ک دسته از روایات ما تحت این عنوان مطرح میشود که چه معلّمی را باید پیدا کرد و از او علم آموخت. میگویند وقتی میخواهی معلّم انتخاب کنی، استادی را انتخاب کن که مرزشکن نباشد؛ پردهدَر نباشد. من همینطور گام به گام پیش آمدم. اینها از ائمه ما رسیده است. این روایات مرز انسانی و الهی را مطرح کرده است. روایتش معروف است که علی(علیهالسلام) فرمودند: «قَصَمَ ظَهْرِی عَالِمٌ مُتَهَتِّک».[6] کمر مرا عالِم بیحیا شکسته است! دانشمند است، امّا پردهدَر است. حالا من خواهم گفت که این یعنی چه. امام صادق(علیهالسلام) نیز فرمودند: «قَطَعَ ظَهْرِی اثْنَانِ عَالِمٌ مُتَهَتِّکٌ».[7] دو گروه کمر مرا شکستند؛ یکی از آنها دانای مرزشکن است.
1.مرزهای دیداری
این پردهدَری و مرزشکنی که ما میگوییم، چگونه است و در چه رابطهای مطرح است؟ در چند رابطه مطرح است؛ یک دیداری، دو گفتاری، سه رفتاری. شاید آنچه که برجستهتر به ذهن میآید «رابطه گفتاری» باشد، امّا در هر سه رابطه مسأله پردهداری مطرح است. یعنی وقتی من به معلّم نگاه میکنم، نباید ببینم که او مرز شرع را رعایت نکرده است. هیکل او را که میبینم، باید رنگ شرع داشته باشد. در بحث عفاف گفتم که پوشش و شکل و قیافه حرف میزند و تأثیرگذار است. اگر استادی را که انتخاب کردهام، وقتی به او نگاه میکنم از قیافهاش پیدا است که اصلاً مرز شرع سَرِ او نمیشود، معلوم است که او «عالمِ متهتّک» است؛ او مرزشکن است. پرده شریعت را دریده است. گاهی هم از ظاهر و قیافه پیدا است که او حتّی انسانیّت هم نمیفهمد و جنبههای انسانی را هم رعایت نمیکند. همه اینها ممکن است که از ظاهر، پوشش، هیکل و قیافه معلّم فهمیده شود.
2.مرزهای گفتاری و رفتاری
گاهی که رفتار معلّم متشرّعانه نیست و حتّی ممکن است اصلاً انسانی هم نباشد، گفتارش هم همینطور است! یعنی میبینم که معلّم در حرکاتش و حرف زدنهایش به هیچ وجه مسائل شرعی را رعایت نمیکند. او دانشمند است، عالم است، امّا «عالم متهتّک» است. پردهدَر است. مرزشکن است. پیش او نرو! چون او تو را فاسد میکند. این را بدان! او دین و انسانیّت سَرَش نمیشود. گفتم که گفتار خیلی برجسته و مهم است. کسی که نه غیبت سَرَش میشود، نه دروغ، نه تهمت، نه ناسزا و هیچ حدّ و مرزی سَرَش نمیشود، پیش او نرو که خرابت میکند! نه اینکه آبادت نمیکند، نه! تو را «خراب» میکند. یعنی حتّی آنچه که خداوند درون تو به ودیعه نهاده بود را نیز زیر و رو خواهد کرد. انسانیّت درونی و فطری تو را هم از نظر عقلی، قلبی و نفسی تخریب میکند؛ حتی از نظر جوارحی که مربوط به عمل است هم برای تو مضرّ است و در آینده بحث آن را خواهیم داشت.