در دنیا هیج انسانی وجود ندارد که برای هیچ چیزی حرمت قائل نباشد. هر انسانی بنا به اقتضائات فرهنگی و زندگی اش برای چیزهای خاصی حرمت قائل است. اما این حرمت گذاری ها از کجا ناشی می شود؟
دو حالت را اگر در هم جمع کنیم می توان گفت که حرمت قائل شده ایم. اول از همه دوست داشتن یک چیز است. به عنوان مثال انسان ممکن است اتومبیل خودش را دوست داشته باشد (اینجا منظور دوست داشتن کمی بیشتر از حد تعادل است) در این صورت تلاش می کند تا کوچکترین آسیبی به اتومبیلش نرسد.
دومین نکته ای که باعث حرمت می شود این است که آن چیز دوست داشتنی را بالاتر از حد خودش بداند. به عنوان مثال گاهی اتفاق می افتد که فردی عاشق فرد دیگر می شود و از طرفی آن قدر این دوست داشتن زیاد است که عاشق، خودش را پایین تر از معشوق می داند لذا برای معشوق خودش احترام و حرمت بسیاری قائل است و سعی می کند تا کمترین آسیب هم از جانب خودش و هم از جانب دیگران به خودش برسد.
در ماه اول قمری ( محرم )، بسیاری از دوستداران و عاشقان حضرت سیدالشهدا (ع) برای حرمت گذاری وی دست به کار می شوند. از هر کاری که برمی آیند فروگذار نمی کنند و تمام تلاش خودشان را می کنند تا نظر معشوق را به خودش جلب کرده و ابراز ارادتی کرده باشند. در این میان، افراد مختلف کارهای مختلفی انجام می دهند. از سیاه زنی در محله ها گرفته تا نگرشی دوباره به رفتارهای شخصی و اینکه واقعا چه چیزی نظر حضرت را جلب می کند؟
دزدها، در این ماه، دزدی نکردن را راهی برای راضی کردن معشوق می دانند. برخی هیئت رفتن و سینه زنی و اشک ریختن را و برخی چای دادن و ایستگاه صلواتی…
برخی هم شاید نگرش دوباره در حالت پوشش خودشان را دنبال کنند و به دنبال پوششی باشند تا نظر معشوق را به خودشان جلب کنند.
و خداوند چقدر ظریف در آیاتش به ما این مسئله را فهماند که مرا دوست بدارید تا شما را دوست بدارم… چه قاعده ساده و عقلی ای را داریم از دست می دهیم…