حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

چرا بین زنها و مردها تفاوت قائل می شند؟ (2)

یکی از اشکلاتی که همیشه به آخوندها میشه این است که:
چرا بین زنها و مردها، حکمهای متفاوتی وجود داره.
جواب این سوال را میشه در تفاوت فیزیکی و روانی زنها و مردها دونست. که طی چند پست به بعضی آنها اشاره میشه.
اولین تفاوت قابل توجه، که بر سایر رفتارهایشان هم اثر می‌گذارد نگرش آنها به دنیاست.

مردان به تدریج یک جزء را به جزء دیگر مربوط می‌سازند تا به کل برسند ولی زنان تصویر کلی را می‌گیرد و به تدریج اجزای درون آن را کشف می‌کند.

همین آگاهی جنس مؤنث باعث می‌شود زنان علاقه بیشتری به عشق، ایجاد ارتباط، مشارکت، همکاری و هماهنگی و سازش داشته باشند، در حالی که آگاهی متمرکز مردها، آنها را بیشتر به سمت ایجاد نتایج، رسیدن به اهداف، رقابت، کار، منطق و تأثیرگذاری سوق می‌دهد.

(و شاید از این رو باشد که اسلام بیشتر انجام امور مدیریتی را به مرد محول کرده است، چرا که با نگاهی به اهداف، طبق خلقت خود راحت تر می تواند امور را یکی بعد از دیگری بچیند و به جلو پیش برود.)
دومین اثر این نحوه ی برخورد را میشه به کیف های زنانه و مردانه مثال زد.
کیف‌های زنانه؛ کیف‌های مردانه! زنان اغلب از کیف‌های بزرگ و سنگین با روکش‌های زیبا استفاده می‌کنند و در عوض کیف مردان سیاه یا قهوه‌ای و مخصوص حمل وسایل کاملاً ضروری مانند: گواهینامه رانندگی، کارت ماشین، اسکناس و… است.
در کیف خانم‌ها هر چیزی را که احتمالاً خودش یا دیگران ممکن است به آن احتیاج داشته باشند، می‌توان پیدا کرد.

قرص سرماخوردگی، قرص‌های مسکن یا ویتامین، سنجاق سر، آئینه، ناخن‌گیر، مداد، خودکار، کاغذ، دستمال کاغذی، دسته کلید، مسواک، خمیردندان، یک آلبوم کوچک، چای کیسه‌ای، کتاب جیبی مورد علاقه، عینک آفتابی، سوهان ناخن و ده‌ها وسیله ریز و درشت دیگر.
 کمتر مردی می‌تواند یک روز با چنین کیفی سر کند! (البته الا اینکه وزیر ارشاد باشه!)

===============
  منبع: پزشکی

چرا بین زنها و مردها تفاوت قائل می شند؟ (1)


یکی از اشکلاتی که همیشه به آخوندها میشه این است که:
چرا بین زنها و مردها، حکمهای متفاوتی وجود داره.
جواب این سوال را میشه در تفاوت فیزیکی و روانی زنها و مردها دونست. که طی چند پست به آنها اشاره میشه. 

اولین تفاوت قابل توجه، که بر سایر رفتارهایشان هم اثر می‌گذارد نگرش آنها به دنیاست.

مردان به تدریج یک جزء را به جزء دیگر مربوط می‌سازند تا به کل برسند ولی زنان تصویر کلی را می‌گیرد و به تدریج اجزای درون آن را کشف می‌کند.
همین آگاهی جنس مؤنث باعث می‌شود زنان علاقه بیشتری به عشق، ایجاد ارتباط، مشارکت، همکاری و هماهنگی و سازش داشته باشند، در حالی که آگاهی متمرکز مردها، آنها را بیشتر به سمت ایجاد نتایج، رسیدن به اهداف، رقابت، کار، منطق و تأثیرگذاری سوق می‌دهد.
(و شاید از این رو باشد که اسلام بیشتر انجام امور مدیریتی را به مرد محول کرده است، چرا که با نگاهی به اهداف، طبق خلقت خود راحت تر می تواند امور را یکی بعد از دیگری بچیند و به جلو پیش برود.)
حالا به برخی رفتارهای خانم‌ها و آقایان در طی چند پست اشاره می شود که تا حد زیادی از این نگرش نشأت می‌گیرد:

ورود به اتاق! وقتی مردی وارد اتاق جدیدی می‌شود نقطه‌ای را انتخاب می‌کند، به طرف آن می‌رود به چیزی نگاه می‌کند و بعد به چیز دیگر و بعدش باز به چیزی دیگر. این کار را ادامه می‌دهد تا به تدریج تصویری از محیط بسازد.
برعکس وقتی یک زن وارد همان اتاق می‌شود در یک نگاه سریع، تقریباً خود به خود به خیلی چیزها نگاه می‌کند و تمام اتاق را به یکباره می‌بیند. او به رنگ دیوارها، عکس‌ها و این که اتاق چگونه تزیین شده دقت می‌کند سپس وقتی تصویری از کل محیط دارد، یک نقطه را برای نشستن انتخاب می‌کند.
 وقتی زن و مردی وارد یک نمایشگاه می‌شوند شما می‌توانید تمرکز مردانه را هنگامی که یک مرد بسیار سریع و هدفمند از یک غرفه به غرفه دیگری می‌رود ببینید، در عوض زن انگار همه چیز را در درون خود جای می‌دهد و سپس به اکتشاف و تجسس جزئیات می‌پردازد.

===============
  منبع: پزشکی

پسر خاله، پسر عمو

بعضی چیزها را که آدم می شنوه نمی دونه چی بگه. رفیقی داشتم  که می گفت: سر کلاس درس، آخر وقت کلاس گفتم یک کم با بچه ها در زمینه مسائل دینی صحبت کنم و راجع به بحث محرم و نامحرم صحبتی داشته باشم و بگویم که در دین ما بعضی از انسان ها هستند که ما باید موی خودمان و بدن خودمان را از آن ها بپوشانیم و اگر با سر و بدن برهنه و یا نیمه عریان در مقابلشان باشیم  گناه کرده ایم. و این بحث محرم و نامحرم در آن روز واسم خیلی جالب بود از آن جا که یکی از دانش آموزان از من سوال کرد:
آقا پسر خاله هم به ما نامحرم است؟ و یکی دیگه هم پرسید پسر عمو چطور؟ هنوز نمی دانستند که پسر خاله و پسر عمو با آدم نامحرمند نمی دونستند که مقابل پسر خاله و پسر عمو واجبه که موهاشون رو بپوشونند و چه بسا وقتی مهمانی هاشون تموم می شد و غریبه ها می رفتند و جمع می شد جمع فامیلی می گفتند: آخیش، و  روسری رو از سر در می آوردند و با یک لباس نامناسب جلوی پسر خاله و پسر عمو می چرخیدند به این عنوان که این ها فامیلند و مثل برادرم هستند و من با این ها از بچگی بزرگ شدم مگه میشه نامحرم باشند؟

در جواب این عزیزان گفتم آیا تا به حال دیدید و یا امکان دارد با برادر خودتان یا پدر خودتان یا عمو و دایی خودتان ازدواج کنید؟ سریع گفتند: استغفرالله این چه حرفیه از شما بعیده؛ ما حتی فکر ازدواج با این ها رو هم نمی کنیم و تا به حال هم ندیده ایم و شرم می کنیم از چنین فکری و بعد گفتم: آیا دیده اید و یا احتمال می دهید یک روزی با پسر عمو و پسر خاله و پسر دایی ازدواج کنید؟ گفتند: خوب بعید نیست احتمالش هست در جواب گفتم: مگر شما نگفتید آن ها مثل برادر شما هستند؟ پس چطور تصور کردید ازدواج با آنان را؟ خود همین یک دلیل ابتدایی است که دلالت می کنه شما با آن ها نامحرمید. اگر توی زمون بچگی با هم مثل برادر و خواهر بودید اقتضای سنتون بوده و الان سن شما اقتضای چیز دیگری را داره .
امیدوارم گوش به حرف دین باشیم و محرم و نامحرم های خودمون را بشناسیم و من این پست را فرصت مناسبی دیدم تا محرم و نامحرم هایی که شرع به ما معرفی کرده است را تا حدودی برای شما عزیزان بیان کنم، و امیدوارم در پست های آینده بطور کامل بتوانم همه محارم و نامحرم ها را معرفی نماییم.


...............................................................................................................................

محارم نسبی پسرها و مردها 1-مادر و مادر بزرگ،هرچه بالا رود                                                  
2-دختر و دختر فرزند، هرچه پایین رود (نوه نتیجه نبیره و....)    
3-خواهر                                                                        

4-خواهر زاده (دختر خواهر)                                              
5-برادر زاده(دختر برادر)                                                   
6-عمه(عمه خود و عمه پدر و مادر)                                    
7-خاله(خاله خود و خاله پدر و مادر)                محارم نسبی دختران و زنان
                                                   1-پدر و پدر بزرگ هر چه بالا رود
                                                   2-پسر و پسر فرزند،هر چه پایین رود(نوه،نتیجه ،نبیره و..
                                                   3-برادر
                                                   4-خواهر زاده(پسر خواهر)
                                                   5-برادر زاده(پسر برادر)
                                                   6-عمو (عموی خود و عموی پدر و مادر)
                                                   7-دایی(دایی خود و دایی پدر و مادر) 

طلاق دست زن هاست!

زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبا‌ب‌ کشی کردند.
روز بعد، ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایه‌اش در حال آویزان کردن رخت‌های شسته است و گفت: «لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمی داند چه طور لباس بشوید. احتمالا باید پودر لباس‌ شویی بهتری بخرد.»خنده پهن کردن لباس
همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت.
هربار که زن همسایه لباس‌های شسته‌اش را برای خشک شدن آویزان می‌کرد زن جوان همان حرف را تکرار می‌کرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباس‌های تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت: «یاد گرفته چطور لباس بشوید. مانده‌ام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده!»
مرد پاسخ داد: «من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجره‌هایمان را تمیز کردم!» منبع
گاهی اوقات ما بر روی چشمامون یه عینک بد بینی گذاشتیم و هر چه قرآن می گوید، می گوییم اشتباه است.
مثلا اینکه بگوییم: چرا طلاق دست مرده؟ این کار باعث میشود دست مرد یک اهرم فشار باشه و به زن هر کاری که میخواهد بگوید، و در صورت عدم اطاعت همسر او را طلاق می دهد!!!
خوب آدم یه خورده که فکر کنه می فهمه که این حرف اشتباست. آخه ما کجا زندگی می کنیم؟ مگر ما اطرافمونو نمی بینیم؟ به هر حال عمو و عمه و خاله و دایی و پدر و مادر و ... داریم. می بینیم که سالیان متمادی است که اینها با هم زندگی می کنند و با اینکه طلاق به دست مرد است، کمتر مردی حاضر می شود، زن خود را طلاق بدهد. خدا رو شکر که اکثرا هم زن ذلیل هستند! (حد اقل در خانواده ی ما)
هر چند گرایشات افراطى به تساوى حقوقى زن و مرد از یک سو، ظلم تاریخى وارد بر زنان از سوى دیگر، ممکن است سخن گفتن از تفاوت هاى زن و مرد را با مشکل و قضاوت پیشینى منفى روبرو سازد، اما حقیقت این است که بین زن و مرد تفاوت محسوسی هست. و نمی شود منکر این تفاوت شد. همانند بیشتر احساسی بودن زنها.
در صورت عدم توافق زن و مرد بر ادامه ازدواج سه راه حل میشود داد:
1- بسوزید و بسازید. (طبیعتا این راه که مسیحیان و یهودیان بدان معتقدند راه عاقلانه ای نیست.)
2- میتوانید از هم طلاق بگیرید و این طلاق به هر یک از مرد و زن داده بشود. (به علت اینکه خانم ها بیشتر به احساسات خود در هنگام تصمیم گیری نگاه می کنند، و این تنها به تزلزل خانواده ها می انجامد. )
3- تنها یک راه می ماند و آن دادن طلاق به دست مرد است.
حال جای دو سوال باقیست
الف: اگر زن به صورت منطقی و به دور از احساسات می خواست طلاق بگیرد، چکار باید انجام دهد؟مهندسی دین به گونه ای است که مرد این کار را انجام نمیدهد. از جمله بازدارنده ها می توان به این موارد اشاره کرد:
1- مهریه. 2- مرد در استفاده از اختیار طلاق مطلق العنان نیست بلکه باید با رعایت عدالت و حفظ حقوق زن- حتى پس از جدایى و طلاق- از این اختیار استفاده کند. و ضمانت اجرایی آن گواه گرفتن دو مرد عادل است. که باید تمام حقوق زن به صورت مستوفی پرداخت بشود.
3 - اگر مردی با چند همسر ازدواج کرد، و ازدواج موفقی نداشت طبعا زنی با او ازدواج نمی کند و این دمدمی مزاجی بودن را از او خواهد گرفت.
ب: اگر مرد بخواهد بیخودی زن را طلاق دهد، و زن را بازیچه قرار دهد چه باید کرد؟اگر زن خواست طلاق بگیرد: زن مى تواند در هنگام وقوع عقد ازدواج به صورت شرط ضمن عقد این حق و اختیار را به صورت وکالتى به خود منتقل کند تا بتواند- مثلا- در صورتى که شوهر او معتاد یا بیمار لاعلاج شد خود را رها سازد. افزون بر آنچه گفته شد اگر در زندگى خانوادگى مردى به همسر خود ستم کند و نه حاضر و یا قادر به اصلاح رفتار خویش باشد و نه حاضر به طلاق در این صورت زن مى تواند به دادگاه اسلامى مراجعه کند تا قاضى حتى على رغم مخالفت مرد، زن را طلاق داده و او را آزاد نماید. (بعضی مطالب از نرم افزار پرسمان گرفته شده است.)