان و دربار قدرتمند
قاجار را به زانو درآورد، و نیز دریافتند که زنان در آن نهضت نقش اساسی
داشتند و متوجه شدند که در مشروطه و پس از آن نیز زنان بویژه قشر متوسط
محروم آنان هستند که میتوانند با قیام خود مردان را به میدان بکشند و
احساس کردند تا این عوامل به قوت خود باقی هستند، نقشههای آنان نقش بر آب
است، و لازم دیدند برای دست یافتن به این کشورها و مخازن سرشار آنها باید
پایههای مذهب و رهبری مذهبی و قشرهای مذهبی سست شود، و از همان زمان به
فکر این نقشه و عملی نمودن آن افتادند و توفیقهائی هم به دست آوردند."
(صحیفه نور،ج16، ص 126)
سقوط سنگر حجاب در ایران
از آنجا که حجاب
یکی از دستورات محکم اسلام است و حفظ زن مسلمان در مقابل بیگانه به حفظ
اعتقاد به حجاب بستگی دارد و تا این سنگر سقوط نکند سقوط سنگرهای دیگر
اسلام با مشکل روبرو میشود اولین قدم برای اسلامزدائی از اسارت زن آغاز
شد.
در سال 1227 هجری شمسی این مهم توسط ایادی استعمار در ایران به
عهده زنی به نام زرینتاج ملقب به قرهالعین از اعضای فعال فرقه ضاله
استعماری بهائیت گذاشته شد، وی اولین زنی بود که بدون حجاب در اجتماع مردان
حاضر شد و اعلام کرد هر که او را مس کند از آتش در امان خواهد ماند!
یکی از نویسندگان بهائی راجع به حضور بی پرده او در اجتماع مردان مینویسد:
...ناگهان
مشاهده نمودند که جناب طاهره، قرهالعین، با نهایت سکون و وقار بدون حجاب
به طرف جمع پیش میآیند تا به آن محل رسیده از این وضعیت چنان رعب و وحشتی
بر حاضرین روی داد که جمعی در حال تحیر سرها را به زیر انداختند، و عدهای
به اضطراب و امتحان شدید مبتلا گردیدند، چنانکه عدهای از آن جمع کنار
رفته، و اضطراب به حدی شدید بود که یکی از آنها موسوم به عبدالخالق اصفهانی
گلوی خود را بریده به اطراف می دوید.
ولی حضرت طاهره بدون اندک توجه و اعتنائی به آن احوال اشعار جذبیه خود را میخواند و کلمات خود را به این آیه ختم نمود:
ان
المتقین فی جنات و نهر فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر در حین تلاوت این آیه
با دست اشاره به طرف حضرت بهاءالله و جناب قدوس نمودند... آن گاه گفت: من
آن کلمهای هستم که در احادیث و اخبار مذکور است که چون قائم به آن نطق کند
نقبا و نجباء از اطرافش فرار کنند.(1)
قرهالعین نه تنها به کشف حجاب
تشویق میکرد، بلکه اعلام کرد در روابط بین مرد و زن هیچ رادع و مانع و حد
تکلیفی وجود ندارد. از سخنان اوست که میگویند: ای احباب گوش کنید، ای
اغیار بدانید... بزودی مولای ما باب، بلاد را فتح میکند، عباد را مسخر
میسازد، بزودی اقلیم هفتگانه مسکون روی زمین در مقابل وی تسلیم
میشوند...
از حال تنهائی بجان اجتماع، بیرون بیائید، و این حجابی را
که میان شما و زنان مانع از استفاده و استمتاع است پاره کنید، آنان را در
کارهای خودتان شریک سازید و کارها را در میان خودتان و زنان بعد از آن که
کام دل از آنها برداشتید تقسیم کنید. آنها را از خانه به انجمنها برید،
زنان گلهای زندگی دنیا میباشند، گل را از شاخ به چینید و ببوئید زیرا گل
برای چیدن و بوئیدن آفریده شده و شایسته نیست که آن را آماده بدارید و بدان
نیک نظر ندارید. گل و شکوفه را باید چید و برای دوستان به ارمغان
فرستاد... زنان خود را از دوستانتان دریغ مدارید، زیرا اکنون رادع و مانع و
تکلیفی وجود ندارد و کسی نمیتواند جلوی کسی را بگیرد، پس حظ و نصیب خود
را از این حیات و زندگی بردارید زیرا بعداز مردن خبری نیست(2)
برای قرهالعین در این عمل استعماری ضد دینی تجربهی موفقی نبود.
اقدام
وقیحانه قرهالعین نه تنها زمینهساز آن توطئه استعمارگران نشد بلکه با
عکسالعمل تند و تنفر شدید عمومی جامعه مواجه گشت، بگونهای که سرانجام به
قیمت جان او تمام شد.
پس از این اقدام قرهالعین بر ضد حجاب، اگر چه
استعمار دست از هدف خود برنداشت و آن را دنبال میکرد ولی این طرح مبارزة با
اسلام قریب صد سال عقب افتاد،تا سالهای پایانی حکومت قاجار حرکتی کارساز
در این راستا مشاهده نمیشود.
*پاورقی:
1- محمدعلی فیضی "حضرت
بهاءالله" 41-42 مؤسسه مطبوعات امری وابسته به تشکیلات بهائیت به نقل: از
قرهالعین "درآمدی بر تاریخ بیحجابی ایران نویسنده سینا واحد مؤسسه
تحقیقاتی و انتشاراتی نور تهران زمستان 1363 ص 18 نقل از اولین کنگره سیده
نصرت امین ص 148.
2- تاریخ باب و بهاء نوشته زعیمالدوله تبریزی (مفتاح بابالابواب) ترجمه مرحوم فرید گلپایگانی انتشارات فراهانی فروردین 1346 ص134.