یکی از درسهای بسیار مهم واقعه کربلا، نشان دادن جایگاه صحیح و نقش سازنده زنان در اجتماع است. برای اینکه بیشترین مسئولیت ادامه قیام و رساندن پبام شهدا بر دوش بانوان بوده است، و آنان با حفظ حجاب و عفت خود، به خوبی این مهم را انجام دادند. که سردمدار آن بانوان بصیر، حضرت زینب(سلام الله علیها) می باشد. رفتار و کردار با بصیرت زینب کبری (سلام الله علیها) باعث شد که خیلی از بانوان ، همسران خود را برای جان فشانی وارد میدان نبرد کنند.
از جمله آنان ، همسر زهیر بن قین که شوهر خود را به یاری امام(علیه السلام) دعوت کرد،(1) و نیز همسر مسلم بن عوسجه که خود را همراه او به اردوگاه حسین(علیه السلام) (2) رساند وبه نظر می رسد که خود او بوده که بعد از شهادت مسلم (علیه السلام) فرزند خود را آماده نبرد کرد و به میدان فرستاد.(3)
هم چنین مادرانی که به هنگام جانبازی عزیزان خود در مقابل خیمه ها ایستاده بودند و آنان را نظاره می کردند،(4) و این نمونه ای از نقش بانوان در شکل گیری نهضت حسینی است.
بنا بر گزارش مسلم جصّاص، بانو ام کلثوم(سلام الله علیه) هنگام ورود به کوفه فرمود(( صه یا اهل الکوفه،تقتلنا رجالکم و تبکینا نسائکم)) (5) ام کلثوم(سلام الله علیه) به خاطر نشان دادن بی بصیرتی کو فیان، مردمی را که مردانشان آن همه فاجعه آفریده بودند و اکنون زنانشان برآن می گریند، نکوهش می کند؛ یعنی شما زنها می توانستید به نحوی ما را یاری کنید و حداقل مردان خود را از جنگ با ما بازدارید، ولی این کار را نکردید و حال فقط گریه می کنید، این گریه ها چه سودی دارد؟ (6)
1. طبری ج5 ص396؛ اخبار الطول ص246؛ انساب الاشراف ص54؛ وقعة الطف ص162؛ مقتل الحسین (ع) ص74؛ الارشادص204
2. ابصار العینص62و128
3. نفس المهموم ص293
4. ابصار العین ص130
5. المنتخب ص478؛ بحار الانوارج45ص115 ؛ عوالمج17ص373
6. مقتل ثارالله ص381و382
شخصی نقل می کند: مرحوم
مقدس اردبیلی زنی داشتند که ایشان را دائما میکوبید و به ایشان ناسزا
میگفت! آن شخص روزی نزد شیخ رفت و به ایشان گفت: این زن شایسته شما نیست
شما با این بزرگی حیف است چنین همسری داشته باشید. طلاقش دهید و راحت شوید.
مقدس اردبیلی فرمود:
این زن برای من نعمت است؛ چرا که وقتی بیرون از خانه همه من را بزرگ
میشمارند احساس بزرگی میکنم؛ و وقتی به خانه می آیم این زن مرا ذلیل میکند و
به من میفهماند که هیچ نیستم و بزرگ فقط خداست و مرا از خطر نفس دور
میکند.
ولی نمیدونم چرا بعضیها مسلمونها را به مرد سالاری متهم می
کنند و احکام دین را به احکام مرد سالارانه! این در حالی است که بزرگان ما
به همسرانشان احترام خاصی می گذاشتند.
پ. ن: مرحوم مقدس اردبیلی مرد بزرگی بود که نقل شده است، گاه مشکلات فقهی خود را از امام عصر (علیه السلام) می پرسیده است!
حتما همتون واقعه ی عاشورا را خوندید و شنیدید، ولی تا حالا از این جنبه نگاه نکردید! بعد
از ورود کاروان اسراء کربلا به شام، بعضی از مردم اسراء را شناختند، و در
صدد رفع مشکلات فرزندان پیامبر در آمدند. پرسیدند: چه نیازی دارید؟ آبی
برای نوشیدن، غذایی برای خوردن، دوایی برای زخم ها؟
اما جوابی شنیدند که همه را شوکه کرد. زینب کبری فرمود: برای ما لباسهایی بیاورید تا خودمان را بپوشانیم!
با
آن که زیردست دشمن بودند و داغدار و مصیبتزده از منزلی به منزلی و از
شهری به شهری و از درباری به درباری آنان را میبردند، با نهایت دقت، نسبت
به حفظ شان و مرتبه یک زن پاکدامن و متعهد مراقبت داشتند و در همان حال
نیز سخنرانیهای افشارگرانه و انجام رسالت و تبیین و دفاع از اهداف شهدا
باز نمیماندند.
شاید این بهترین جواب باشد برای کسانی که می پرسند: مگر همه جا درست شده و دنیا گیر همین چند موی بیرون مانده ی زنان است؟
نسرین افضل به آرزوی دیرین خود رسید و شهادتی مانند شهید مطهری نصیبش شد
اتومبیل حرکت کرد و نسرین آغاز حرکت خویش را در عالم ملکوت دید، دست پلید آمریکا از آستین عوامل گروهکها بیرون آمد و عطر نسترن انقلاب دوباره تمام فضای جهان را در برگرفت. نسرین افضل به آرزوی دیرین خود رسید و شهادتی مانند شهید مطهری نصیبش شد.
شهیده نسرین افضل سحرگاه 26 بهمن سال 1338 در شیراز متولد شد.
وی در دوران تحصیل به عنوان یکی از دانشآموزان پر شعور و باشعور بر بسیاری از نابسامانیها در رژیم طاغوت، خردمندانه اعتراض کرد تا جایی که مورد تعقیب نیروهای امنیتی قرار گرفت.
این شهیده پس از پایان تحصیل در دوره دبیرستان با روحی سرشار از پیوستگی به درگاه احدیت با حضور مؤثر در کمیته امداد سپاه و جهاد سازندگی با خدمت به محرومان روستایی، بیشترین قرب به پروردگار را برای خود کسب کرد.
در نخستین روزهای بهار سال 1361 که عطر گلهای محمدی، بوی خوش شهیدان را همراه داشت، با یکی از جوانان مجاهد مؤمن که در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به خدمتی خالصانه مشغول بود، پیمان ازدواج بست و زندگی شیرین و مشترک خود را آغاز کرد.
در نخستین سالهای انقلاب که مهاباد در آرامش بسر نمیبرد، نسرین در نهضت سوادآموزی آن شهر، فروغ خواندن و نوشتن را بر دل و دیده سواد آموزان افشاند، در زمان انتخابات نیز به عنوان ناظر بر سر صندوقهای رأی حاضر شد؛ وی همچنین در کمیته امداد و بنیاد جنگزدگان آن زمان به فعالیت پرداخت.
افضل به عنوان مربی امور تربیتی در مدارس، آگاهی و توان دانشآموزان را در زمینههای فرهنگی و مذهبی افزود و آن گاه که از فعالیتهای اجتماعیاش به سمت خانه باز میگشت، با ذوق و ظرافتی ستودنی، خانه ساده و بیپیرایه را به بهشتی روحبخش تبدیل میکرد.
نسرین فاضله بانویی که پیوسته جملهای از دعای امیر مؤمنان حضرت علی (ع) «الهی قلبی محجوب و نفسی معیوب»، بر ذهن و زبانش جاری بود و با توسل جستن به نیایش و ستایش، گلشن جانش را عطرآگین میکرد، زنی بود که با شیدایی و مشتاقی محافل و مجالس ذکر و ثنای خداوندی را برگزار و دیگران را نیز برای شرکت در آن تشویق و ترغیب میکرد.
در آخرین شب فروزندگیاش در آن لحظاتی که در تب میسوخت از همسرش خواست که او را به مجلس دعای توسل برساند هر چند که همسر نسرین به خاطر مریضی سعی داشت او را وادار به استراحت کند اما او وجودی خستگی ناپذیر داشت و مریضی را نمیشناخت.
چگونه آنجا که ذکر حق است او نباشد، چگونه آنجا که دست به دامان ائمه معصومین پیوند میخورد و مدد مییابد او حاضر نباشد، آنجا که آرزوها جامه عمل میپوشد و پیوند غیب و شهود، تحقق مییابد و پردهها میدرد و رازهای نادیدنی با چشم دنیا دیده میشود، او غائب باشد.
همسرش را راضی میکرد و در مجلس انس به خدا حضور مییافت و به گواه دوستانش آن شب مانند همیشه او به شدت منقلب بود؛ کسی چه میداند شاید در همان حال ملائک تهنیت و سلام به او را گفتند و پیام وصال و لقا را آوردند.
دعا پایان مییابد همگی برای مراجعت به خانه سوار اتومبیل میشوند و نسرینِ انقلاب پیش میآید، یکی از خواهران را از جای بلند میکند و میگوید که اینجا جای من است و خود مینشیند.
اتومبیل حرکت میکند و نسرین آغاز حرکت خویش را در عالم ملکوت میبیند، دست پلید آمریکا از آستین عوامل گروهکها بیرون آمده و دیگر بار گلی از باغ انقلاب اسلامی را پرپر میکند و عطر نسترن انقلاب دوباره تمام فضای مهاباد را که نه، ایران را و نه تمام جهان را میگیرد و افضل ما، نه، افضلِ زینب به آرزوی دیرین خود میرسد.
میدانید آرزوی او چه بود، شهادت مانند شهید مطهری و درست به همان صورت به وصال حق رسید.
منبع: خبرگزاری وفا