وقتی معلم از حد و حدود روزه برایمان
گفت، از اینکه با اذان صبح شروع می شود و با غروب آفتاب تمام می شود؛ از
اینکه حتی یک قطره آب و یک ذره غذا باطلش می کند؛ از اینکه یک دقیقه بعد از
صبح و یک دقیقه قبل از غروب همه جزء روزه اند؛ ساکت بودیم. کسی حرفی برای
گفتن نداشت. چون شنیده بودیم دانشمندها گفته اند: روزه برای سلامتی بسیار مفید است.کاش برای حجاب هم دانشمندها حرفی می زدند...
کاش ویل دورانت
زبان می گشود و می گفت: آنچه بجوییم و نیابیم عزیز و گرانبها
میگردد...مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیاست و بیآنکه بداند، حس میکند
که این خودداری ظریفانه از یک لطف و رقت عالی خبر میدهد.
کاش هیچکاک
می گفت که: من معتقدم زن هم باید مثل فیلمی پرهیجان باشد. بدین معنی که
ماهیت خود را کمتر نشان دهد و برای کشف خود، مرد را به نیروی تخیل و تصور
زیادتری وادارد.
کاش راسل
زبان می گشود که: از لحاظ هنر، مایه تاسف است که بآسانی به زنان بتوان دست
یافت و خیلی بهتر است که وصال زنان دشوار باشد، بدون آنکه غیرممکن گردد.
و کاش فرانتس فانون می گفت: پس از دیدن هر چهره بی حجاب ، امیدهای استعمار برای حمله ، ده برابر می شود.
و کاش خروشچف و گاندی و ساچیکورمورآتا و مستر همفر و جرجی زیدان و دیگران آنقدر امثال این جملات را برایمان تکرار می کردند تا خوب بفهمیم، حجاب هم برای سلامتی مفید است.