حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

حجاب و عفاف

حفظ حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد. «مقام معظم رهبری»

آثار فردی حجاب (3)


حجاب، جنبه ای از اطاعت الهی

یکی از آثاری که رعایت حجاب، بدنبال دارد،  بالا بردن روحیّه ی تعبّد و اطاعت از خداوند متعال می باشد. شاید هنوز ما در تردید و دودلی باشیم که چرا زنان باید دارای حجاب و پوشش باشند! چرا باید در سرما و گرما چادر داشته باشند؟ رعایت عفت و پوشش مناسب دختران و پسران در جامعه چه فایده ای دارد!
و همچنین با توجه به شبهاتی که امروزه از سوی مخالفان  اسلام و تشیع، در مورد حجاب و چادر مطرح شده است، ممکن است شبهه و اشکالاتی در این مورد، در جوانان ایجاد کرده باشد.
امّا از سوی دیگر، حکم حجاب و عفاف از احکام قطعی اسلام است و خداوند متعال در آیات 30 و 31 سوره ی مبارکه نور، به آن امر فرموده است:




«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضوا مِنْ أَبْصرِهِمْ وَ یحْفَظوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أَزْکی لهَُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یَصنَعُونَ(۳۰) وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ یَغْضضنَ مِنْ أَبْصرِهِنَّ وَ یحْفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا...»

«به مردان مؤمن بگو دیدگان خویش را از نگاه به زنان اجنبی باز گیرند و فرج‌های خویش را نگهدارند این برای ایشان پاکیزه تر است که خدا از کارهایی که می‌کنید آگاه است (۳۰) و به زنان با ایمان بگو چشم از نگاه به مردان اجنبی فرو بندند و فرجهای خویش را حفظ کنند و زینت خویش را جز آنچه آشکار است آشکار نسازند و باید که روپوش هایشان را به گریبان‌ها کنند و زینت خویش را نمایان نکنند مگر برای ... »

بنابراین، هرچند ما نتوانیم علت و فلسفه ی وضع حکم حجاب را در اسلام پیدا کنیم ؛ اما چون حکم خداوند است و اوست که ما را امر فرموده است، و به منافع و مصالح ما بیشتر از خود ما آگاه است، این دستور را رعایت می کنیم. که با رعایت حجاب از امر الهی اطاعت کرده ایم وعبودیت خویش را با آن به نمایش گذاشته ایم.

آثار فردی حجاب (2)


رابطه ی حجاب با جذابیت ظاهری

بین دوری از شیء و جذابیت ارتباط مستقیم وجود دارد، همچنانکه جمله ی مشهوری در زبان عربی هست که می گوید: « الانسان حریص علی ما منع منه» یعنی انسان بر هر چیزی که از آن منع می شود، حریص تر می شود.  بنابراین پوشش وحجاب زن جذابیت او را در نظر جنس مخالف بیشتر کرده و تلاش را برای وصال فزونی می بخشد.
امروزه بی حجابی در غرب عامل کاهش جذابیت و کشش غریزی مردان به زنان شده است و در نتیجه باعث بوجود آمدن انواع انحرافات جنسی شده است.



آلفرد هیچکاک:
زن شرقی تا چند سال پیش به خاطر حجاب و روبندی که  به کار می برد خود به خود جذاب می نمود و همین  مساله جاذبه  نیرومندی به آنها می داد اما به تدریج تدبیری که زنان این کشورها برای برابری  با زنان غرب از خود نشان دادند حجاب و پوششی که دیروز  بر زن شرقی کشیده شده بود از میان رفت و همراه آن از جاذبه او هم کاسته شد.{1}

=====================

1) مسئله حجاب، استاد شهید مطهری ؛ ص

آثار فردی حجاب (1)

از آنجا که ما مسلمانان معتقد هستیم که احکام اسلامی بر مبنای مصالح حقیقی و واقعی تشریع شده اند و ما با انجام دادن آنها به این مصلحت ها و منافع خواهیم رسید، و با انجام ندادن آنها متضرر خواهیم شد؛ بنابراین قعطا در وضع حکم حجاب نیز در اسلام فوائد و آثاری مترتب است که کسانی که آن را رعایت کنند از آثار آن بهره مند می شوند.
آثار حجاب را در سه زمینه می توان بررسی کرد، 1- فردی 2- خانوادگی 3- اجتماعی
البته این نتایج مربوط به آثار دنیوی رعایت کردن حجاب است و البته آثار اخروی آن بیشتر و پُر منفعت تر است.


             


آثار فردی حجاب:

اولین فایده ی حجاب در زمینه ی فردی « مبارزه با نفس » می باشد.

میل به خودنمایی وجلوه گری در سرشت زن نهفته است و می توان بطور کلی چنین گفت که از انحرافات جنسی در مردان « چشم چرانی» است که در مقابل آن در زنان انحراف « تبرج» وجود دارد؛ زنان میل به خود نمایی دارند و شاید همین جهت بوده است که اسلام زنان را به داشتن حجاب و پوششی خاص دستورداده است .  اگراین گرایش حد و مرزی معین  نداشته باشد قطعا  فساد آفرین خواهد بود. پوشش را  می توان مهمترین عامل تعدیل این میل در زنان دانست.

امام علی «علیه السلام » می فرمایند: زکاة الجمال العفاف : زکات زیبایی ، عفاف است. {1}

در نتیجه، با وجود این میل قوی در زنان حفظ حجاب و رعایت پوشش در مقابل نامحرم بزرگترین قدم در راه مبارزه با نفس است.
حال این سؤال پیش می‏آید که این قانون اسلامی تا چه اندازه با طبیعت زن سازگار است؟ آیا تبرّج و جلوه‏گری از نظر اسلام و علم بکلی مردود است، یا برای آن قانونی وجود دارد؟ اگر در وجود زن غریزه‏ای تحت عنوان «تبرّج» وجود دارد، روش‏های رشد و پرورش این غریزه چیست و چه کارکردی در زن و حفظ سلامتی او می‏تواند داشته باشد؟ چگونه می‏توان غریزه تبرّج را با حیا، که یک ویژگی فطری در زن است، جمع کرد؟ آیا حجاب و پوشش به معنای نادیده گرفتن این غریزه نیست؟ آیا همان‏گونه که عده‏ای از مخالفان حجاب می‏گویند، این محدودیت مانعی برای رشد عاطفی و روانی زن محسوب می‏شود، یا به عکس، در جهت سلامت روانی اوست؟
با جواز کشف حجاب در مقابل محارم ازجمله شوهر، این غریزه جهت  داده می شود که خودنمایی زن مختص به شوهر باشد. روایات در این زمینه توصیه های فراوانی برای مردان و بالاخص زنان دارند که این خود نشان دهنده ی جهت دار بودن این غریزه و گرایش است.
در حدیثی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در مورد ویژگی‏های بهترین زنان نقل شده است که فرمودند: «بهترین زنان شما زنی است که بسیار با محبت باشد، عفیف و پاک‏دامن باشد، نزد اقوامش عزیز و محترم باشد، با شوهرش متواضع و فروتن باشد، برای او خودآرایی و تبرّج داشته باشد و در برابر نامحرم عفیف باشد.» در این حدیث، دقیقا به همان تبرّجی که قرآن آن را برای زن در مقابل نامحرم ممنوع کرده، نسبت به شوهرش سفارش شده است. {2}

===================

1 ) غرررالحکم ودررالکلم حدیث: 5409

2) «اَلْوَدُودُ الْعَفیفَةُ، اَلْعَزیزَةُ فی اَهْلِها، اَلذَّلیلَةُ مَعَ بَعْلِها، اَلْمُتَبَرِّجَةُ مَعَ زَوجِها، الْحِصانُ مَعَ غَیْرِهِ.»؛ اصول کافی، ج 5، ص324.


فلسفه حجاب (6)


با توجه به مطالب گذشته مشخص شد که فلسفه حجاب و پوشش زن در اسلام چیزی فراتر و بالاتر از ریاضت و رهبانیت مرد، حس حسادت مرد، حقیر بودن زن، عدم امنیت اجتماعی و ... می باشد. شاید برخی از این موارد را بتوان تا حدودی دارای تاثیر در تشریع حجاب دانست، امّا این  عقیده در نگاه اجمالی و اولیه به نظر می رسد و با تأمل و دقت نظر در وضع قانون حجاب و روایات معصومین علیهم السلام، امر دیگری نمایان می شود و آن " بالا بردن ارزش و جایگاه زن " است.
زن بنابر وضعیت فیزیولوژیکی که نسبت به مرد دارد، در می یابد که از لحاظ جمسی یارای مقابله با مرد را ندارد و اگر بخواهد در عرصه ی خانه و اجتماع با مرد زور آزمایی نماید، از عهده ی او بر نمی آید و قطعا شکست خواهد خورد. امّا یک نکته ی دیگری در اینجا مشخص و واضح است و آن اینکه مرد یک نقطه ی ضعف بزرگی دارد که خداوند در وجود او نهاده است و او را از این طریق وابسته و محتاج زن کرده است! عشق و عاطفه ای که خداوند در مرد قرار داده است با معشوقیت زن ارضاء و کامل می شود.
وقتی که زن مقام و موقع خود را در برابر مرد یافت و نقطه ضعف مرد را در برابر خود دانست، همانطور که برای به زانو در آوردن مرد، متوسل به زیور و خودآرائی و تجمل می شود تا مرد تصاحب کند ، از سوی دیگرمتوسل به دور نگهداشتن خود از دسترس مرد نیز می شود. زنان دریافته اند که نباید خود را رایگان و در دسترس قرار دهند بلکه باید آتش عشق و طلب مرد را تیزتر کنند و در نتیجه مقام و موقع خود را بالا ببرند .
مولوی ، عارف نازک اندیش و دوربین خودمان مثلی بسیار عالی در این زمینه می آورد ، اول درباره تسلط معنوی زن بر مرد می گوید :

زین للناس حق آراسته است

زانچه حق آراست چون تانند رست

چون پی یسکن الیهاش آفرید

کی تواند آدم از حوا برید

رستم زال ار بود ، وز حمزه بیش

هست در فرمان اسیر زال خویش

آنکه عالم مست گفتارش بدی

کلمینی یا حمیرا می زدی

آنگاه راجع به تأثیر حریم و حائل میان زن و مرد در افزایش قدرت و محبوبیت زن و در بالا بردن مقام او و در گداختن مرد در آتش عشق و سوز ، مثلی لطیف می آورد : آنها را به آب و آتش تشبیه می کند ، می گوید مثل مرد مثل آب است و مثل زن مثل آتش ، اگر حائل از میان آب و آتش برداشته شود آب بر آتش غلبه می کند و آنرا خاموش می سازد ، اما اگر حائل و حاجبی میان آن دو برقرار گردد مثل اینکه آب را در دیگی قرار دهند و آتش در زیر آن دیگ روشن کنند ، آنوقت است که آتش آب را تحت تأثیر خود قرار می دهد ، اندک اندک او را گرم می کند و احیانا جوشش و غلیان در او به وجود می آورد ، تا آنجا که سراسر وجود او را تبدیل به بخار می سازد . می گوید :
آب غالب شد بر آتش از لهیب

زآتش او جوشد چو باشد در " حجیب "

چونکه دیگی حایل آمد آن دو را

نیست کرد آن آب را کردش هوا {1}

  ادامه مطلب ...

فلسفه حجاب (5)


عده ای حجاب و پرده نشینی زنان را بخاطر ناقص بودن و کمبود داشتن زنان نسبت به مردان می دانند که این نقصان را از دو جهت مورد توجه قرار می گیرد: اولا از حیث جسمی نسبت به مردان و در ثانی از جهت خونریزی های سه گانه ای که زنان دارند و سبب تحقیر شدن شان می شود. اینکه عادت ماهیانه زنان نوعی پلیدی و نقص باشد، فکری است که از قدیم در میان بشر وجود داشته است و به همین جهت زنان در ایام عادت شان مانند جسمی پلید در گوشه ای محبوس می شدند و از آنها اجتناب می شد.این طرز برخود با زنان، کم کم موجب پرده نشینی و محجوب شدن زن در طول تاریخ شده است و از این رو بعضی معتقد شده اند که علت حجاب و پوشش زن در ادیان آسمانی نیز، همین طرز فکر نسبت به زن بوده است.
یهودیان و زرتشتیان با زن حائض ماند یک شیءپلید رفتار می شده است و از این جهتهم در زن و هم در مرد این فکر بوچود امده است که زن موجود پلید و پست است؛ ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن خود آورده است:
« پس از داریوش مقام زن مخصوصا در میان طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد. زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ کردند. ولی در مورد زنان دیگر گوشه نشینی در زمان حیض که برایشان واجب بود، رفته رفته امتداد پیدا کردو سرتاسر زندگی اجتماعی شان را فرا گرفت.» {1}




بررسی این نظریه:
در اسلام و با بررسی روایات ائمه معصومین علیه السلام چنین نظریه ای مورد تایید نیست و نمی تواند سبب تشریع حکم حجاب و پوشش در اسلام باشد.
اما جایگاه زن حایض در اسلام، با آنچه در قدیم مرسوم بوده است متفاوت است. زمانی که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد این عادت زنان سوال شد، آیه ای که نازل شد، این نبود که حیض پلیدی است و زن حایض پلید است و با او معاشرت نکنید، بلکه آیه چنین بود:

« یسئلونک عن المحیض قل هو اذی فعتزلوا النساء فی المحیض»

پاسخ رسید که حیض نوعی بیماری تن است و در حین آن بیماری از همخوابگی با او احتراز کنید و نه از معاشرت با او!
در " سنن ابوداود " جلد اول صفحه 499 در شأن نزول این آیه می نویسد : " انس بن مالک گفت عادت یهود این بود که همینکه زنی از آنها حائض می شد او را از خانه بیرون می کردند ، نه با او غذا می خوردند و نه از ظرف او آب می آشامیدند و نه با او در یک اتاق می زیستند . لهذا از رسول خدا در این باره سؤال شد و این آیه نازل گشت . رسول خدا از دوری گزیدن از آنها منع کرد و فرمود جز همبستری هیچ ممنوعیت دیگری ندارند " .



====================
1- کتاب مسئله حجاب ، استاد شهید مطهری
2- سوره بقره آیه 222

فلسفه حجاب (4)

فلسفه چهارم در باب حجاب و پوشش، شباهت زیادی به فلسفه قبلی یعنی استثمار زن دارد اما از جنبه ی دیگری دارای تفاوت است و آن اینکه استثمار زن در بحث قبلی از جهت اقتصادی بود اما در این بحث از حیث اخلاقی لحاظ شده است. علت حجاب زن را عده ای حس خود پرستی و حسادت مرد، نسبت به دیگر مردان دانسته اند که آن باعث شده است تا زن خود را با پوشش از دیگران مصون و دور نگه دارند.
به عقیده ی این دسته؛ مذهب نیز با اینکه با خود خواهی ها و خود پرستی ها در همه ی زمینه ها مبارزه کرده اند اما برعکس در این مورد بر حسادت مرد صحه گذاشته است و ان را مقبول فرض کرده و در این راستا به وضع قانون پرداخته است. برتراند راسل می گوید:« بشر توانسته است تا حدی در مورد مال و ثروت بر خودخواهی و بخل غالب گردد ولی در مورد زن نتوانسته است بر این خودخواهی تسلط پیدا کند. » از نظر راسل "غیرت" صفت ممدوحی نیست و ریشه آن نوعی بخل و امساک است.
مفهوم سخن راسل این است که اگر بذل و بخشش در مورد ثروت خوب است، در مورد زن نیز خوب است. چرا بخل و حسادت در مورد مال نکوهیده است ولی در مورد زن ستوده است؟ چرا اطعام دادن و بذل و بخشش مالی از لحاظ اخلاق اقتصادی مورد تمجید و ستایش است ولی همین بذل و بخشش و گذشت در اخلاق جنسی مذموم؟!
به عقیده ی این دسته، این تفاوت علت معقولی ندارد و اخلاق نتوانسته است در مورد امور جنسی بر خودخواهی و تسلط جویی بشر غلبه کند. بلکه برعکس تسلیم خود پرستی مرد شده و صفت "غیرت" را از طرف مرد و "پوشش" را از طرف زن پسندیده دانسته است.

بطور خلاصه: غیرت مرد = حجاب زن




بررسی این عامل از نظر اسلام:
اولین چیزی که باید آنرا بررسی کنیم فرق بین غیرت و حسادت است، اینکه آیا غیرت همان حسادت است که تنها تغییر اسم داده است؟ و در آخر اینکه آیا ریشه پوشش و حجاب اسلامی، احترام به حس غیرت مرد ایت و یا جهات دیگری منظور است؟

تفاوت غیرت با حسادت:
در نظر اسلام، حسادت و غیرت دو صفت کاملا مغایر با یکدیگر هستند و هرکدام ریشه ای جداگانه دارند. حسادت ریشه در خودخواهی دارد و از غرایز و احساسات شخصی است ولی غیرت یک حس اجتماعی و نوعی است و بر عکس حسادت فایده اش متوجه دیگران است تا خود شخص.
غیرت در واقع نوعی محافظت است که خداوند برای مشخص بودن و مختلط نشدن نسل ها در وجود بشر قرار داده است. غیرت یرای خفظ نسب در نل های آینده و جلوگیری از عوارض و مشکلاتی است که اختلاط میاه بوجود خواهد آورد.این احساس مانند احساس علاقه به فرزند است . بشر تنها بخاطر علاقه است که اقدام به تولید مثل و داشتن فرزند می کند وگرنه با وجود درد و رنج و هزینه ای که داشتن فرزند برای پدر و مادرش دارد، نسل بشر منقرض می شد. اگر حس غیرت نبود، رابطه ی پدر-فرزندی بعد از گذشت مدتی منقطع می شد و این قطع رابطه زندگی اجتماعی و جایگاه خانواده را دچار تزلزل می کرد.
پیشنهاد اینکه انسان بعنوان مبارزه با خودخواهی، غیرت را کنار بگذارد مثل این است که بخواهیم حس علاقه به فرزند، حس ترحم و نوع دوستی و ... را ریشه کن کند. اما از آنجا که انتساب فرزند به مادر همیشه قابلیت اثبات دارد و از امور واضح است، از این جهت حس غیرت فقط در مردان است و در برخی از موارد حسی آمیخته از غیرت و حسادت است، ولی این همیشه در زنان حس حسادت است و در احادیث نیز به همین نکته اشاره شده است؛ قال علی علیه السلام : غَیْرَةُ الْمَرْأَةِ کُفْرٌ وَغْیْرَةُ الرَّجُلِ إیمَانٌ.(1) غیرت زن کفر است، و غیرت مرد ایمان.
اما جواب سوال دوم و اینکه حجاب و پوشش در اسلام بخاطر احترام گذاشتن به حس غیرت مرد هست یا نه!
بدون شک اسلام همان فلسفه ای که در حس غیرت هست یعنی حفاظت پاکی نسل و عدم اختلاط انساب را منظور نظر دارد (2) . ولی علت حجاب اسلامی منحصر به این نیست و در پست های آینده توضیح خواهیم داد.

یا علی

======================================

1 - 2-نهج البلاغه ،حکمت 124

2- برگرفته از کتاب "مسئله حجاب" ، استاد شهید مطهری (با اندکی تلخیص و تصرف)
احکام حجاب و عفاف