موضوعی  که در باب حجاب در کشور ما فراوان شنیده می شود، این مسئله است که «جوانان در اثر اجبار از حجاب روی گردانند». در اصل از یک سو چنین مطلبی را میبایست صحیح دانست، یعنی این مسئله به لحاظ اخلاقی و عملی در امور مربوط به نیت و قصد فرد واصولاً اخلاقیات و معنویات، در کل کاملاً صحیح می باشد اما حقیقت آنست که علت گریز مردم، اجبار تنها نیست بلکه علت واقعی، «منطق ضعیف» موضوع است، بدین معنا که تو خالی بودن یک قانون، بسیار بیشتر سبب مخالفت و موضع گرفتن در مقابل آن می‌گردد، یعنی لزوما این فقط «اجبار» نیست که موضوع را از مقاصد انسانی، اخلاقی و اسلامی دور ساخته، بلکه مغلطه آمیز بودن و خالی بودن از عقلانیت و دور بودن از واقعیت چه دینی و چه زندگی است که مسبب این رویگردانی شدید گشته است و البته تنها روی گردانی صرف نمیتواند به حساب آید، چرا که این مسئله مسبب ایجاد فساد بسیار بزرگتر انهدام «ملاک»های اخلاق و رفتار و دچار شدن به بی‌ملاکی و حتی مسبب مقابله با اخلاقیات و همچنین مفاهیم دینی به واسطه همان از دست رفتن ملاکهای صحیح تفکر و رفتارمیگردد، چرا که اساس وپایه بر حباب بی منطقی بنا نهاده شده است.

اینکه در زمینه‌های دلخواه مدام از کشورهای دیگر مثال مطرح گردد و بقیه جوانب که مورد دلخواه مان نیست نادیده انگاشته شود، مشکلی را مرتفع نمیسازد. اگر در آن کشورها در دانشگاهها و ادارات و اماکن نظیر اینها، براحتی قانون خاص برای پوشش وضع میگردد و بی هیچ مشکلی هم اغلب از جانب مردم پذیرفته است، نباید ما را به وجد آورد که چرا ما چنین نمی‌کنیم. ما حتی اگر هم چنین قوانینی داریم اجرا نشدن آن بسی بیشتر از اجرایی شدن آن است زیرا آنچه در عرف اکثر جهانیان در مورد پوشش رعایت می‌شود بر مبنای منطق و اقتضائات هر چه بیشتر زندگی این روزگار است و اجبار و قوانین هم بجا و درست انجام می‌شود، ومردم کمتر دچار آشفتگی و حتی گم کردن ملاکها هستند، نه آنکه از یک سو دست از بی‌منطقی و عادات و دوست داشتن‌های خو گرفته و البته دیگر غیر عقلانی در زمینه حجاب، پوشش و حتی زیبایی بر نداریم واز آن طرف مدام دم از عفاف بزنیم.

در واقع نمی‌بایست از وضع قانون و اجبار در زمینه حجاب و پوشش و عفاف خودداری نمود، واضح است که این دو اموری متفاوت اند، یعنی در ضمن اینکه اساساً موضوعاتی مثل رعایت عفاف و دارا بودن حجاب و پوششی البته معقول بر مبنای آن، مسائلی اخلاقی و وابسته به نیت و قصد فرد است و می‌بایست حتماً به سهم خواستن و اراده و تشخیص و همچنین فرهنگ سازی و رفتار براساس «هدایت»، بهای بسیار بیشتری داد، یعنی تا این اندازه وارد جزئیات زندگی افراد در جایگاههای متفاوت آن نمیبایست گردید و اراده وتصمیم و نیروی معنوی افراد را نباید تحت کنترل آورد، اما به حکم زندگی جمعی میبایست در مواردی هر چند «بسیار کمتر» از آنچه اکنون در باب عفاف و پوشش‌ دیگر بی‌معنا می‌نماید، و درموارد کاملاً ضـروری، که به واقـع با «منطـق صحیح آن» همـگام اسـت، میبایست مسلماً قانون وجود داشته باشد.

البته نکته جالب توجه همینجاست که چنانکه در این همه کشور جهان مشاهده میگردد این قوانین نیستند که مردم را وادار به پوشش و «رفتار» صحیح می نمایند چرا که حقیقت آن است که قانون برای «عموم» در این کشورها، اغلب ممکن است شامل پوشش چندانی نشود که اکثریت مردم از پوشیدن فقط آن حدود در مکانهای عمومی‌تر اساساً ابا دارند و البته این خود نکته جالب توجه دیگری در این باب است. این همان تاثیر آزادی معقول و تکیه بر فطرت و ذهن البته هر چه بیشتر پرورش یافته انسانها است. و همین طرز برخورد صحیح است که مسبب آن است که مردم به راحتی در برابر قوانین ویژه و سختگیرانه‌ تر در مکانها و دوایرخاص مطیع تر باشند.

اما با وجود این در کشور ما و در مورد این نحوه خاص وضع «قانون» برای حجاب، مسئله بسیار پر اهمیت که در زیر لایه‌های مغلطی این ماجرا پنهان می‌گردد، مشکلات عجیب و البته تأسف باری است که مشخص نیست چرا لااقل از آنها به فکر چاره ای دیگر نمی‌افتیم، به طور مثال اینکه ایران بعد از عربستان دومین کشور مصرف کننده لوازم آرایش در جهان است، چه کسانی را باید به فکر وادار سازد و اینکه همچنین ایران مثلاً در عمل بینی، در جهان مقام اول را دارا است که این باز هم برمی‌گردد به حس زیبایی دوستی طبیعی و انحراف و نادیده گرفتن آن به واسطه محدودیتهای بی‌معنا و غیر مقتضی. چنانکه بسیاری گفته‌اند علت اصلی این تعداد عمل بینی در کشور ما، در حقیقت به دلیل آن است که پوشیده شدن اطراف صورت به واسطه روسری باعث مشخص‌تر شدن بینی است و طبیعتاً برای زیباتر شدن به این عمل اقدام میگردد، وبه هر حال این انحراف های روانی در باب مقوله زیبایی، مسلما در اثر طرد دائم در این زمینه است و مسبب رفتن به راههای دیگر وحتی افراطی می باشد. و هنگامیکه موردی باب شد دیگر ملاک زیبایی و مبنای مقایسه واقع می گردد، چنانکه در کشور ما دیگر حتی بسیاری از مردان نیز احساس زشتی در بینی خود دارند. این چنین حتی ملاکهای زیبایی در کشورمان رو به ویرانی می باشد.