حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

برهنگی و بدحجابی از دام‌های شیطان


ممکن است بعضی از بدحجاب‌ها بی‌بند و بار نباشند ولی بد حجابی مقدمه بی‌بند و باری است.
طنازی‌ها و بدحجابی زنان منجر به سلب آرامش و امنیت برای خود زنان می‌شود.
بدحجابی عاملی برای تبدیل زن به کالای بی‌ارزش می‌شود.
بدحجابی، سلامت روان خانواده و بنیان‌های اجتماعی را به خطر می‌اندازد.

بدحجابی یعنی: عدم امنیت برای زنان در جامعه.

 


بدحجابی یعنی: نابود شدن شخصیت و وقار زن .
بدحجابی یعنی: فروپاشی کانون گرم خانواده.
بدحجابی یعنی: انحطاط جوانان و نوجوانان ودر نهایت سقوط جامعه به گرداب فساد.
بدحجابی یعنی: گسترش بیماری‌های روحی وروانی.
بدحجابی یعنی: کاهش مسئولیت‌پذیری جهت رشد و تعالی جوامع اسلامی
بدحجابی یعنی: مطرح شدن زن به عنوان کالای تجاری.
بدحجابی زن ریشه در بی‌غیرتی مرد دارد.
بد حجابی سبب خشنودی شیطان می‌شود.
بدحجابی و بی‌حجابی یعنی: نگاه حقارت‌آمیز به تاریخ خود، به بزرگان خود و به مفاخر خود.
بی‌حجابی یعنی: فراموش کردن یاد شهیدان.
جامعه بی‌حجاب مانند درخت پوکی است که احتیاج ندارد کسی زحمت بکشد برای انداختن آنها و با یک باد تند سرنگون می‌شود.
بی‌حجابی یعنی: بیگانه کردن زن مسلمان از هویت خویش.
ضعف ایمان مهم‌ترین عامل بدحجابی است.
بی‌حجابی یعنی: نگاه مادی و سودجویانه به آفرینش انسان.
بی‌حجابی ارادی نیست بلکه خطایی است که نفس راحت‌طلب و دلبسته به مسائل مادی بر ما تحمیل می‌کند، در حالی که واقعیت ندارد.
وقتی حجاب و پوشش زن در جامعه مناسب نباشد، افکار و اندیشه افراد جامعه نسبت به زن تغییر یافته و به سمت فساد و تباهی سوق می‏یابد.
بی‌حجابی نتیجه عمل نکردن به معارف اسلام است.
حجاب پوشش ویژه و عفت یک خصلت، بینش و منش است.
پوشیدگی زن و قبول خویشتن‌داری تمرین است برای کسب خصایص انسان کامل و متعالی.
تقید زن به حجاب و پوشیدگی در خارج از محیط خانواده باعث افزایش جذابیت زن به ویژه برای همسرش می‌گردد.
حجاب از نظر اسلام برای حمایت از زن و حفظ کرامت او به ویژه در جامعه مطرح شده است.
اگر حجاب در جامعه وجود نداشته باشد، روابط زن و مرد به روابط دو جنس مخالف که شائبه در آن مطرح است.
حجاب ضد عشق و زیبایی زن نیست بلکه حفاظت‌کننده عشق و زیبایی او در جامعه است.
اگر زنان حجاب را تحمیلی بدانند به حق خود خیانت کرده‌اند و حقوق معنوی و مادی خود را نادیده گرفته‌اند.
بی‌حجابی یعنی: خودنمایی و ظاهرپرستی و محروم ماندن از گنجینه معنوی که خدا در انسان قرار داده است.
بی‌حجابی یعنی: دعوت به پوچی، پوچ‌نگری و پوچ‌گرایی.
هر شاخه‌ای که از باغ برون سر، در میوه آن طمع کند رهگذر، بی‌حجابی مانند شاخه‌ای است بیرون از حصار باغ که طمع هر رهگذری را به خود جلب می‌کند.
بی‌حجاب و بی‌عفتی به عنوان دو ضدارزش در جامعه بشری و به ویژه جوامع اسلامی مطرح است.
در کشورهایی که زنان بی‌حجابند نظام خانواده بیشتر از هم گسسته می‌شود.
بدحجابی و بی‌حجابی ثمره نداشتن معرفت و شناخت حقیقی جایگاه زن در هستی است.
بدحجابی علاوه بر اینکه خود ناهنجاری اجتماعی به شمار می‌آید و جامعه را به بی‌بندوباری می‌کشد، زمینه‌ساز بسیاری از زشتی‌های اخلاقی است.
وقتی به پوشش و متانت بی‌اعتنایی می‌شود، مسائل اخلاقی دیگر هم از جامعه رخت بر می‌بندد.
بدلباسی، بداخلاقی به دنبال دارد، چنان‌که مدپرستی، هواپرستی می‌آورد.
وقتی یک زن با حجاب بد خود به خودش احترام نمی‌گذارد به دیگران این پیغام را می‌رساند که حاضر به انجام گناهان دیگری هم است .
زنان بدحجاب زمینه گناه و آلوده شدن فرد در جامعه را فراهم می‌کنند.
اگر مردی واقعا از نظر شخصیتی برای زنان و دختران خود احترامی قائل باشد و از نگاه‌های دیگر مردان جامعه مطلع باشد هرگز اجازه نخواهد داد که زنان و دختران خود با پوشش بد وارد جامعه شوند.
بسیاری از بدحجابی‌ها و بی‌بندوباری‌های دختران جوان امروزی ناشی از محرومیت آنان از تربیت صحیح دینی است.
تلاش برای بی‌حجابی تلاش برای تمتعات جسمی است نه تلاش برای آزادی و سعادت.
بی‌حجابی در جامعه یک گناه عمومی و زائل‌کننده نعمت‌های بزرگ است.
پوشش نامناسب و بی‌حجابی، زمینه را برای اولین اقدام در بهره برداری غیراخلاقی جنسی یعنی نگاه فراهم می‌کند.
پوشش نامناسب زمینه‌های آسیب پذیری زنان را در جامعه زیاد می‌کند.
بی‌حجابی عامل فساد دل و تضعیف دین است.
بی‌حجابی محصول کوتاهی انسان از حق خویش است.
بی‌حجابی حقوق بشر نیست، حجاب، حقوق بشر است.
بی‌حجابی توجیه‌پذیر نیست و ما در برابر آن باید احساس مسئولیت داشته باشیم.
بی‌حجابی نقشه شیطان‌صفتان برای قلب پاک و معصوم جوانان است.
بی‌حجابی یعنی: مخالفت با فکر ایرانی، فکر اسلامی، هویت اسلامی و ایرانی.
بی‌حجابی یعنی: بی‌اعتنایی به حرمت بشر و آداب انسانی.
زن بی‌حجاب مانند گلی است که هرکس برای چیدن آن طمع می‌ورزد.
بی‌حجابی نشانه فاصله گرفتن خانواده‌ها از آموزه‌های دینی است؛ یعنی عقاید آنها رنگ مذهبی دارد ولی حقیقت دینی ندارد.
ناآگاهی، ساده لوحی، هم‌رنگی با دوستان، چشم و هم‌چشمی و فریب خوردن از عوامل تقلید در بی‌حجابی است.
هرگاه حجاب به مثابه هنجارها و رفتارها آشکار اجتماعی درآید، بی‌حجابی به اخلاق و عفت عمومی آسیب می‏رساند و هنجارهای بازدارنده و منفی در نظم دین به شمار می‏رود.
هرکس جاذبه‏های خود را به نمایش بگذارد رهزنی کرده و انسان‌ها را از مسیر رشد و رستگاری بازداشته است.
گوهری که صدف ندارد سرگردان است و شکار می‏گردد.
بی‏حجابی هنر نیست بلکه بی‏فرهنگی است.
زنان بدحجاب نگاه‌ها را آلوده و ذهن‏ها را مریض می‏کنند تا شرایط گناه و ظلم و تجاوز در جامعه رقم بخورد.
بی‏حجابی عامل سرد شدن روابط و به خطر افتادن نظام خانواده است.
بی‏حجابی عامل ناخشنودی پروردگار است.
بی‏حجابی باعث ضعف اراده می‏گردد.
بی‏حجابی یعنی: مشارکت در جرم و خطای دیگران.
بی‏حجابی یعنی: مجری نقشه‏های بداندیشان و شیادان قرار گرفتن.
زن بی‌حجاب مانند میوه درختی است که از دیوار باغ به بیرون آویزان است و هر رهگذر به سوی آن دست دراز می‌کند.
بی‌حجابی یعنی: تبدیل شدن یک زن باعزت و شرافت به گنجی برای شیطان.
ممکن است بی‌حجابی در یک یا چند نفر وجود داشته باشد اما کسی که در آتش این فساد می‌سوزد آن یک نفر نیست بلکه یک جامعه است.
بانوان ملاک صلاح و فساد جامعه محسوب می‌شوند؛ اگر زنان یک جامعه صالح باشند کل جامعه را به سوی سعادت می‌کشند و اگر زنان بی‌بندوبار و فاسد باشند، پایه‌های ارزشی آن نابودی می‌شوند.
بی‌حجابی یعنی: صرف همه استعدادهای زنان در آراستگی ظاهری و زیبایی صوری برای جلب نظر دیگران .
ارزش زن به کسب کمالات و فضایل اخلاقی و انسانی و جلب رضای خداوند متعال است نه اصرار بیهوده برای جلب توجه دیگران.
بی‌حجابی پاسخی است به کمبود ارزش‌های علمی و فضایل اخلاقی که با نمایش زیبایی‌ها و جاذبه‌های طبیعی و ساختگی زنانه نمود پیدا می‌کند.
در هیچ جامعه‌ای نمایش زیبایی‌های زنانه دلیل بر شخصیت و جایگاه ارزشی زن نیست.
بی‌حجابی، زن را صاحب فضیلت نمی‌کند بلکه از او عروسکی می‌سازد که با رشد و تعالی فاصله دارد.
ارزش زن بالاتر از آن است که خود را چراگاه چشم‌‌های گرسنه نامحرمان سازد.
بی‌حجابی نشان فقر فرهنگ دینی است.
بی‌حجابی یعنی: گرفتار شدن در میان گیاهان وحشی طنازی.
زمانی که برهنگی و بدحجابی باعث شکسته شدن حریم جامعه و آسیب دیدن اخلاق عمومی می‌شود حکومت باید با وضع قوانین از اخلاق اجتماعی دفاع کند.
بی‌حجابی یعنی: شنیدن صدای خزان در کوچه‌های بن بست و تاریک طنازی.
زن بی‌حجاب فقیرترین زن دنیاست.
بدحجابی و حرکت‌های خلاف عفت، چشم‌انداز خوبی برای ازدواج ندارد.
پوشش زن موجب می‌شود تخیل مرد پیوسته درگیر زیبایی زن باشد. بنابراین، زن همیشه برای مرد جذاب خواهد بود و مرد برای کشف او در تکاپوست.
هر آنچه به سادگی در دسترس انسان قرار گیرد، از شوق و میل انسان می‌کاهد.
حجاب ماهیت زن را پنهان می‌سازد و مرد را برای کشف به نیروی تخیل و تصور وامی‌دارد.
دست و دل‌بازی زن در پوشش، مایه طعن و تحقیر آن است.
زنان بد حجاب بدانند: مرد همیشه عزت و استغنا و بی‌اعتنایی زن را نسبت به خود ستوده است.
بی‌حجابی یعنی: زیر غباری از غفلت و فراموشی دفن شدن.
بی‌حجابی و بدحجابی عامل مهمی است که چشم و گوش را ناپاک نموده و روابط را ناسالم می‌سازد.
بی‌حجابی به معنای نداشتن پوشش متناسب با استانداردهای متعارف عرف عام و الگوی برگرفته از فقه اسلامی است.
برجسته‌ترین مصداق بی‌حجابی، نداشتن پوشش مناسب است.
بی‌حجابی یکی از مصداق‌های انحراف و کج‌روی است.
بی‌حجابی، رفتاری ناسازگار با هنجارها و انتظارات جامعه، خلاف فرهنگ جاری و قانون‌مندی‌ها و انتظارات مطلوب جامعه و موجب تنش‌ها و تضادهایی است که به نگرش‌هایی سرزنش‌آمیز می‌انجامد و مجازات، طرد و انزوا به همراه دارد.
نباید زن به گونه‌ای در جامعه ظاهر شود که زینت‌هایش آشکار شود و مردان را به سوی خود جلب کند.
افراد بی‌حجاب و بدحجاب سربازان تهاجم فرهنگی غربند.
بی‌حجابی مانع سلامت جامعه است.
رعایت نکردن حجاب، ستم به دیگران به شمار می‌رود.
هر قدر زنان به خودآرایی بپردازند، از تقویت و تکمیل روح الهی خود بازمی‌مانند.
بر اثر جلوه‌گری زنان، نوجوانان، زودتر از زمان طبیعی به بلوغ خواهند رسید و این بلوغ زودرس زمینه‌ساز اختلال روانی و جنسی در آنها می‌شود.
اگر زنان و دختران بالغ جامعه، از شرم و حیا به دور باشند و در پوشش مناسب موی سر، بدن و زینت‌هایشان دقت نکنند، الگوی مناسبی برای فرزندان جامعه نخواهند بود.
یکی از راه‌های مبارزه با بدحجابی و بی‌حجابی، اعتلای فرهنگ حجاب در جامعه است.
هنجار بدحجابی و بی‏حجابی در یک نظم دینی، به سلامت اخلاقی و جنسیتی و عفت و پاکدامنی عمومی آسیب می‏رساند و به گسترش رفتارهای منفی کمک می‏کند.
اگر قلعه مستحکم حجاب زن مسلمان فتح شود، راه بردگی جامعه اسلامی فراهم می‌گردد.
زنی که دل به حق داده و اندیشه به خدا سپرده و فرجام زندگی دنیوی‌اش را پذیرفته، خودآرایی و خودنمایی نمی‌کند.
پوشش‌های همراه با انواع جلوه‌گری‌ها و آرایش‌ها، پوشش مناسبی نخواهد بود.
اختلاط یکی از عوامل مهم در افزایش التهاب جنسی جامعه و جلب توجه زنان و مردان به یکدیگر است.
پوشیدن لباس تنگ، بدن نما، تحریک‌کننده و بد شکل، آرایش نامناسب و نداشتن وقار، نشانه عدم اعتماد به نفس است.
ظهور بی‌حجابی حتی به مقدار کم با توجه به پیشینه فرهنگی، الگو آموزشی و تربیتی غالب، حساسیت‌های وجدان جمعی مراقبت و کنترل افکار عمومی و سیاست‌های فرهنگی نظام بسیار نامنتظره است.
اگر پدیده بدحجابی یا بی‌حجابی عمومیت پیدا کند، به باورهای دینی که پایه نظم دینی هستند، آسیب جدی وارد می‌کنند.
مرد در عمق وجودش از ابتذال، تسلیم و رایگانی زن متنفر است و عزت، استغنا و بی‌اعتنایی او را می‌ستاند.
مردی وجود ندارد که آرزوی داشتن همسر عفیف و باحیا را در سر نپروراند یا از زیستن در کنار چنین زنی لذت نبرد.
بد پوشی و برهنگی بستر تحریک و مزاحمت مردان در حق زنان را پدید می‌آورد.
بی‌حجابی کلید تخریب ارزش‌های زنانه است.
اگر زن ارزش والای خود را دریابد، هرگز تن خود را آراسته نکرده و ظاهر خود را فریبنده نمی‏کند و خود را در مقابل چشم نامحرمان قرار نمی‏دهد.
بیماری بی‌حجابی و بدحجابی با بیماری فقدان یا ضعف غیرت رابطه و تأثیر متقابل دارد.
حضور تحریک‌آمیز زنان در صحنه اجتماع، عامل مهم تزلزل پایه‌های اخلاق و حرمت اجتماعی و زمینه طلاق در خانواده‌هاست.
آزادی غیر معقول زنان ـ که آزادی در اسارت هوا و هوس است ـ شعله‌های هوس و گناه را در مردان بر می‌فروزد و جامعه را به سمت آلودگی و فساد می‌کشاند.
از پی‌آمدها زیان‌بار رعایت نکردن عفاف و حجاب، طلاق و جدایی زن و شوهر و از هم پاشیدن نظام خانواده است.
عامل بسیار مؤثر و سازنده در شخصیت الهی انسان، عفت عمومی، سلامت و پاکی جامعه از عوامل غفلت‌آفرین و هوس‌آلود و ناپاکی‌ها است که عمده آنها هتک حریم حجاب و پوشش عفیفانه و ضعف غیرت است.
حضور زنان با ظاهری آراسته و بدن‌نما، زمینه بهانه‌جویی مردان و عیب‌جویی و تحقیر و بی‌احترامی به زنان خویش و در نتیجه بروز اختلافات خانوادگی می‌شود.
مدگرایی کورکورانه، نتیجه چیرگی شهوت و تنوع‌طلبی افراطی بر روح انسان است.
آیا می‌دانید مدسازان با بهره‌گیری از پژوهش‌های گسترده روان‌شناسی به طراحی مدهای جدید می‌پردازند و با طرح مدل‌های تحریک‌آمیز کفش، لباس و گرایش زنان، مقلدان بی‌اراده را اغفال می‌کنند.
زنانی که از دانش و فضایل اخلاقی محروم هستند با نمایش زیبایی و جاذبه‌های طبیعی زنانگی خود به دنبال جلب توجه دیگران و جبران نقیصه هستند.
سوء استفاده از جذابیت‌های زنان در فعالیت‌های هنری و اقتصادی خلاف اصول ارزشی و اخلاقی و حرفه‌ای است.
مسئولان باید با افزایش فعالیت‌های فرهنگی با مظاهر بدحجابی مقابله نمایند.
بی‌پروایی در نگاه، بی‌توجهی در نوع پوشش و پرده‌دری در روابط جنسی، امنیت اجتماعی را به خطر می‌اندازد.
خودآرایی برای همگان و جذب دیگران نشان از عدم بلوغ روانی است.
زنان با بی‌حجابی به خودنمایی گرفتار شده و بی‌حیایی را در جامعه ترویج می‌دهند.
برهنگی ارزش زن را از بین می‌برد و او را تا حد یک کالا و جنس پست می‌کند.
چشم‌چرانی سبب کاسته شدن ارزش و اعتبار اجتماعی مرد است.
آنچه چشم می‌بیند، قلب (فکر، ذهن و حافظه) آن را ضبط و بایگانی می‌کند، پس چرا به روح، فکر و ذهنمان غذای آلوده و مسموم بدهیم؟
کسی که زیبایی اندیشه دارد زیبایی ظاهری خود را به نمایش نمی‌گذارد.
اگر زن، موقعیت خود را در نظام آفرینش به خوبی دریابد و حقیقت و ارزش اجتماعی خود را در سطح مؤثر بودن در توسعه نظام الهی ببیند، از پوشش دینی به عنوان یک نیاز جدی بهره می‌گیرد و هرگز جامعه را صحنه نمایش خود قرار نمی‌دهد.
بدون تردید بی‌حجابی، پدیده‌ای وارداتی است؛ چراکه فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی هرگز چنین پدیده‌ای را برنمی‌تابد.
اگر آدمی بر اساس مصالح واقع‌بینانه و منافع همه‌جانبه خود تصمیم بگیرد به تقلید کورکورانه دست نمی‌زند.
فاصله گرفتن والدین از ایمان و الگوهای مذهبی و پرداختن صرف به امور و امکانات مادی فرزندان، اسباب بدحجابی دختران را فراهم می‌سازد.
خودنمایی از علل مهم بدحجابی زنان در جامعه است.
بی‌حجابی، مقدمه بی‌بندوباری است.
خودنمایی زنان، آتش هوا و هوس را در دل‌های مردان روشن می‌کند و آرامش روح و روان را به ناآرامی و بیماری مبدل می‌سازد و با گذشت زمان دود این آتش، چشمان زنان را هم اشک‌آلود خواهد نمود.
اختلاط زن و مرد و بی‏بندوباری عدالت و مساوات نیست بلکه زمینه فتنه و فساد است.
آیا می‏دانید یکی از عوامل بدحجابی ضعف باورهای دینی است؟
آیا می‏دانید یکی از عوامل بدحجابی برداشت غلط از مفهوم و قلمرو آزادی است؟
آیا می‏دانید یکی از عوامل بدحجابی ناآگاهی است؟
آیا می‏دانید یکی از عوامل بدحجابی تعلیم و تربیت نادرست است؟
زنی که به پاکدامنی و حجاب شناخته شود، هرگز مورد بی‏حرمتی دیگران قرار نمی‏گیرد.
سقوط شخصیت زن و تزلزل خانواده از پی‌آمدهای بی‌حجابی است.
هر انسانی مادام که به یک سلسله ارزش‌ها و بینش‌ها، معتقد و دل‌بسته باشد، لباس متناسب با آن ارزش‌ها و بینش‌ها را از تن بیرون نخواهد کرد.
بی‌حجابی عامل از بین برنده انگیزه‌های ازدواج مشروع در جوانان و تقویت احساس پوچی و بی‌ارزشی انسان‌هاست.
یکی از آثار بی‌حجابی بانوان، تزلزل خانواده‌هاست.
زن بی‌حجاب می‌خواهد با زنانگی خود در دل دیگران جا باز کند نه با انسانیت خود.
نفی حجاب و عفاف و کنار نهادن آن از سوی زنان، آثار ویرانگری را برای جامعه به بار می‏آورد و در این فروریزی ارزش‌ها، بیشترین آوارها بر سر زنان فرود آمده و به خود آنان آسیب می‏زند.
افکار ناپاک که نتیجه افسارگسیختگی اندیشه و عدم کنترل انسان بر نحوه فکر کردن است، کم کم آینه دل را سیاه می‌کند و زمینه فساد را فراهم می‏سازد.
وقتی آگاهی افراد جامعه نسبت به ضرورت حجاب بالا رفت، دیگر نیازی نیست که نیروی تهدیدآمیز از بیرون، زنان را مجبور به رعایت حجاب سازد.
زنی که دل به حق داده و فرجام زندگی دنیوی‌اش را پذیرفته، چطور حاضر می‌شود خودآرایی و خودنمایی کند و خود را در معرض نگاه‌های آلوده قرار دهد؟
یک زن کامل و زنی که به ارزش‌های بالاتر می‌اندیشد، بی‌نیاز از خودنمایی و ارزش‌های پست و ذلیل‌گونه است.
اگر زن از حصار محکم پوشش درآید، در معرض دیده‌های آلوده و قلوب منحرف قرار می‌گیرد و آرامش خود را از دست می‌دهد.
تظاهر به بدحجابی نشانه پای‌بند نبودن و بی‌مبالاتی فرد به احکام و اعتقادات اسلامی است.
بدحجابی علاوه بر اینکه خود یک ناهنجاری اجتماعی به شمار می‌آید و جامعه را به بی‌بندوباری می‌کشد، زمینه‌ساز بسیاری از زشتی‌های اخلاقی نیز هست.
مدپرستی، هواپرستی می‌آورد.
جامعه‌ای که هر روز مد جدیدی را به شکل‌های گوناگون بپذیرد، دچار بسیاری از بیماری‌های اخلاقی چون: غرور، تکبر، عصیان، قساوت قلب و فخرفروشی خواهد شد.
هرگاه جامعه‌ای به انجام دادن گناه جسارت پیدا کرد و مفاسد رواج پیدا کرد، زشتی گناه از بین می‌رود و این خود گناه بزرگ‌تریست.
جامعه‌ای که گناه بدحجابی را گناه نداند، به سبب رواج زیاد و همگانی شدن آن، سقوط خواهدکرد.
بدحجابی، قبح و زشتی گناه را از بین می‌برد و باعث رواج گناهان دیگر می‌شود.
اختلالات روحی و روانی از آثار ناگوار بدحجابی در جامعه است.
خودآرایی و جلوه‌گری و ارائه پوشش غیرمتعارف، افکار و حواس افرد را به خود مشغول می‌کند و فشارهای فراوانی را بر روح و روان افراد وارد می‌سازد.
زنی که حجاب و عفت را رعایت نکند هم خود را در معرض تشتت‌های فکری و روحی قرار می‌دهد و هم باعث ایجاد اختلالات و پراکندگی در افکار دیگران می‌شود.
در جامعه‌ای که بدحجابی و زینت‌آرایی رواج پیدا می‌کند جامعه از رشد و تعالی و فعالیت‌های سالم باز می‌ماند.
زنان بدحجاب که به نمودهای ظاهری و تجمل و تنوع می‌پردازند سم کمبود شخصیتی و محرومیت از جمال معنوی را به جامعه تزریق می‌کنند.

 منبع:

http://hijab-chastity.blogfa.com/

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.