محروم از اشک
بغضم گرفته بود از مصائب اهلبیت علیهم السلام، اما هراس داشتم بگریم و اشکی جاری شود، نکند که متوجه شوند من قبل از ورود به مجلس عزای حسین علیه السلام و خاندانش ساعت ها به آرایش و …..پرداخته ام، حالا با گریه کردن همه زحماتم پاک می شود، پس چه خوب است ننشینم؛
از
مراسم بلند شدم و به سمت هیئتی که در خیابان بود آمدم، ولی قبل از آن کمی
به خود آمدم، ای خدا ! نکند این جوانان زیر بیرق اباالفضل (ع) با دیدن
سرابی چون من دلشان بلرزد و شیطان در چشم هایشان لانه کند.
یا زینب (سلام الله علیها) ! شرمنده ام چقدر بین من و شما فاصله است.
منبع:رهروان ولایت