پیاده کردن آموزههای دینی و عینی نمودن دستورالعملهای شریعت، وظیفه آحاد جامعه است. اما در این میان سازمانهای فرهنگی حکومت دینی، وظیفهای مضاعف به دوش میکشند و باید خط مشی کلی جامعه را بر اجتناب از رذایل اخلاقی، ترغیب جوانان به ازدواج و رواج سادهزیستی بنا نهند.
وقتی فرهنگ سازان جامعه خود گرفتار اسراف و تبذیر شوند، از اخلاق و معنویت فاصله بگیرند، نسبت به مفاسد اخلاقی و ابتذال در پوشش بیتفاوت شوند، پیامدهای ذیل نتایج طبیعی چنین گرایشی است:
الف) بی توجهی نسبت به کار آمدی دین در عرصههای مختلف اجتماعی، جوان را به سمت بی هویتی و پرداختن به ضد ارزشها سوق میدهد. وقتی پویایی دین در عرصه حیات بشری کم رنگ شود، بدینی است دختران و پسران، ابزار وجود و اثبات شخصیت خویش را در مظاهر غیر دینی مانند خود آرایی و مدگرایی جست و جو نمایند.
ب) عدم اهتمام به تقویت باورهای دینی و ارزشهای اخلاقی سبب میشود نسل جوان نسبت به ارزشها بیگانه گشته و نسبت به اعتقادات دینی خود احساس حقارت نماید و بنبست فکری در این باب، خودباختگی به فرهنگ غرب را در پیدارد.
احیای ارزشهای اصیل اسلامی و فراخوانی زن مسلمان به تعقل و دریافتن ارزشها و آفریدن روح تعبد و تعهد نسبت به اینها نقش مهمی در این زمینه خواهد داشت.
زن مؤمن باید به آنچه اسلام به عنوان ارزش بدان مینگرد باور داشته باشد و بداند که شخصیت و عظمت او در گرو روح بلند، اندیشه والا و جان پیراسته از آلودگی است که او را به روشی انسانی و مشی اسلامی فرا میخواند و بداند تن آرایه بسته و ظاهر فریبنده هرگز نمایانگر شخصیت او نیست.
کلام بیدارگر حضرت مسیح که فرمود:
به حق برای شما میگویم: تن چه سودی دهد در صورتی که ظاهرش درست باشد و درونش تباه. بدنهای شما چه سودتان دهد که خوشتان دارد و دلهایتان تباه باشد و بهرهای نبرید آن گاه که پوست خود را آراسته و پاک نگاه دارید و دلهای شما چرکین باشد.
در زن باید باور استوار، ایمان عمیق ایجاد شود. زنی که دل به حق داده و اندیشه به خدا سپرده و فرجام زندگی دنیویاش را پذیرفته چطور حاضر میشود خودآرایی و خود نمایی کند و خود را در معرض نگاههای آلوده قرار دهد و زمینههای تلذذ دیگران و مآلاً فساد آفرینی را به وجود آورد؟!
کلام بلند حضرت علی(ع) که میفرماید:
«المرء بایمانه؛ آدمی در گرو باورهای خویش است.» نشانگر آن است که باورهای درست و ایمانهای راسخ، عالیترین نقش را در کیفیت زندگانیِ انسان ایفا میکنند.